من و شوهرم در همه موارد با هم تفاهم داریم به جز اینکه داداشش از نظر مالی یک کم پایینتر از ماست و او همیشه هوای آنها را دارد. البته این را هم بگویم از بس هواشان را دارد دیگر شده وظیفه برایش و از نظر زندگی تفاوتی با ما ندارند.
دختری 27 ساله هستم که خودم را خیلی زشت میبینم. هر وقت قیافه خودم را در آینه میبینم، حس بدی پیدا میکنم. خواهر و دوستانم بارها گفتهاند که ایراد خاصی در صورتم ندارم اما من هر زن زیبایی را در کوچه و خیابان میبینم، بسیار غمگین میشوم. لطفا راهنماییام کنید چه کنم؟
دختری 16ساله هستم. پدرم تا این سن منو مجبور میکنه که موقع شب بهخیر گفتن، همدیگر رو ببوسیم. من از این کار متنفرم و بزرگترین عذاب من است. پدرم متوجه نمیشود من بزرگ شدهام و از این کار خوشم نمیآید. به بابام چه بگویم که ناراحت نشود؟
21 ساله هستم. مادرم هشت سال پیش فوت کرد و سه سال است که پدرم دوباره ازدواج کرده. مشکل من با نامادریام است. او برای اینکه پدرم همه اموالش را به نام او بزند و همه را تصاحب کند، مدام مظلومنمایی میکند. چه کنم؟
پسری 2 ساله دارم که هر وقت من از سر کار به خانه میرسم، می زند زیر گریه که گوشیات را بده. گوشی را هم که میگیرد، فقط دوست دارد فیلمهای خودش را ببیند که من با دوربین ضبط کردهام. گاهی هم موقع دیدن این فیلمها با خودش صحبت میکند. این اتفاق، عیبی دارد یا برعکس، خوب هم هست؟ راهنماییام کنید.