هشدار محمود دولت آبادی : جای بسیار تاسف است که اساتید و متخصصان دارند از کشور میروند
رکنا سیاسی : محمود دولتآبادی ، نویسنده رمان های معروف و به یاد ماندنی دهجلدیِ کلیدر و دودمان گفت: جای بسیار غبن و تأسف است که میشنویم اساتید و متخصصان کشور ما دم به ساعت میگذارند از کشور میروند و نظام محافظهکار ککش هم نمیگزد، دانشجویان نخبه و نابغه که دیگر جای خود، چون جهان علم و فناوری پیشاپیش برای ایشان فرش قرمز گسترده دارد!
عصر امروز به نقل از روزنامه آرمان امروز در ادامه نوشت: دولت آبادی در پاسخ به این سوال در آستانه ۸۳سالگیتان، رمان «دودمان» از شما منتشر شده. این درحالی است که آثاری از شما هست که هنوز اجازه نشر نگرفتهاند. بسیاری از نویسندگان و شاعران پیش از شما یا همنسل شما هنوز آثارشان اجازه نشر ندارد، از هدایت گرفته تا ساعدی، چوبک، گلشیری، فروغ، براهنی و احمد محمود. ادامه این مسیر را برای نویسنده ایرانی چگونه میبینید؟
بله چنین است که میگویی، دقیقا چهل سال از نوشتهشدن «کلنل» میگذرد و شخصا از تکرار این موضوع هم بدحال میشوم، ولی چه کنم؟ قصد اصلی نویسندگان، بودگان و رفتگان – این بود که معضل سانسور را حل کنند از مسیرهای عقلانی و قانونی، ولی در مسیر انحراف ایجاد کردند بهعمد و نویسندگان را کشانیدند به جاهایی که کار به جنایت علیه نویسنده کشانیده شد، درحالیکه هیچ نویسندهای شمشیر «!» به کمر نبسته بود!
نویسنده رمان های کلیدر و دودمان افزود : مثلا دو نویسندهای که از نزدیک میشناختم، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، دو تن از معقولترین و متعادلترین شاعر- نویسندگان بودند که قربانی سیاست سر بهجای کلاه شدند! بنابراین اصل بیگانه در وطن خویش که سپانلو همچون «تبعید در وطن» از آن یاد کرده و پیشتر اخوان و سایه به آن پرداختهاند انگار یک اصل قدیمی است که از عارف و عشقی و میرزاجهانگیرخان شیرازی و دهخدا و پیش از آنها از نویسنده کتاب «یک کلمه» در دوره جدید شروع شده و برای نویسنده تازگی ندارد، میماند اینکه نویسنده چنان قاعدهای را بپذیرد یا نپذیرد که طبعا نویسندگان نپذیرفتهاند؛ چون همگی فرزندان همین آب و خاک هستند.
سوال :اگر مهمترین اتفاق تاریخ نشر ایران را چاپِ نسخه دستنویسِ «بوف کور» بهروشِ پلیکپی توسط نویسندهاش صادق هدایت در سال ۱۳۱۵ در نظر بگیریم، آنوقت شاید بتوانیم آن را تعمیم بدهیم به تمام این یکسده. هدایت کتاب را در پنجاه نسخه در بمبئی با هزینه شخصی چاپ میکند؛ کتابی که ویژگیهای منحصربهفردش تا به امروز در تاروپودِ صنعت چاپ و نشر ایران نهفته است: «صفحه یک، عنوان: بوف کور؛ صفحه دو، فهرست تألیفات هدایت؛ صفحه سه، شناسنامه کتاب: صادق هدایت، بوف کور، بمبئی-۱۳۱۵؛ صفحه چهار، «طبع و فروش در ایران ممنوع است»؛ در گذارِ این یکصد سال، مصائبِ بسیاری به موازاتِ انتشارِ «بوف کور» و زندگیِ و مرگِ خالقش بر نشرِ ایران رفته، که تا امروز تغییر چندانی نکرده است. نظر شما چیست؟
پاسخ : به نظر من وزارت ارشاد عنوان نادرستی است، مکانی که وظیفه ارشاد جامعه را در دوره جدید به عهده گرفته دانشگاههای کشور هستند، این است که اصطلاح ارشاد سرجمع به نیت تحقیر استادان همین دانشگاهها است که آثارشان فیالمثل باید از همین وزارتخانه مجوز نشر بگیرد! جای بسیار غبن و تأسف است که میشنویم اساتید و متخصصان کشور ما دم به ساعت میگذارند از کشور میروند و نظام محافظهکار ککش هم نمیگزد، دانشجویان نخبه و نابغه که دیگر جای خود، چون جهان علم و فناوری پیشاپیش برای ایشان فرش قرمز گسترده دارد!
ارسال نظر