رکنا گزارش می دهد
عراقچی سرگردان در افغانستان !
در آستانه سفر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، به افغانستان، نگرانیها درباره عدم اجرای دقیق توافقات آبی و بحران بیپایان مهاجرت از افغانستان به ایران به اوج خود رسیده است. ایران در حالی به دیپلماسی آب و ساماندهی مهاجران متکی است که ضعف در اجرای توافقات آبی و بیتوجهی به فشارهای اجتماعی ناشی از موج مهاجرتها میتواند کشور را در برابر بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی بزرگتری قرار دهد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سفر امروز عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشور، به افغانستان در شرایطی صورت میگیرد که ایران با دو بحران جدی و همزمان روبهرو است: بحران منابع آبی و ندادن حق آبه هریرود و هیرمند و بحران مهاجرت غیرقانونی افغانستانی ها.
این دو بحران نه تنها به مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی تبدیل شدهاند، بلکه به تهدیدات امنیتی و اجتماعی جدی برای کشور نیز تبدیل گشتهاند.
سوال اینجاست که آیا سفر عراقچی به کابل در این شرایط بحرانی به یک اقدام دیپلماتیک مؤثر تبدیل خواهد شد یا تنها به یک حرکت نمادین و بینتیجه خواهد ماند؟ وقت آن رسیده که ایران نه تنها بهطور عاجل این بحرانها را مورد توجه قرار دهد، بلکه اقداماتی اساسی و عملی برای حل آنها انجام دهد.
بحران آب؛ تهدیدی برای زیستمحیط، کشاورزی و امنیت
قرارداد آبی ایران و افغانستان که در سال ۱۳۵۱ به امضاء رسید، بهطور رسمی مقرر میکند که افغانستان باید ۲۶ متر مکعب در ثانیه آب از رودخانههای مشترک هیرمند و هریرود به ایران بدهد. این آب برای تأمین نیازهای شرب و کشاورزی در مناطق شرقی ایران حیاتی است، اما پس از وقوع تحولات سیاسی در افغانستان ، کمبود آب در مرزهای شرقی کشور بهطور فزایندهای شدیدتر شده است. در این میان، افغانستان بهویژه پس از تصرف کشور توسط طالبان، نه تنها توجهی به تعهدات خود ندارد، بلکه حتی در برخی موارد جریان آب به ایران را بهطور کامل قطع کرده است.
این وضعیت به بحران زیستمحیطی در ایران منجر شده است؛ بحران کمآبی که نه تنها به کاهش تولید کشاورزی در استانهای شرقی ایران (مانند سیستان و بلوچستان) و بحران غذای ملی دامن زده، بلکه تهدیدات گستردهای را برای منابع طبیعی کشور به وجود آورده است. کاهش آبهای سطحی و زیرزمینی، بهویژه در مناطق مرزی، منجر به افزایش بحرانهای خشکسالی و تشدید بیابانزایی شده است. از طرف دیگر، افزایش شدت بحران کمآبی در این مناطق میتواند به نابودی بسیاری از زیستگاههای طبیعی و اکوسیستمهای آبی منجر شود که اثرات منفی آن در درازمدت بر کشور مشهود خواهد بود.
فشار بر کشاورزی، صنعت و معیشت مردم
تأثیرات بحران آب بر بخش کشاورزی ایران، که یکی از ارکان اقتصادی کشور است، بسیار محسوس است. در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، که بخش عمدهای از معیشت مردم به کشاورزی وابسته است، کاهش آبهای مرزی به معنای نابودی منابع درآمدی هزاران خانواده است. بسیاری از کشاورزان در این مناطق به دلیل کمبود آب، زمینهای خود را رها کرده و مجبور به مهاجرت به شهرهای بزرگ شدهاند. این مهاجرت نه تنها بر اقتصاد محلی تأثیر منفی گذاشته بلکه در سطح ملی نیز موجب افزایش فشار بر سیستمهای اجتماعی و اقتصادی کشور شده است.
افزایش بحران کمآبی در این مناطق علاوه بر مشکلات کشاورزان، به افزایش هزینههای تأمین آب شرب و کشاورزی در سایر مناطق ایران نیز منجر شده است. همچنین، کاهش تولیدات کشاورزی به افزایش قیمتها و بهطور مستقیم به تورم دامن زده است. این وضعیت ممکن است در آیندهای نزدیک به یک بحران اقتصادی گسترده تبدیل شود که به تضعیف شدید زیرساختهای اقتصادی کشور منجر خواهد شد.
فشار بر جوامع محلی و نارضایتی عمومی
بحران آب و مهاجرتهای ناشی از آن به وضوح بر ساختار اجتماعی کشور تأثیر گذاشته است. در مناطقی که آب بهطور ناپایدار توزیع میشود، مردم بهویژه در مناطق شرق ایران درگیر کمبودهای شدید هستند. این فشارها، نه تنها به مشکلات معیشتی میافزاید، بلکه نارضایتی عمومی را نیز افزایش میدهد. بحرانهای اجتماعی ناشی از کمآبی میتواند در بلندمدت به افزایش اعتراضات و ناآرامیهای داخلی منجر شود.
در همین حال، میزان مهاجرتهای غیرقانونی افغانستانی به ایران بهویژه در شرایط بحرانی افغانستان پس از قدرتگیری طالبان، به یک چالش اجتماعی تبدیل شده است. به گفته گزارشها، ایران هماکنون میزبان بیش از 8 میلیون مهاجر افغانستانی است که تنها نزدیک به 3 میلیون آنها قانونی وارد کشور شده اند. این مهاجران فشارهای اقتصادی و اجتماعی را در سطح ملی افزایش دادهاند.
این مهاجران، بسیاری از آنها بهصورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند و این وضعیت بهطور فزایندهای بر امنیت داخلی کشور تأثیر گذاشته است. مناطقی که مهاجران بهصورت انبوه در آنها زندگی میکنند، اکنون با مشکلات عدیدهای از جمله افزایش جرم و جنایت، ناآرامیهای اجتماعی، و بیکاری روبهرو هستند. شرایط زیستی این افراد نه تنها باعث نارضایتی عمومی در میان ایرانیها شده، بلکه فشارهای اجتماعی و اقتصادی زیادی بر نظام اجتماعی کشور وارد کرده است.
بحران امنیتی؛ آیا ایران میتواند از پس این وضعیت برآید؟
چالشهای امنیتی ناشی از بحران مهاجرت افغانستانی نیز قابل چشمپوشی نیست. جریانهای گسترده مهاجرت غیرقانونی، بهویژه از طریق مرزهای شرقی، میتواند باعث گسترش فعالیتهای گروههای تروریستی و قاچاق انسان و مواد مخدر شود. ایران باید بتواند با دیپلماسی فعال از تشدید این بحرانها جلوگیری کند.
مطالبه از عراقچی
حال، در این شرایط بحرانی، آیا عراقچی، وزیر امور خارجه ، قادر است در سفر خود به کابل، این بحرانها را سر و سامان دهد؟
سفر امروز عراقچی به افغانستان نباید تنها یک اقدام دیپلماتیک نمادین باشد. ایران به شدت نیاز به گامهای عملی و فوری دارد.
وزارت امور خارجه باید بهطور قاطع از حقوق ایران در خصوص آبهای مشترک دفاع کند و از دولت طالبان بخواهد تا بهطور جدی به تعهدات خود در زمینه تأمین آبهای مشترک پایبند باشد.
در این راستا، عراقچی باید از تمامی ابزارهای دیپلماتیک خود برای فشار بر دولت افغانستان استفاده کند تا حداقل جریان آبهای هیرمند و هریرود به میزان تعیینشده در قرارداد سال ۱۳۵۱ از سر گرفته شود.
همچنین، برای حل بحران مهاجرت، عراقچی باید در سطح دیپلماتیک و با همکاری جامعه بینالمللی، خواستار انجام اقدامات فوری برای کنترل موج مهاجرت غیرقانونی و ایجاد یک سازوکار مؤثر برای بازگشت مهاجران به افغانستان شود.
فرصتها را از دست ندهیم
اگر عراقچی در این سفر نتواند به نتیجهای ملموس در این دو بحران دست یابد، ایران نه تنها با بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی روبهرو خواهد شد، بلکه وضعیت امنیتی کشور نیز بهشدت تهدید خواهد شد. برای ایران، این فرصت طلایی است که نشان دهد دیپلماسی کشور میتواند در مواقع بحرانی به حل مشکلات کلیدی بپردازد و از تهدیدات بهطور مؤثر جلوگیری کند. وزارت امور خارجه باید از این سفر بهرهبرداری کند و دستاوردهای قابل لمس و عملی به کشور بازگرداند، وگرنه در آیندهای نزدیک، بحرانهایی بزرگتر از آنچه تصور میشود، کشور را تهدید خواهد کرد.
ارسال نظر