برای مجروحان رکن چهارم دموکراسی

 بعد از اینکه نظام های دموکراتیک و مشروع در جهان اصل تفکیک قوا را در دستور کار قوانین اساسی کشورهای خود قرار دادند به این نتیجه رسیدند که بسترهای سیاسی اجتماعی نمی توانند بر روی سه پایه یا سه قوه مستقر شوند و حتی اگر این اتفاق افتاده باشد، بازهم یک جای کار می لنگد. آنها برای حل معضل لنگیدن نظام های سیاسی اجتماعی خود پایه چهارم را به آن اضافه کردند و از قدرت دیده بانی غیرمستقیم مردم از طریق نمایندگانی بی طرف و دلسوز که به دور از مصلحت اندیشی، صراحت را در دستور کار خود قرار می دهند، استفاده کردند.

این پایه چهارم بعدها به رکن چهارم دموکراسی معروف شد و تا جایی پیش رفت که پرچم آزادی بیان و نقد بیرحمانه قدرت را به فعالان آوانگارد این حوزه دادند تا بتوانند توازنی در رخنمون نهادهای قدرت و ثروت به وجود آورند تا جامعه همزمان با توسعه و پیشرفت در عرصه های مادی، بتواند قدم های بزرگی در عرصه توسعه سیاسی و اجتماعی بردارد و فاصله قدرت با مردم را کاهش دهد.

این اتفاق با اندکی فاصله در کشور ما نیز به وقوع پیوست و به سرعت در تمامی شهرهای بزرگ پایگاه هایی برای انعکاس افکار، اندیشه ها و سلایق عموم یا اکثریت مردم ایجاد شد. این پایگاه ها در طول نزدیک به دو قرن فرم ها و محتواهای متفاوتی را برای مردم مطابق با شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زمان تولید کردند. گاهی راه را به مردم نشان دادند و گاهی چاه را، اما در اغلب موارد تریبون بخشی از مردم و نخبگان بودند که بلندگویی برای سخن گفتن نداشتند.

این رکن چهارم اما برای استحکام خود نیاز به ترمیم شیوه ها و روش های خود داشت و این روند به سرعت در جهان سپری شد اما در کشور ما این روند به کندی پیش رفت تا جایی که اکنون سه رکن نخست درگیر مفاهیمی مانند راهبرد، مصلحت و سیاست کلان هستند و رکن چهارم درگیر حقوق، بیمه و مشکلات صنفی است. اما این داستان در اینجا به اتمام نمی رسد.

وضعیت رسانه ها در شرایط فعلی در کشور ما به گونه ای در حال رقم خوردن است که اگر خبرنگاری از آینده به حال سفر کند به جرات می تواند ادعا کند که در بازه تاریخی دو قرن اخیر همواره سه رکن ابتدایی در حال تضعیف خواسته یا ناخواسته رکن چهام و برادر ناتنی قدرت بودند در حالیکه نمی دانستند پای لنگان این برادر می تواند استحکام بستر تاریخی جامعه ایران را به سمت عدم تعادل پیش ببرد.

امروز روز تولد برادر چهارم است و سه برادر بزرگتر در سنتی نه چندان دیرینه سعی در اعلام تبریک به برادر کوچکتر هستند اما نکته ای که نمی توان از آن چشم پوشی کرد این است که در طول 365 روز سال این برادر کوچک تنها یک روز مورد لطف برادران بزرگتر قرار می گیرد و در باقی روزها، پای لنگان و رو به فرار گذاشته برادر کوچک است و دست قدرتمند چماق به دست سه برادر بزرگتر.

ما خبرنگاران تنها به 24 ساعت مهلت برای نفس گیری جهت دویدن در 364 روز بعدی سال داریم و شما در نقطه رو به رو فرصتی بیشتر نه برای دنبال کردن ما بلکه برای تعمیق و تفکر بیشتر در چرایی این کار دارید تا بیشتر به این نکته بیاندیشید که لنگیدن ما در حقیقت لنگیدن شما، مردم و سرزمینمان ایران است.

یادداشت: مسعود لاهوت