روشهای عملی چند زن که به وزن ایدهآل رسیدهاند
سلامت رکنا : حرف های عده ای از خانم های محترم را درباره اضافه وزن و اتفاقاتی که موجبش شد بخوانید.
اضافه وزن نداشتم تا آن که هشت سال پیش شوهر م از دنیا رفت و من با دخترم تنها ماندم. بنابراین مسائلی مهمتر از وزنم برای فکر کردن داشتم و تا چند سال بعد هشت کیلو اضافه وزن یافتم. خیلی ناراحت بودم و دوست داشتم به وضعیت قبل بازگردم. بنابراین شروع به خوردن سبزیجات کردم. اکنون هم دوست دارم بشقابم پر از غذا باشد بنابراین آن را پر از سبزیجات میکنم و بعد احساس گرسنگی هم نمیکنم. من با برنامه خرید میکنم و هر هفته خود را وزن میکنم. هنوز چهار کیلو اضافه وزن دارم، اما دیگر خود را اذیت نمیکنم و میدانم که اگر بخواهم میتوانم وزنم را کاهش دهم.
ارث خطرناک پدری
وقتی 10 ساله بودم، پدرم در سن 53 سالگی در اثر حمله قلبی از دنیا رفت. با وجود اینکه لاغر و متناسب بود دچار انسداد عروق شد. پزشک به من گفت: این حالت ممکن است به ما نیز به ارث رسیده باشد. او گفت چربی همیشه به ظاهر خود را نشان نمیدهد و ممکن است دور قلب را فرا بگیرد. به خاطر دارم که بسیار وحشت کرده بودم و از آن به بعد رژیم غذایی خود را تغییر داده و از غذاهای سالمتری استفاده میکنم. هرچه مسنتر میشوم تأثیر رژیم غذایی خوب را در سلامتی بهتر میفهمم. بنابراین بیشتر از میوهها ، سبزیجات، دانهها و ماهی استفاده میکنم و حتی به یک تکه کیک نیز نگاه نمیکنم. هر روز صبح میدوم و بعد از ظهرها پیادهروی یا دوچرخهسواری میکنم و چند بار در هفته یوگا و ورزشهای خاص انجام میدهم. من اکنون 54 سالهام و وزنم مانند بیست سالگیم است. فکر میکنم کسی که میخواهد ورزش کند، میتواند فرصت آن را پیدا کند.
دیسک کمر موجب اضافه وزنم شد
هرگز مشکل وزن نداشتم چون سالم غذا خورده و 30 مایل در هفته میدویدم تا اینکه دیسک کمر گرفتم و دیگر نمیتوانستم بدوم. بنابر این هشت کیلو اضافه وزن یافتم. فکر کردم کاستن آن نباید کار چندان مشکلی باشد. اما باید اعتراف کنم مشکلترین کاری بود که تا آن وقت دچار آن شده بودم. سپس چند رژیم غذایی را امتحان کردم، اما تأثیری نداشت. تازه فهمیدم که افراد چاق چه دردسری دارند. بیشتر رژیم ها کم کالری بود و همه وقت احساس گرسنگی میکردم. در مورد نوع غذاهای مصرفی گیج شده بودم. بنابراین با یک محقق که در مورد تأثیر گلیکامیک ایندکس روی افراد دیابتی تحقیق میکرد، صحبت کردم. او گفت تأثیر رژیم غذایی کم گلیکامیک علاوه بر کنترل قند خون، کاهش وزن است. من نیز همین کار را کردم و نتیجه گرفتم. با این رژیم احساس گرسنگی نمیکردم و درعرض چهار ماه به وزن اولیه بازگشتم و اکنون هم همان رژیم غذایی را دارم.
در نوجوانی دچار اضافه وزن شدم
تنها زمانی که اضافه وزن پیدا کردم زمانی بود که در نوجوانی به مدرسه رفتم. بسیار فعال بودم و فقط میتوانستم هر آنچه در خانه هست بخورم. در مسیر مدرسه به مغازهها و شیرینیها دسترسی داشتم. اما پس از آن بیشتر متوجه وزن، غذا و تغذیه شدم. من هرگز واقعاً مشکل وزن نداشتهام و مراقب غذاخوردنم هستم و آگاهانه آنها را انتخاب میکنم. این بدان معنا نیست که هیچ وقت به غذاهای چاقکننده فکر نمیکنم. در حقیقت با منعطف بودن هرگز احساس گرسنگی نمیکنم. گاهی رشته فرنگی،شکلات و نوشابه میخورم.
عادت های تغذیه ای که مانع اضافه وزنم می شود
نمیگویم که مدام درگیر وزنم هستم اما بسیار مراقب آن بوده و عادتهای بسیاری دارم که از اضافه شدن وزنم جلوگیری میکنند. در آغاز سعی میکنم که کالریهای مصرفیام را با چیزهایی که زیاد خوشمزه نیستند هدر نکنم. به ندرت آبمیوه مینوشم مگر آنکه قبلاً رقیق شده باشد و اصلاً نوشابه نمینوشم. در مورد غذا حساس هستم و خود را مجبور نمیکنم که هر آنچه در بشقابم هست بخورم. وقتی به رستوران میروم گاهی فقط سالاد و نان و سبزیجات میخورم. تنها مشکلی که دارم این است که فرصت ورزش ندارم.
تا چهل سالگی مشکل اضافه وزن نداشتم. در حقیقت دچار یائسگی زودرس شدم و اضافه وزن پیدا کردم. در عرض دو ماه حدود 4 کیلو به وزنم اضافه شد. هرچند تغییری در غذاخوردنم ایجاد نشده بود. باید بگویم در سنین بالا کم کردن وزن مشکلتر میشود. من غذا خوردن را دوست داشته و سعی میکنم سالم غذا بخورم و از غذاهای آماده استفاده نکنم. بنابراین با ورزش بیشتر و غذایی کمتر آغاز به کاستن وزن کردم.
در اولین بارداریام 50 کیلو اضافه وزن پیدا کردم
وقتی کودک بودم چاق بودم و در اولین بارداریام نیز 50 کیلو اضافه وزن پیدا کردم. پزشکان گفتند پس از زایمان وزنم کاهش مییابد اما اینگونه نشد. همینطور به وزنم اضافه میشد و بیشترین وزنی که دچار آن شدم 160 کیلوگرم بود. وقتی به گذشته باز میگردم متوجه میشوم که بدون آنکه متوجه شوم و به آرامی این اتفاق افتاده بود. زمانی که دوچرخهسواری را کنار گذاشته، پیادهروی نمیکردم و مدام در حال نشسته کار میکردم و تغذیه مناسبی نیز نداشتم. به هر حال توانستم 70 کیلوم از وزنم را کاهش دهم. پس از آن مدام وزنم نوسان مییابد اما دیگر در غذا خوردن زیادهروی نمیکنم و از غذاهای سالمی مانند میوه استفاده میکنم. اکنون خوشحالترم و به جای استفاده از سیگار و غذا برای از بینبردن استرس جایگزینهای دیگری یافتهام. سعی میکنم از خرید غذاهایی که نمیتوانم در برابر آنها مقاومت کنم، اجتناب کنم اما خوب میخورم. اکنون 105 کیلو هستم و زیاد ورزش میکنم و از برخی که از من لاغرتر هستند احساس سلامتی بیشتری میکنم. میتوانم وزن بیشتری را نیز از دستم بدهم اما مهمترین چیز این است که از آنچه هستم راضی هستم.
فقط از میزان غذایم میکاهم
در هر کدام از سه بارداریام به وزنم اضافه شد. من به خوردن لبنیات مخصوصاً ماست، پنیر و حبوبات همراه با شیر فراوان و شکلات ولع داشتم. بنابراین پس از هر بارداری باید 14 کیلو از وزن خود میکاستم. البته هنگام شیردهی آخرین کاری که دوست دارید و یا باید انجام دهید گرفتن رژیم است و من اینکار را در طی زمان انجام دادم. با خود فکر کردم وقتی 9 ماه طول میکشد تا جنین رشد کند بنابراین 9 ماه نیز به خود فرصت میدهم تا اضافه وزنم را از بین ببرم. من رژیم نگرفته و یا خوردنم را تغییر نمیدهم و فقط از میزان غذایم میکاهم . سعی میکنم از بشقاب کوچکتری استفاده کنم. شکلات دوست دارم و آن را نیز میخورم. اما به مقدار کم و نه هر روز. ورزش کردن را دوست ندارم. اما پیادهروی و دوچرخهسواری میکنم و آخرین نیز برای از بین بردن اضافه وزن حاصل از آخرین فرزندم میدوم. اما کاستن این آخرین کیلوهای وزن برایم مشکل است چون دیگر انگیزه زمانی که سنگینتر بودم را ندارم.
اضافه وزن من از دانشجویی آغاز شد
اضافه وزن من در واقع زمانی شروع شد که دانشجو شدم و بیشتر از پیتزا و نوشابه استفاده میکردم. مثل همه مردم اهمیتی به آن نمیدادم تا اینکه برای انجام آزمایش به پزشک مراجعه کردم و فهمیدم وزنم 120 کیلو شده است. پزشک به من یک داروی کاهنده وزن داد که وزنم را حدود 10 کیلو کاهش داد. از آن به بعد از غذاهایی استفاده میکنم که کربوهیدرات و چربی کمتری داشته و غنی از پروتیئن باشد. اکنون 90 کیلو هستم و بیشتر ورزش میکنم. مصرف سیبزمینی را کنار گذاشتهام و تا جایی که میتوانم از میوه و سبزیجات استفاده میکنم و اگرچه نوشابه را کنار گذاشتهام ولی هنوز گرایش به خوردن چیپس دارم.
از وقتی مسنتر شدهام کنترل وزنم مشکلتر شده چون اکنون کارم نیز بیشتر نشستنی است ولی خوشحالم از اینکه به روی تغذیه کار کردهام و میدانم چگونه و چه چیزی بخورم. سه تا چهار بار در هفته قبل از رفتن به محل کارم ورزش میکنم و میدانم که اگر هنگام صبح نمیرفتم اینکار نیز انجام نمیشد. من به ندرت خود را وزن میکنم. وقتی شلوار جینم تنگ شود از کالریهایم کاسته و میزان مصرف غذاهای آماده را میکاهم. اگر کمی بر وزنتان اضافه شد، بهتر است به سرعت آن را کاهش دهید. چون شاید از دست دادن دو کیلو وزن اضافه کار سادهای باشد اما 20 کیلو نه! نقطه ضعف من در شکلات است که حاوی مقدار زیادی کالری است و من سعی میکنم از آنها پرهیز کنم.
هیچوقت خودم را وزن نمیکنم
وقتی به دانشگاه میرفتم، تحت یک سری تحقیق درباره گلیکامیک ایندکس (GI) قرار گرفتم. ما هر صبح نان سفید و مربا یا پوره مصرف میکردیم و محققان هر بیست دقیقه یک آزمایش خون از ما میگرفتند تا میزان قند خون ما را بسنجند و من اهمیت GI را فهمیدم و خوردن غذاهای کم GI برای داشتن وزنی ثابت برای من اهمیت یافت. اگر روز را با خوردن برشتوک آغاز میکنم میدانم که کل روز به آن و یا بیسکویت ناخنک خواهم زد. بنابراین سعی میکنم از غذاهایی استفاده کنم که پروتئین بیشتر و GI کمتری داشته باشد. بدین شکل میتوانم بدون خستگی بهطور طبیعی خوردن خود را کنترل کنم. من هیچوقت خود را وزن نمیکنم اما از لباسهایم میفهمم که چاق شدهام یا نه. سپس آنچه که باید و نباید در چند روز آینده بخورم را مینویسم که به من کمک میکنم وزن متعادلم را بیابم. ورزش را دوست ندارم اما پیادهروی میکنم.
پشت میزنشینی موجب اضافه وزنم شد
من مشکل وزن نداشتم تا اینکه پنج سال پیش از یک کار پر از فعالیت فیزیکی به پشت میزنشینی انتقال یافتم. بنابراین باید مراقب تغذیهام میشدم. قبلاً بیشتر ورزش میکردم و کالری میسوزاندم اما اکنون فقط یکجا مینشستم بنابراین صبح ها و عصرها هنگام بازگشتن از محل کار میدوم. وزنم متعادل نیست و شکلات، کیک و بستنی را دوست دارم اما مراقب آنچه میخرم هستم. اگر خوراک پرکالری در خانه باشد آن را میخورم بنابراین آنها را نمیخرم. سه یا چهار بار در هفته خودم ناهار درست میکنم و با خود میوه به محل کارم میبرم تا برای خرید شکلات تحریک نشوم. خوشحالم که اخیراً عادت خوبی یافتهام. وقتی بچه بودم همیشه در خانه خوراکی بود اما وقتی تمام میشد به میوه پناه میبردیم و اکنون نیز میتوانم این کار را بکنم!آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
مترجم : لیلا کاظمی
ارسال نظر