وحشت در نیمه خرمشهر / ماجرای تیراندازی های بی وقفه چه بود؟ + صوت

به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، وقوع تیراندازی های مکرر باسلاح های جنگی در ساعت 5:45 دقیقه امروز درمنطقه زمین شهری خرمشهر وحشت را در منطقه به وجود آورده است. یکی از اهالی این منطقه در گفتگو با خبرنگار رکنا گفت: در خانه درحال استراحت بودیم که ناگهان صدای تیراندازی از درون کوچه به گوش رسید.
وی افزود: شدت این تیراندازی ها بسیار زیادبود که ابتدا گمان کردیم گروهای داعش ISIS به شهرحمله کرده اند، همه اهالی بسیار وحشت زده بودند و هیچکس از ترس از خانه خود بیرون نمی آمد تا صدای تیراندازی ها قطع شد. 
درطول شبانه روز افراد شرور برای تصفیه حساب های شخصی بارها اقدام به تیراندازی در سطح شهرهای آبادان خرمشهرمی کنند که در برخی از موارد این امر باعث تیرخوردگی افرادی بیگناه شده است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

علی رنجکش

اخبار زیر را از دست ندهید:

حامد درهای ماشین را قفل و دامن مرا لکه دار کرد + عکس

نقشه کثیف یک زن برای آقای دکتر دندان پزشک + عکس

علت جدایی بازیگر زن مشهور از همسر فوتبالیست اش + عکس

نمایش اجساد 50 داعشی در یکی از شهرهای مرزی؟! + فیلم

بلایی که مرد بر سر نوعروس و دو دخترش آورد!

پایان عیش و نوش های زشت یک زن با کارتن خواب ها در خانه شیطانی

نسرین 17 ساله تنها بود که 3 پسر از بالای دیوار خانه وارد شدند و ...

دوربین مداربسته راز زشت مرد 35 ساله را در مکان مذهبی لو داد

برق چشمانش مرا گرفت / مرا به خانه حاشیه شهر کشاند که ناگهان 2 مرد داخل خانه آمدند

قاتل بی رحم قلعه حسن خان در زندان می ماند+عکس

کفتار 92 ساله در شکار دختران جوان + عکس

دختری که 30 سال قبل جابه جا شد! + عکس

اکبر و مهدی با طناب پوسیده به بستر مرگ رفتند / در فریمان رخ داد

خط و نشان عجیب در خانه پدر شوهر برای خانم دکتر نوعروس

نیمه شب در زمین کشاورزی چه بر سر پسرخاله آمد؟

ریحانه را کنار منقل از دست دادم! بلایی که پسر عموهایم بر سر زندگی ام آوردند

فیلم لحظه شکار مار پیتون 20 کیلویی در رامسر + عکس

دانش‌آموز راز قتل مادرش را برملا کرد

مسئول جذب نیرو برای داعش شناسایی شد

تیم تروریستی داعش در مرز کرمانشاه منهدم شد+عکس

فیلم لحظه ظاهر شدن یک روح در جاده تاریک

تصویر دلخراش از سوخت یک زن جوان در برج لندن

وقتی در مورد پیام های عاشقانه یک مرد از زنم پرسیدم با بی حیایی تو چشمانم نگاه کرد و ...

جمعه شب وقتی در میدان آزادی سوار پراید مسافرکش شدم نمی دانستم چه شب شومی در انتظارم است!