تصادف دختر دانشجو شگون داشت! / پدر معصومه او را تنها گذاشت!
رکنا:دختر دانشجو که تنها و درمانده بود وقتی پدرش او را تنها گذاشت با یک تصادف زندگی اش زیررو شد.
اشک در چشمان پدرم حلقه زد و سر به سجده گذاشت و خدا را شکر کرد. آن روز پدرم با خوشحالی برای همه ما بستنی خرید و در جمع خانواده گفت: قبولی معصومه در دانشگاه بهترین خبری است که در تمام عمرم شنیده ام و هرچه در توان دارم به کار خواهم بست تا دختر یکی یکدانه ام درس بخواند و سرش را در جامعه بالا بگیرد. فقط عزیز دلم از تو می خواهم به خدا توکل داشته باشی و همیشه حجابت را رعایت کنی. من با شنیدن این حرف ها بر دست های پینه بسته پدر کارگرم بوسه زدم و راهی دانشگاه شدم. اما ترم دوم تحصیلی بودم که یک روز پدرم در راه برگشت از کار به خانه تصادف کرد و جان خودش را از دست داد. این مصیبت مشکلات زیادی برای ما به وجود آورد و من مجبور شدم در کنار تحصیل کاری نیز برای خودم پیدا کنم.معصومه با لبخندی افزود: از روزی که پدرم فوت کرد و مشکلات اقتصادی در زندگی ما شدت گرفت من چادر روی سرم را محکم تر از قبل گرفتم و با ذکر لاحول ولا قوة الا با... انس و الفت بیشتری با خدا برقرار کردم تا مبادا مشکلات اقتصادی مرا از خالق مهربانی که می خواست در آزمون زندگی امتحانم کند دور سازد. یک ترم به همین شکل سپری شد و به خاطر مشکلات زندگی تصمیم گرفتم فعلاً ترک تحصیل کنم و سر کار بروم تا کمک خرج مادرم که در خانه های مردم کارگری می کند باشم. اما روزی که به حرم مطهر امام رضا(ع) می رفتم تا مثل همیشه حرف های دلم را با ایشان بزنم و به امام غریبان بگویم چه تصمیمی گرفته ام جوانی موتورسوار با من تصادف کرد و کارم به بیمارستان و کلانتری ۲۲ مشهد کشیده شد. من در گفت وگو با کارشناس مشاوره پلیس داستان زندگی ام را برایش تعریف کردم و به این ترتیب بود که سرگذشتم در ستون در امتداد تاریکی به چاپ رسید و با کمک دو فرد نیکوکار مشکل تامین هزینه های تحصیلی ام رفع شد و توانستم درس بخوانم. خدا را شاکرم که یک ترم دیگر با معدل بالای ۱۷ موفق به کسب مدرک لیسانس خواهم شد و می دانم روح پدر خدابیامرزم از کسب این موفقیت ها خیلی خوشحال است.معصومه در پایان گفت: می خواهم به همه جوان ها به خصوص دختران جوان بگویم همیشه امیدوار باشید و به خدا توکل کنید ضمن این که ذکر لاحول ولا قوة الا با... را بر لب جاری سازید تا قدرت خداوند را در برابر آزمون ها و فراز و نشیب های زندگی ببینید. می خواستم از همه کسانی که زحمت کشیدند و بی نام و نشان حمایتم کردند، تشکر کنم و از صمیم قلب بگویم دعای خیر دختری غریب و دلشکسته اما امیدوار تا ابد بدرقه راه تان خواهد بود.
ارسال نظر