رکنا گزارش می دهد
کیفیت پایین آموزش و مشکلات مالی؛ چالشهای دانشجویان دانشگاه پیام نور
فرامرز محمدی، دانشجوی دانشگاه پیام نور، از مشکلات متعدد دانشجویان این دانشگاه از جمله کیفیت پایین آموزش، بیعدالتی در نظام استخدامی، شهریههای سنگین و ناهماهنگی میان تحصیلات و بازار کار سخن گفت. وی تأکید کرد که این چالشها نه تنها فرصتهای شغلی را محدود کرده، بلکه بر آینده علمی و اقتصادی کشور نیز تأثیرات منفی گذاشته است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، مشکلات دانشجویان ایران طیف گستردهای از مسائل اجتماعی، اقتصادی و آموزشی را شامل میشود که غفلت از آنها میتواند تبعات جدی برای آینده کشور داشته باشد. یکی از اصلیترین مشکلات، عدم تطابق آموزشهای دانشگاهی با نیازهای بازار کار است. بسیاری از دانشجویان با امید به کسب شغل مناسب وارد دانشگاه میشوند، اما پس از فارغالتحصیلی با بیکاری یا اشتغال در مشاغلی که ارتباطی با تخصص آنها ندارد، مواجه میشوند. این مسئله، علاوه بر هدررفت منابع انسانی، منجر به ناامیدی و سرخوردگی جوانان میشود.
از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی و معیشتی دانشجویان به شدت آنها را تحت فشار قرار داده است. هزینههای سنگین شهریه، مسکن، تغذیه و سایر نیازهای روزمره، بهویژه برای دانشجویان غیربومی و خانوادههای کمدرآمد، به یکی از موانع جدی برای ادامه تحصیل تبدیل شده است. این مشکلات، گاهی دانشجویان را مجبور میکند برای تأمین هزینهها به کارهای پارهوقت روی بیاورند که خود میتواند کیفیت تحصیلی آنها را کاهش دهد. همچنین، کمبود امکانات رفاهی و خوابگاهی نیز بر این مشکلات دامن زده است.
در نهایت، فضای محدود آزادیهای اجتماعی و سیاسی در دانشگاهها یکی از دغدغههای اصلی دانشجویان است. دانشگاهها بهعنوان مراکز اندیشه و نوآوری نیازمند فضایی باز برای تبادل نظر، نقد و مشارکت در امور جامعه هستند. اما محدودیتها و برخوردهای سلبی با فعالیتهای دانشجویی، آنها را از ایفای نقش مؤثر در جامعه بازمیدارد. این وضعیت، میتواند باعث کاهش انگیزه و خلاقیت دانشجویان شود و نقش دانشگاه را بهعنوان یک موتور محرک برای توسعه کشور تضعیف کند. رسیدگی به این مشکلات برای تضمین آیندهای روشنتر برای ایران ضروری است.
فرامرز محمدی دانشجوی کارشناسی دانشگاه پیام نور در خصوص مشکلات خود و دیگر دانشجویان این دانشگاه به خبرنگار اجتماعی رکنا اینگونه گفت:
نیازهای واقعی دانشجویان که به آینده کشور وابسته است، نادیده گرفته میشود. یکی از این نیازها، کیفیت پایین آموزش در برخی دانشگاهها، بهویژه دانشگاه پیام نور است. در این دانشگاه، برنامهریزی درسی به گونهای است که در هر ترم تنها ۷ یا ۸ جلسه برای هر درس برگزار میشود که هر جلسه معمولاً یک ساعت و نیم تا دو ساعت زمان دارد. این در حالی است که در دانشگاههای دیگر مانند آزاد یا دولتی، تعداد جلسات برای هر درس معمولاً ۱۳ تا ۱۴ جلسه است. این تفاوت به وضوح تأثیر مستقیمی بر کیفیت آموزش میگذارد و سبب میشود دانشجویان پیام نور در مقایسه با سایر دانشگاهها سطح علمی و مهارتی پایینتری داشته باشند.
وی با اشاره به شرایط نامناسب کلاس های آنلاین دانشگاهی چنین گفت: پس از همهگیری کرونا، بسیاری از دروس در دانشگاه پیام نور همچنان به صورت مجازی برگزار میشوند، حتی در مواردی که این روش آموزشی به هیچ وجه مناسب نیست. برای مثال، در رشتههایی مانند معماری، دروس عملی و طراحی نیازمند حضور دانشجو در کلاس و یادگیری مستقیم از استاد است. همچنین در رشتههایی مانند حقوق یا مترجمی زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات تخصصی و اصول حرفهای به تعاملات حضوری میان دانشجو و استاد وابسته است. آموزش مجازی به شکلی که اکنون در دانشگاه پیام نور اجرا میشود، اغلب کیفیت پایینی دارد. در بسیاری از کلاسها استاد تنها از یک صفحه تا صفحهای دیگر را تعیین میکند و بدون ارائه توضیحات کافی، درس را تمام میکند. در نتیجه، دانشجویانی که پایه قوی ندارند یا توانایی مطالعه مستقل ندارند، عملاً از یادگیری باز میمانند. این مشکل نه تنها به کاهش سطح سواد دانشجویان منجر میشود، بلکه مدرکی که آنان دریافت میکنند، بازتابدهنده توانایی و دانش واقعی آنان نیست.
وی در ادامه گفت: مسئله دیگری که باید به آن اشاره شود، افزایش بیرویه شهریهها و عدم تطابق این افزایش با کیفیت خدمات آموزشی است. در دانشگاه پیام نور، شهریه هر ترم به طور میانگین به ۴ تا ۵ میلیون تومان رسیده است. با این حال، امکانات رفاهی و تجهیزات آموزشی در سطح بسیار پایینی قرار دارند. برای مثال، در برخی کلاسها نیمی از صندلیها شکسته است و دانشجویان مجبورند برای حضور در کلاس صندلی از کلاسهای دیگر بیاورند. از سوی دیگر، سطح محتوای کتابهای درسی در دانشگاه پیام نور نسبتاً بالاست و این نشاندهنده پتانسیل آموزشی قوی است، اما به دلیل تعداد جلسات پایین، دانشجویان نمیتوانند این محتوا را به طور کامل یاد بگیرند. در مورد آموزش مجازی، گرچه این روش در جهان به عنوان ابزاری مفید برای دانشجویان شاغل یا کسانی که امکان حضور در کلاس را ندارند، شناخته شده است، اما در ایران به شیوهای ناکارآمد اجرا میشود. در دانشگاههای معتبر جهانی، کلاسهای حضوری ضبط شده و فایلهای آن در اختیار دانشجویانی که نتوانستهاند در کلاس حاضر شوند، قرار میگیرد. اما در دانشگاه پیام نور، ۷۰ تا ۸۰ درصد کلاسها به صورت مجازی برگزار میشود، بدون آنکه جایگزین مناسبی برای تعامل حضوری ارائه شود. این موضوع موجب شده که حتی دانشجویانی که به صورت حضوری ثبتنام کردهاند نیز مجبور به شرکت در کلاسهای مجازی بیکیفیت شوند.
این دانشجوی دانشگاه پیام نور در مورد مشکلات زیرساختی و مدیریتی در دانشگاه پیام نور گفت: همراه با کاهش کیفیت آموزشی و افزایش شهریهها، فضایی ایجاد شده که دانشجویان به جای تمرکز بر یادگیری و پیشرفت، بیشتر درگیر رفع مشکلات روزمره و چالشهای مالی و آموزشی هستند. این وضعیت در بلندمدت میتواند تأثیرات منفی جدی بر سطح علمی و آینده نیروی انسانی کشور بگذارد.
وی در مورد آینده شغلی که برای دانشجویان متصور است گفت: در کلاسهای دانشگاه، وقتی با دانشجویان صحبت میکنیم، اغلب به نظر میرسد که تعداد قابل توجهی از آنها هیچ تصور روشنی از شغل آینده خود ندارند. بسیاری از دانشجویان حتی به ترک کشور برای یافتن فرصتهای بهتر فکر میکنند. تجربه نشان میدهد که بسیاری از دانشجویان تنها برای دریافت مدرک تحصیلی درس میخوانند، چرا که باور دارند داشتن مدرک تحصیلی تنها راه تضمین حداقلی برای استخدام در آینده است. این شرایط به گونهای پیش رفته که حتی دانشآموزان دبیرستانی هم دیگر آرزوی مشاغل حرفهای مثل پزشک یا مهندس شدن را ندارند، زیرا میدانند که بازار کار برای این رشتهها نیز با چالشهای بسیاری مواجه است. به عنوان مثال، دانشجوی حسابداری به جای اشتغال در بانک یا شرکتهای حسابداری، در نهایت ممکن است در شغلهایی کاملاً نامرتبط مانند کارمندی دادگاه یا نیروی پلیس فعالیت کند.این عدم تطابق میان رشته تحصیلی و شغل، آثار زیانباری برای کشور دارد. افرادی که در شغلی غیرمرتبط با تخصصشان فعالیت میکنند، غالباً فاقد دانش و مهارت کافی برای انجام وظایف خود هستند.علاوه بر این، بسیاری از افراد با استفاده از روابط و امتیازات ویژه به موقعیتهای شغلی دست مییابند، در حالی که شایستگی لازم برای آن شغل را ندارند.
محمدی در پایان به مشکلات ساختاری و نظام استخدامی نیز اشاره داشت و گفت: از سوی دیگر، مشکلات ساختاری در نظام استخدامی کشور به وضوح مشاهده میشود. به عنوان نمونه، در آزمونهای استخدامی آموزش و پرورش، اولویت با دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، افراد دارای سهمیه، و سایر گروههای خاص است، نه شایستگی علمی و علاقه واقعی متقاضیان. این رویه باعث میشود افراد مستعد و علاقهمند به تدریس نتوانند به جایگاه شغلی مطلوب خود برسند. به همین دلیل، در بسیاری از موارد افرادی که در رشتههای غیرمرتبط تحصیل کردهاند، صرفاً به دلیل داشتن مدرک لیسانس، وارد سیستم آموزشی میشوند. این وضعیت نه تنها فرصتهای شغلی را برای افراد علاقهمند محدود میکند، بلکه بر کیفیت آموزش و تربیت نسل آینده کشور نیز تأثیر منفی خواهد داشت.
ارسال نظر