اعدام 5 قاتل در زندان کرج + جزئیات سیاه پرونده اعدامی ها
رکنا : 8 زندانی محکوم به مرگ در حالی صبح دیروز پای چوبه دار رفتند که حکم 5 نفر از این زندانیان با درخواست اولیای دم اجرا شد و 3 محکوم دیگر با دریافت مهلت بار دیگر به سلول خود برگشتند.
قاتل همسر
نخستین اعدامی مرد جوانی بود که به خاطر اختلافات خانوادگی در تاریخ 15 آبان سال 89 همسرش را به قتل رساند. وی بعد از گذشت 12 سال از این جنایت در حالی که ابراز ندامت داشت و خواهان بخشش خود بود به درخواست اولیای دم سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و حکم او در زندان رجایی شهر اجرا شد.
قتل پدر و برادر
دومین مرد زندانی که صبح چهارشنبه اعدام شد قاتل پدر و برادرش بود. راز جنایتهای او از 6 مهر سال 91 و زمانی فاش شد که همسرش به کلانتری پرند رفت و گفت: همسرم در خانه پدریاش واقع در شهر جدید پردیس، در حضور من با ضربات متعدد چاقو برادرش به نام علی را کشت.
بعد با همسرم همان شب به خانه مادرم رفتیم و روز بعد یک چمدان بزرگ خریدیم و دوباره به منزل پدری همسرم برگشتیم. جنازه را داخل چمدان قرار دادیم و با اجاره یک دستگاه پیکان وانت جنازه را با کمک راننده در عقب وانت قرار داد. من نیز با اجاره یک دستگاه خودرو پراید به دنبال آنها به محمودآباد - شمال کشور- رفته و در آنجا یک ویلا اجاره کردیم.
ابتدا قرار بود مجید، جنازه برادرش را در داخل ویلا دفن کند اما از آنجایی که انتهای کوچه به دریا ختم میشد، شب جنازه را به ساحل برده و پس از باز کردن چمدان، شروع به چیدن سنگ روی جنازه کرده و آن را در زیر سنگها پنهان کردیم. مجید قصد داشت روی جنازه شن بریزد اما چون یک نفر در آنجا بود، موفق به این کار نشد و همان شب به تهران برگشتیم. با اظهارات زن جوان، تیم تحقیق وارد عمل شده و متهم بازداشت و به قتل برادرش اعتراف کرد.
وی در تحقیقات علاوه به قتل برادرش به قتل پدر نیز اعتراف کرد و گفت: مادرم به دلیل اختلافات خانوادگی هشتم مرداد سال 89 خودکشی کرد و خود را از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرتاب کرد. من پدرم را عامل این خودکشی میدانستم به همین دلیل داخل شیرینی قرص خواب آور ریخته و پدرم را پس از بیهوشی به قتل رساندم. برادرم از این ماجرا با خبر شده بود و اگر او را نمیکشتم راز این جنایت را برملا میکرد.
با اعتراف متهم و به درخواست اولیای دم برای قصاص مرد جوان، حکم قصاص او صادر و صبح دیروز در زندان رجایی شهر قصاص شد.
نزاع مرگبار
2 مهر 94 گزارش مرگ پسری 24 ساله در یکی از بیمارستانهای تهران به بازپرس جنایی اعلام شد. بررسیها نشان میداد مقتول به نام محسن با چند نفر درگیر شده و با ضربات قمه و چاقو از سوی آنها به قتل رسیده است. در تحقیقات میدانی و بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل، هویت 5 نفر که در درگیری حضور داشتند شناسایی و متهمان بازداشت شدند.
در تحقیق از متهمان مشخص شد که محسن به طرفداری یکی از دوستانش در درگیری حاضر شده و در این درگیری دسته جمعی توسط سجاد به قتل رسیده است. با شناسایی عامل اصلی این جنایت، به درخواست اولیای دم کیفرخواست متهم صادر شد و باتوجه به صدور حکم قصاص از سوی دادگاه کیفری، نام سجاد نیز در لیست محکومان به قصاص قرار گرفت. با گذشت 7 سال از جنایت، سجاد نیز صبح روز گذشته در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
قاتل مرد طلافروش
چهارمین اعدامی قاتل مرد طلافروش بود. ساعت 6 صبح 27 دی سال 95، کشف جسدی داخل سطل زباله شهرداری، به تیم جنایی اعلام شد.
با حضور تیم جنایی در محل آنها با جسد مردی حدوداً 60 ساله در حالی که هر دو پای او قطع شده بود مواجه شدند. در ادامه تحقیقات هویت قربانی جنایت برملا شد، مقتول صاحب طلافروشی بود که دو روز قبل از کشف جسد ناپدید شده بود. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات میدانی دریافتند که یکی از کارگران در انتقال جسد به داخل سطل زباله در حالی کمک کرده که هیچ اطلاعی از جنازه نداشته است. تیم جنایی به سراغ کارگر جوان رفته و او مدعی شد صاحب بنگاه املاکی از او خواسته تا بسته را به سطل زباله انتقال دهد.
اظهارات کارگر جوان، مأموران را به بنگاه املاک رساند و در بازبینی دوربینهای مداربسته بنگاه، تصاویری بهدست آمد که نشان میداد جنایت از سوی صاحب بنگاه صورت گرفته است.
پس از بازداشت صاحب بنگاه در بازرسی از خودروی او مقداری از طلاهای سرقتی مغازه مقتول کشف شد.
او در تحقیقات گفت: «از حدود سه ماه پیش و بهواسطه بدهی 300 میلیون تومانی، نقشه سرقت از طلافروشی مقتول را در ذهن خود آماده کرده بودم. روز حادثه زمانی که مقتول مغازهاش را بست و سوار خودرواش شد او را تعقیب کردم. در بین راه از پشت با خودرواش عمدی تصادف کرده و به بهانه پرداخت خسارت مقتول را به مغازهام کشاندم و او را به قتل رساندم. بعد هم به سراغ مغازه طلافروشی رفته و سرقت را انجام دادم.
با اعترافات متهم جوان، او در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد و صبح روز چهارشنبه گذشته پروندهاش درزندان رجایی شهر با اجرای حکم قصاص بسته شد.
مثلث عشقی مرگبار
محکوم دیگری که در زندان رجایی شهر پرونده زندگیاش برای همیشه بسته شد، مرد جوانی بود که 28 بهمن سال 95 باشلیک دو گلوله شوهر زن مورد علاقهاش را کشته بود.
3 مهلت برای زندگی
صبح دیروز همچنین 3 نفر از این محکومان توانستند پای چوبه دار از اولیای دم مهلت بگیرند و به زندگی برگردند.
یکی از محکومانی که صبح چهارشنبه در جایگاه اجرای حکم زندان رجایی شهر قرار گرفت اما موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد، مرد جوانی بود که 28 آبان سال 93، در جریان درگیری برای سرقت مواد مخدر دست به جنایت زد.
اسیدپاش قاتل
مرد اسیدپاشی که 11 مرداد سال 89 به روی دختر مورد علاقهاش اسید پاشید و باعث مرگ وی شد نیز در آخرین لحظات پای چوبه دار مهلت گرفت او با گذشت 12 سال و زمانی که قرار بود پای چوبه دار برود باتوجه به اینکه اولیای دم در زندان حضور پیدا نکردند، بهبند برگشت و مهلتی برای زندگی یافت.
انتقام کور
اما سومین محکومی که موفق شد چند هفتهای از اولیای دم برای زندگی مهلت بگیرد، مرد جوانی بود که 16 مرداد سال 92 مرد جوانی را کشته بود. او پس از دستگیری مدعی شد مقتول مزاحم همسر برادرش بوده و به بهانه کار او را به ساختمانی نیمه کاره کشانده و پس از خفه کردن جسدش را در بیابانهای اسلامشهر رها کرده بود.
ارسال نظر