سرنوشت سیاه زن شوهردار در مسیر جشن تولد / بعد از آزار اجباری دیوانه شدم! + نظر کارشناسی

به گزارش اختصاصی رکنا؛ مراجع زنی 32 ساله با حالتی پریشان به اتاق مشاوره کلانتری مراجعه و مشکل خود را اینگونه بیان کرد. حدودا 2 ماه پیش به تولد یکی از دوستانم در یکی از باغ رستورانهای خوشنام دعوت شدم. تولد ساعت 8 شب شروع می شد. همسرم دوست نداشت به آنجا بروم و بعد از چالش های زیادی که در مورد این موضوع داشتیم او نتوانست من را متقاعد کند. روزی که می خواستم به مهمانی بروم، قبل از رفتن دخترم را به منزل پدر بردم و همسرم هنوز از محل کار برنگشته بود و من باید تنهایی به تولد می رفتم. بعد از آماده شدن از آنجایی که هوا هنوز روشن بود آژانس نگرفتم و به کنار خیابان رفتم و سوار بر یک خودرو گذری به سوی محل تولد حرکت کردم.

در میانه راه راننده مسیرش را تغییر داد و اعتراض من فایده ای نداشت هوا تاریک بود و من وحشت زده از اتفاقی که افتاده بود. راننده مرا از ماشین پرت کرد در تاریکی هوا خود را به نزدیکترین باغ رستوران رساندم و شوکه از اتفاقی که برایم افتاده بود. یک ساعتی در آن محل بودم سپس به خانه مراجعه کردم اما موضوع را به همسرم نگفتم. بعد از گذشت چندین روز به دکتر زنان مراجعه کردم و آزمایش دادم.

یکماه که از آن اتفاق گذشته بود موضوع را با همسرم در میان گذاشتم، حالم خیلی بد است،از شوهرم خجالت می کشم، عذاب وجدان دارم،احساس گناه و پشیمانی دارم و شبها خواب راحت ندارم، اشتهایی برای غذا خوردن ندارم. از طرفی نگران دخترم هستم اصلا حوصله پاسخ دادن به نیازهای او را ندارم.

جرایم جنسی خشن ترین جرایم

فهیمه محمدیان کارشناس ارشد روانشناسی در خصوص این پرونده گفت: ﺟﺮاﯾﻢ جنسی از ﺟﻤﻠﻪ ﺧﺸـﻦ ﺗـﺮﯾﻦ ﺟﺮاﯾﻤـﯽ اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳـﺖ ﻋﻠﯿـﻪ اﻓﺮاد ﺑـﻪ وﻗـﻮع ﺑﭙﯿﻮﻧـﺪد. اﺛﺮات اﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﺟﺮاﯾﻢ روی قربانیان ﺗﺎ ﻣﺪتﻫﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ و گاه هرگز پاک نمی شود. اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﻋﻮاﻗﺐ ﺟﺪی ﺑﺮای زﻧﺎن از ﻟﺤـﺎظ  جسمی و روانی دارد. ﺗﺠـﺎوز ﺟﻨﺴـﯽ ﯾـﮏ ﻣﺸـﮑﻞ ﭘﯿﭽﯿﺪه اﺳﺖ ﮐـﻪ ﻣﺸـﮑﻼت ﭘـﺲ از آن دارای ﺟﻮاﻧﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﺴﻤﯽ، رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ و ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ اﺳﺖ. اﺛﺮات رواﻧﯽ ﭘﺲ از ﺗﺠﺎوز ﺟﻨﺴﯽ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎد اﺳـﺖ و ﺷـﺎﻣﻞ   اﺿﻄﺮاب، اﻓﺴﺮدﮔﯽ، احساس گناه، سرزنش خود، اﺧـﺘﻼل ﺧﻮاب، اﺧـﺘﻼل ﺣﺎﻓﻈـﻪ و خودکشی اﺳـﺖ.

ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از ﻋﻼﺋﻢ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺮس، ﺑـﯽ ﭘﻨـﺎﻫﯽ، ﺷـﻮک، اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه، اﺣﺴـﺎس ﺣﻘﺎرت، ﺧﺠﺎﻟﺖ، ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ و ﻣﻼﻣﺖ ﺧﻮد در اﯾﻦ اﻓﺮاد دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد. وجود فشارهای عاطفی گوناگون خطر از هم پاشیدگی روان را افزایش داده و به سلامت روان لطمه وارد خواهد کرد. ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠـﯽ ﺑﺎﯾـﺪ ﺑـﻪ ﭘﺪﯾـﺪه تجاوز ﺟﻨﺴـﯽ از دﯾــﺪﮔﺎهﻫﺎی رواﻧﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، زﯾسـﺘﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ  ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ ﭼﺮا ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺪﻫـﺎ ی رواﻧﺸـﻨﺎﺧﺘﯽ آن ﺳـﻼﻣﺖ روان اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﺑﻪ ﺧﻄﺮ اﻧﺪاﺧﺘﻪ، ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ ﺑـﺮای ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از اﯾـﻦ ﭘﺪﯾـﺪه ﺑﺎﯾـﺪ ﻣـﺪاﺧﻼت آﻣﻮزﺷـﯽ و ﭘﯿﺸﮕﯿﺮاﻧﻪ را در ﺳـﻄﺢ اﺟﺘﻤﺎع ﮔﺴﺘﺮش داد و   ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﺗقویت کرد.

بنا بر این ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﻋـﻮارض وﺧـﯿﻢ ﻧﺎﺷﯽ از ﺗﺠﺎوز ﺟﻨﺴﯽ ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎﻧﯽ ﮐﻪ دﭼﺎر آﺳﯿﺐ رواﻧﯽ ﺷﺪه اﻧﺪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و درﻣﺎن ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ از ﻋـﻮارض وﺧﯿﻢ اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﮐﺎﺳﺘﻪ ﺷﻮد.

اعمال خشونت و آزار نسبت به زنان، پدیده جدیدی نیست و از پیشینه ای تاریخی برخوردار است، اما توجه به آن به عنوان مسئله ای اجتماعی، مقوله ای جدید است. آنچه که ضرورت توجه به این مسئله را جدی تر می نماید، آن است که اعمال خشونت علیه زنان علاوه بر به جای نهادن تأثیرات منفی بر زندگی فرد، دارای پیامدهایی بسیار منفی برای جامعه بشری است. عدم احساس امنیت اجتماعی، اختلال در روابط اجتماعی، بی اعتمادی اجتماعی، از بین رفتن انرژی های مثبت و بهینه اعضای درگیر در خشونت به جای صرف آن در جهت رشد و توسعه جامعه از جمله پیامدهای مذکور هستند.

افسردگی، ترس، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و استرس های ناشی از خشونت، تأثیر ماندگار و طولانی بر روحیه زنان دارد و تبعاتی منفی برای فرزندان اینگونه زنان نیز به بار می آورد.