بازخوانی یک ماجرای عبرت آموز
تلخترین اعتراف زن جوان به قتل امیررضا 4 ساله و فاطیما 6 ساله
رکنا: ساعت 7:30 از خواب بیدار شدم، حالم خوب نبود. بچهها در هال بازی میکردند. سراغ «فاطیما» رفتم، گفتم لباسهایت را در بیاور، سه ضربه چاقو به سینه و گردنش زدم.
زن جوان متهم به قتل دو فرزندش که سابقه بیماری اعصاب و روان دارد بعد از رفتن شوهرش به محل کار از خواب بلند میشود و دو کودک خردسالش «امیررضا» 4 ساله و فاطیما 6 ساله- را با ضربات چاقو به قتل میرساند.
وی در نخستین بازجوییهای بازپرسی که ساعتها طول کشید، گفت: شوهرم ساعت 7 از خانه بیرون رفت، بچهها در حالی که بازی میکردند شروع به دعوا کردند یکباره به آشپزخانه رفتم و به فاطیما گفتم لباست را در بیاور. وقتی که پیراهنش را درآورد دو ضربه چاقو به سینه و یکی به گردنش زدم.
این زن در ادامه اعترافاتش گفت: به پسرم (امیررضا) گفتم دراز بکش، با همان چاقو، یکی به شکمش و یکی دیگر به گردنش زدم. بچهها در همان چند دقیقه از دنیا رفتند.
این زن که سابقه بیماری اعصاب دارد، گفت: نمیدانستم چکار میکنم، دستم میلرزید، چند ضربه با همان چاقو به سینه خودم زدم، ولی نتوانستم خودکشی کنم، به خواهرم «حکیمه» زنگ زدم و موضوع را به او اطلاع دادم.
متهم ادامه میدهد: خواهرم حکیمه خود را به صحنه رساند، با هم به خانه پدرمان رفتیم و پلیس را از موضوع باخبر کردیم.
به گزارش پرونده، ساعت 11 ظهر روز جنایت مأموران پلیس همراه بازپرس در صحنه حاضر شدند و قاتل بازداشت شد.
ارسال نظر