آزار شیطانی یک دختر در آشپزخانه شرکت توسط همکار متاهلش ! /  3 مرد متاهل به من رحم نکردند ! + نظر کارشناس

به گزارش رکنا، مرجان دختری30 ساله با چهره ای بسیار ناراحت و غمگین به دایره اجتماعی کلانتری مراجعه کرد و بعد از آهی بلند گفت: 9 سال پیش وقتی متوجه شدم که برای پسر دایی ام دنبال دختری برای ازدواج می گردند، قند تو دلم آب شد چون من خیلی پسر دایی ام را دوست داشتم و با کارهایی که او برایم انجام می داد تصور می کردم که او هم به من علاقه دارد، ولی وقتی به پیشنهاد یکی از فامیل موضوع را با او در میان گذاشتم متأسفانه او به من گفت که من تو را مثل خواهر دوست دارم و حسی به تو ندارم و بعد از یک سال او ازدواج کرد و یک دختر هم دارد.

چند ماه بعد از این ماجرا با پسری که پیام اشتباهی به یکی از دوستانم در کلاس زبان داده بودم آشنا شدم و همینطور چت های ما ادامه پیدا کرد و چون منزل آنها فرمانیه بود و ما در محله پایین سکونت داشتیم به او گفتم این ارتباط شدنی نیست ولی به اصرار او این رابطه نزدیک4 سال به طول انجامید و همه خانواده اش نیز از این رابطه اطلاع داشتند و حتی هدایای زیادی هم برایم می خریدند و از او می فرستادند تا اینکه یک روز که نزدیکای کنکورم بود به یکباره از وی خبری نشد و به هیچ کدام از تلفن ها و چت هایم پاسخ نداد و حتی خانواده اش نیز پاسخی ندادن و من بسیار گریه کردم و افسرده شده بودم و کنکورم را خراب کردم و آن رتبه ای که در نظرم بود نیاوردم،ولی هر طور بود در دانشگاه آزاد تحصیلاتم را ادامه دادم.

چند سال بعد که فارغ التحصیل شدم و در شرکتی مشغول به کار شدم ، آقای متأهلی که فرزند هم داشت هر روز پیش من میامد و درد و دل می کرد و از همسرش پیش من شکایت می کرد و می گفت که می خواهد همسرش را طلاق بدهد و اینکه می خواهم مدیر این شرکت شوم و با حرف هایش مرا فریب داد و یک روز که با هم نزدیک دانشگاه برای دیدن هم قرار گذاشته بودیم به بهانه خوردن بستنی و آبمیوه مرا جای خلوتی برد و در ماشین به من تعرض کرد و چون جایی که رفته بودیم خلوت بود با یکی از دوستانش تلفنی هماهنک کرد و مرا به منزل دوستش برد و در آنجا به اجبار تجاوز کرد.بعد از آن ماجرا در شرکت خیلی جلوی چشمش ظاهر نمی شدم و خیلی ارتباط نمی گرفتم چون یک بار هم در آشپزخانه شرکت که دوربین نداشت به من تعرض کرده بود. بعد از ماجرای منزل دوستش دیگر به تلفن های من خیلی جواب نمی داد.

چند وقت بعد از این ماجرا به لج آن آقا در شرکت با آقایی که متأهل بود و دو تا بچه هم داشت ارتباط برقرار کردم و بعد از مدتی که چت می کردیم و حضوری همدیگر را می دیدیم، عروسی دختر خاله ام بود که دیدم پیام ها رسمی شده و فردای آن روز به یکباره صد پیام به گوشیم رسید و با تعجب دیدم از طرف همسر آن آقا بوده و متوجه ارتباط ما شده بود و من که نبودم آمده شرکت و آبروریزی کرده و مسئول آنجا گفته ما متوجه شدیم و اون خانم را اخراج کرده ایم و به من گفتن فعلا شرکت آفتابی نشوم،من هم برای اینکه دیگه روی رفتن به آن شرکت را نداشتم از آنجا بیرون آمدم و در شرکت دیگری رزومه پر کردم و در شرکت دیگری مشغول به کار شدم.

در شرکت جدید بعد از مدتی مدیر آن پیشنهاد ازدواج داد و او گفت که ارتباط داشته باشیم و بعد از یکی دو سال ازدواج می کنیم ، بعد از سه سال ارتباط و حتی ارتباط جنسی که با هم داشتیم وقتی اعتراض کردم که پس کی ازدواج می کنیم و خواستگاری میایید ،به من گفت الان شرایط ازدواج ندارم و بهانه های مختلف می آورد ،راستش بعد از این ماجرا بسیار حالم خراب بود و بسیار از اوضاعی که برایم در این سالها اتفاق افتاده بود عصبی بودم و احساس پوچی می کردم و مدام کارم شده بود گریه کردن که طاقت نیاوردم و کلی قرص اعصاب را با هم خوردم و دست به خودکشی زدم که موفق نشدم و حالا با صدها سوال و بدون انگیزه برای آینده اینجا هستم.

چند وقت بعد حامد مرا تهدید می کرد که باید با او ارتباط داشته باشم وگرنه فیلم ها و عکس هایی که از رابطه و سکس ما گرفته بود را به خانواده و همه نشان می دهد و آبروی مرا می برد.

از آنجایی که نمی توانستم این موضوع را با مادرم در میان بگذارم نمی دانستم چه کارکنم و مادرم که از جریان بی خبر بود بخاطر خودکشی و افسردگی من به این کلانتری برای دریافت مشاوره مراجعه کردیم و نمی دانم چه کار کنم؟

نظرکارشناسی

سهیلا فارجی کارشناس ارشد مشاور خانواده

مراجع به دلیل خلاً عاطفی شدید و عدم ارتباط مطلوب با خانواده خصوصا پدر و اتفاقات ناگواری که در این سالها برایش رخ داده و تعرضات جنسی متعدد و طرد شدگی از سوی پارتنرهای مختلف و احساس سرخوردگی و خشم سرکوب شده فراوان و آسیب هایی که به روح و روان و از جمله جسم خود متحمل شده و به علت ضعف در اعتماد به نفس و عدم تاب آوری و فقدان مهارت های زندگی از جمله حل مسئله و تصمیم گیری و عدم جرأت مندی و به علت خشم فراوان و عدم کنترل و مدیریت بحرانی که در زندگی برایش پیش آمده ،شدیدا دچار افسردگی و ناامید از زندگی شده و انگیزه خود را به زندگی و آینده از دست داده و دست به خود کشی زده که خودکشی وی ناموفق بوده است.

امروزه یکی از موضوعاتی که برای خانواده ها و جامعه اهمیت خیلی زیادی دارد، افزایش خود‌کشی در بین جوانان و نوجوانان است. پیشگیری از این رویدادها مستلزم دانش درستی در این زمینه است.

دلایل خودکشی در جوانان و نوجوانان من جمله مسائلی است که بسیاری از خانواده ها و جامعه را درگیر خود نموده است . جوانی و نوجوانی یک دوره پر فشار و مملو از فشار های روانی و جسمی و تغییرات بسیار شدید است. نگرانی های زیادی برای والدین نوجوان و جوان روش برخورد با این تغییرات بوجود می آورد. خود‌کشی دومین عامل مرگ و میر جوانان و نوجوانان به حساب می آید.

 مشکلاتی مانند فشارهای عصبی، رابطه عاطفی بیمارگونه از علل عمده این پیشامد به حساب می آید . نقش خانواده، مدرسه و گروه همسالان جوانان و نوجوان در ایجاد تفکر خود‌کشی بسیار اهمیت دارند. سعی برای پیشگیری از ایجاد تفکر خود‌کشی بهترین راه مبارزه با این پدیده است..

اقدامات انجام شده توسط مرکز مشاوره و یا دوایر مددکاری برای کیس ویژه :

1-همدلی با مراجع و ایجاد درک شدگی با ایشان

2-دعوت مادر مراجع جهت همکاری با کارشناس مشاور و حمایت روحی و روانی وی از مراجع

3-استفاده از تکنیک گوش دادن فعال و تخلیه هیجانی با استفاده از انعکاس احساسات و محتوا

4-آموزش به کارگیری روش های بالا بردن اعتماد به نفس 

5-آموزش مراجع برای به کارگیری روش های از بین بردن افسردگی

6-قرارداد رفتاری با مراجع جهت عدم تکرار رفتارهای پر خطر نظیر خودکشی در طول درمان و در صورت داشتن افکار خودکشی ، نوشتن و اعلام آنها به مشاور 

7-شناسایی احساسات سرکوب شده

8-آموزش ابراز و بیان احساسات سرکوب شده 

9-فعالسازی رفتاری از طریق شناسایی ارزشها و اهداف و کمک برای تحقق آنها

10- آموزش مهارتهای مقابله ای هیجان مدار سالم

11-آموزش به خانواده در خصوص مراقبت های لازم جهت محافظت از مراجع خودکشی گرا

  • تریلر رسمی «مکس دیوانه / جاده خشم»؛ مکس و فیوروسا در یک تعقیب و گریز بی‌پایان + فیلم

اخبار تاپ حوادث