بخش آرای مردمی جشنواره فجر را حذف کردند چون مایه آبروریزی بود!
لقمان مداین - منتقد سینما و جشنواره
به عنوان منتقد نظرم با رای هیات داوران جشنواره بسیار متفاوت است!
جشنواره ای که در آن سازمان ها و نهادهای مختلف بیشترین سهم را داشتند، بخش خصوصی در آن اندک بود و کیفیت فیلم ها در مقایسه با گذشته بسیار پایین. آثار را به اجبار و ناقص به جشنواره آورده بودند، داورها گویی فیلم ها را اصلا مشاهده نکرده و در میان اسامی دقیقه نود آنان تنها آقای محمد تقی فهیم یک داور مسلط، خوب و با زاویه نگاهی متفاوت از بقیه بود.
خبری از پوشش رسانه ای گسترده نبود، حتی برخی پایگاه های خبری و خبرگزاری های خودمان نیز حاضر به پوشش اخبار جشنواره نبودند، تحریم هنرمندان کمر جشنواره را شکسته بود، که البته بهتر آن بود که می آمدند و مثل مجید صالحی از تریبون رسمی سخن خود را بیان می کردند، همان کاری که حضرت زینب (س) کرد و از تریبون یزید علیه معاویه سخن گفت، سایت های بلیط فروشی نیمی از صندلی هایشان خالی بود، بخش آرای مردمی را حذف کردند چون مایه آبروریزی بود.
کنفرانس های مطبوعاتی خلوت تر از همیشه بود و تهیه کننده ها بعضا سعی می کردند با جنجال و حاشیه آفرینی ضعف خود یا فیلم را پوشش دهند.
همان تهیه کننده هایی که به هنرمندان می گفتند دوره شما تمام شده و شما اعتباری ندارید و همه را با یک چوب می زدند حاضر نبودند پاسخ بدهند که چرا اولین انتخاب خودشان همین هنرمندان بوده؟ پاسخ نمی دادند که اگر از سوی آنان پاسخ مثبت می گرفتند هم اینگونه سخن می گفتند؟ تهیه کننده آنها مرا دوست داشتند سعی کرد با جنجال آفرینی ضعف های فیلمش را بپوشاند و تهیه کننده چرا گریه نمی کنی نیز تلاش کرد با حاشیه سازی و دروغ، ضعف های خودش را پوشش دهد و دیدیم که کارگردان آن فیلم آقای معتمدی در صفحه شخصی خود، سخنان ناپسند او را تکذیب کرد.
سیاست کلی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر این بود که فیلم ها باید امیدآفرین با پایان بندی مثبت، حول محور خانواده و بعضا معرف خدمات کادر درمان و دغدغه مند باشند.
به سمت بالیوود می رویم، که اگر از پایان بندی فیلم راضی نباشند سینما را به آتش می کشند.
برنامه های نقد جشنواره از قبل می گفتند حواستان باشد که مثبت پیش برویم، نیت خوانی می کردند که فلان فرد گرایش سیاسی درستی ندارد و در کمال تعجب فیلم یا بایکوت می شد یا تخریب.
از دید من که تمام فیلم ها را بی طرفانه به تماشا نشستم و جهت دار نبودم، با صراحت می گویم که فیلم های جشنواره از بهترین تا بدترین به شرح ذیل است:
1. کاپیتان 2. در آغوش درخت 3. غریب 4. سرهنگ ثریا 5. چرا گریه نمیکنی 6. جنگل پرتقال 7. کت چرمی 8. شماره ده 9. عطر آلود 10. یادگار جنوب 11. هفت بهار نارنج 12. استاد 13. اتاقک گلی 14. بچه زرنگ 15. آنها مرا دوست داشتند 16. گل های باوارده 17. سینما متروپل 18. بعد از رفتن 19. وابل 20. هوک 21. پرونده باز است 22. روایت ناتمام سیما 23. هایپاور 24. آه سرد
و در بخش جوایز:
بهترین فیلم ملی "غریب" بود، بهترین فیلم جشنواره "کاپیتان"، بهترین بازیگر نقش اول مرد " بابک حمیدیان" برای فیلم غریب، بهترین بازیگر نقش اول زن "ژاله صامتی برای فیلم سرهنگ ثریا"، بهترین بازیگر نقش مکمل زن "سارا حاتمی" برای فیلم کت چرمی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد "حمیدرضا محمدی" برای فیلم سرهنگ ثریا.
در بخش دیپلم های افتخار، بهترین بازیگران نقش مکمل مرد "شایان دارمی پور" برای فیلم کاپیتان و "علیرضا جعفری" برای فیلم هوک و "سجاد بابایی" برای فیلم استاد، بهترین بازیگران نقش مکمل زن "فرشته حسینی" برای فیلم چرا گریه نمی کنی و "نوشین مسعودیان" برای فیلم سینما متروپل و "ارغوان شعبانی" برای فیلم کاپیتان بود، هرچند که گویا بخش دیپلم افتخار زنان امسال حذف شده بود.
بهترین طراحی صحنه را محمدرضا شجاعی برای فیلم های "شماره ده" و "غریب" داشت، بهترین طراحی لباس را آرام موسوی برای فیلم "چرا گریه نمی کنی" و بهترین چهره پردازی را مونا جعفری برای فیلم "یادگار جنوب"، بهترین کارگردانی را محمد حمزهای برای فیلم "کاپیتان" و بهترین فیلمنامه را بابک لطفی خواجه پاشا برای فیلم "درآغوش درخت" داشت.
انیمیشن بچه زرنگ نیز به علت نداشتن رقیب ناچار به برنده شدن در بخش پویانمایی بود که البته خوب از آب در آمده است و بهترین طراحی صدا را نیز حسین ابوالصدق در همین «بچه زرنگ» داشته است.
بهترین کارگردان فیلم اول آرمان خوانساریان در فیلم «جنگل پرتقال» بود، بهترین موسیقی متن نیز برای پیام آزادی در فیلم "هفت بهار نارنج"، بهترین تدوین هم برای عماد خدا بخش در فیلم "کت چرمی"، بهترین فیلمبردار نیز محمد فکوری در فیلم "در آغوش درخت"، بهترین جلوه های ویژه بصری هم از محمد برادران در فیلم "سرهنگ ثریا" بود و بهترین جلوههای ویژه میدانی نیز کار محسن روزبهانی در فیلم «اتاقک گلی».
اگر به جای دست اندرکاران جشنواره فجر بودم، بخش مهمی به نام جایزه بهترین اسطوره سینمایی را طراحی می کردم و چیزی والاتر از سیمرغ برایش در نظر می گرفتم و با اهدای آن به استاد نصیریان به جشنواره اعتبار می بخشیدم تا سنگ بنای خوبی برای سال های بعد باشد.
استاد نصیریان با خودفکنی بزرگی که در فیلم "هفت بهار نارنج" داشتند، استعداد خود را در بالاترین حد ممکن به نمایش گذاشتند و برگ جدیدی به کتاب کهن نقش آفرینی خودشان و سینمای ایران اضافه کردند.
با این حال دفتر جشنواره امسال هم به پایان رسید، امیدوارم مسئولین عبرت کافی گرفته باشد.
ارسال نظر