دختری که آرزو می کرد پسر باشد / سرنوشت عجیبش را بخوانید
حوادث رکنا: دختر بزرگ خانواده بودم پدر و مادرم هر 2 شغل شان آزاد بود تا جایی که یادم می آید زیاد خانه نبودند گاهی هم که خانه بودند با هم جر و بحث و مشاجره سرموضوعات مختلف می کردند.
به گزارش رکنا، پدر و مادرم، برادرهایم را خیلی بیشتر از من دوست داشتند اوایل برایم سخت بود با آنها لجبازی می کردم ولی کم کم من هم به این وضع عادت کردم و ترجیح دادم برای خودم زندگی کنم و کاری به آنها نداشته باشم و هرکاری دلم می خواست می کردم طوری شده بود که بیشتر وقتهامو با دوستانم می گذراندم و کسی هم روی من نظارت و کنترلی نداشت و انگار که من وجود نداشتم.
درهمین مراوده ها و معاشرت ها دوره نوجوانی همکلاسی هایم به من پیشنهاد سیگار دادن من که تاحالا امتحان نکرده بودم دوست داشتم برای اولین بارببینم چه حسی داره و از اینکه می دیدم من که تا حالا وجودم برای کسی ارزش نداشت حالا دوستانم داشتند به من توجه می کردند، احساس غرور و بزرگی می کردم.
شروع به کشیدن سیگار کردم تا اینکه یکبار اتفاقی پدرم از راه رسید، دید که من سیگار می کشم بشدت مرا کتک زد و من هم برای اینکه از کتک های او خلاص شوم گفتم دیگر تکرار نمی کنم.
هیچ چیز عوض نشد من هم قول دادم دیگر سیگار نکشم اینبار دیگر شروع به کشیدن موادمخدر کردم، خیلی حالم را عوض می کرد وقتی می کشیدم انگار توی این دنیا نبودم و احساس تنهایی مرا پر می کرد احساس می کردم که یک دختر قدرتمند و مهربان شده ام اما غافل از اینکه دارم داخل چه مردابی فرو می روم کم کم از تریاک به شیشه رسیدم.
چند ماهی بود که شیشه مصرف می کردم اوایلش خانوادم اصلا به من شک نکردند چون بچه درس خوان بودم، درسهام را می خواندم تا اینکه مواد به مرور تاثیرش را گذاشت.
برای تامین موادم جیب خانواده ام خالی می کردم و همگی به من شک کردند و مرا به کلانتری آوردند می خواهند مرا کمپ بفرستند تا ترک کنم کاش زودتر از این مرا می دیدند ...
نظریه کارشناس:
کارشناس اداره مشاوره و مددکاری فرماندهی انتظامی ویژه شرق استان تهران، در این خصوص اظهار داشت، خانواده اصلیترین و بنیادیترین نهاد جامعه است که سلامت جامعه به آن بستگی تام دارد. خانواده میتواند در مقابل بسیاری از انحرافات اجتماعی ایستادگی کند و در کاهش آسیبپذیری از آن نقش داشته باشد. خانواده باید آنقدر گرم و صمیمی باشدکه فرزندان آن را محیط امنی برای زندگی بدانند در آن رشد و نمو کنند.
در خصوص مورد فوق می توان گفت: خانواده نقش مهمی در بروز این آسیب داشته با کمبودمحبت وسبک فرزند پروری نامناسب (سهل گیرانه) و عدم برقراری ارتباط بین اعضای خانواده و تنش و ناسازگاری درکانون خانواده و تبعیض جنسیتی از عوامل تاثیر گذار در این آسیب بوده که سبب گرایش فرد به سمت دوستی با افراد ناباب شده وآنان نیز او را رفته رفته با مواد آشنا کرده اند و فرد سعی کرده کمبود نیاز عاطفی که دردرون خود احساس می کرده با مواد برطرف کند.
ضروری است به خانواده ها آموزش داده شود تا مهارت های لازم را برای ساختن پیوند قوی و ارتباط های خانوادگی و داشتن محیط سالم و امن کسب کنند تا به عنوان یک الگوی خوب مشوق فعالیت های سالم فرزندان باشند.
ارسال نظر