تحریم یعنی جنگِ سرد اقتصادی، گردشگر خارجی به جایی که جنگ باشد نمی رود / ماشین استاندارد برای آفرود نداریم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، چند روز پیش، علی شالبافیان ، معاون گردشگری وزارت خانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: در 6 ماه نخست سال جاری نزدیک به 3 میلیون و 354 هزار گردشگر خارجی وارد کشور شدند که در مقایسه با ۱۴۰۱ با رشد ۳۷ درصدی روبه رو بوده است.

این در حالی است که کارشناسان معتقدند عمده گردشگرهای خارجی که در ایران حضور پیدا می کنند، از عراق و با مقاصد گردشگری مذهبی و سلامت هستند.

حال در این شرایط که کشورهای منطقه از جمله ترکیه و عربستان، اینچنین در جذب گردشگر خارجی می کوشند، چرا ایران با این همه ظرفیت، باید از آنها عقب بماند؟ 

علی شادلو

علی شادلو، مدرس، راهنما و کارشناس حوزه گردشگری در گفت و گو با رکنا گفت: در حوزه گردشگری در ایران، باید ساده ترین تعریف، سه عامل سخت افزار (سازه ها، طبیعت، داشته های باستانی، کامپیوتر و...)، منابع مالی (دارایی های منقول) و نیروی انسانی متخصص و کارآمد را به نفع توسعه سازماندهی شود. این ها دقیقا مهم ترین مواردی هستند که کشورهای منطقه در آن زمینه ها در حال پیشرفت هستند. صنعت گردشگری ایران، از نظر منابع مالی، اسناد توسعه ای، زیرساخت های محیطی، تجهیزات و امکانات، ارتباط با جوامع علمی دنیا، دانشگاه ها، افراد ماهر و زبده و اشخاص حقوقی کارآمد، به دلیل شرایط تحریمی گرفتار است.

در ایران ماشین استاندارد برای آفرود نداریم

وی در ادامه افزود: اصلی ترین استعداد گردشگری ایران، به روایت جهان، استعداد طبیعی است. در این مورد، برای ورود و استفاده از مناطق طبیعی، به غیر از اینکه باید دانش و نیروی انسانی باتجربه و ماهر حضور داشته باشد، خودروهای ویژه خودش را هم می طلبد. برای گردشگری در طبیعت، دستمان از حداقل خودروهای دارای استاندارد جهانی نیز کوتاه است. خودروهای آفرودی که در طبیعت گردی ها می بینیم، برای اشخاص است نه صاحبان مراکز گردشگری؛ مثلا یک نفر یک لندکروز دارد و از آن برای مقاصد خود استفاده می کند که آن قابل تعمیم به کل فضای گردشگری نیست. آیا یک اقامتگاه بوم گردی کویری این توان را دارد که چند ماشین استاندارد برای سافاری داشته باشد؟ آن هم نه به این صورت که الان داریم که بیشتر برای ماجراجویی و تجربه کردن است می بینیم.

لندکروز و پیک آپ و رونیز، ماشین های استاندارد برای آفرود نیستند

شادلو با اشاره به اینکه فعالیت استاندارد حضور در عرصه های بی راهه (آفرود) در توان دارندگان مراکز گردشگری نیست، گفت: دلیل هم این است که قیمت خودروی استاندارد در ایران، چندین برابر قیمت جهانی است و کسی در توانش نیست. از بحث تعمیرات و لوازم یدکی و... هم که باید بگذریم. همچنین باید توجه داشت که اصلا به لندکروز، رونیز، پیک آپ و... که در برنامه های آفرود مشاهده می کنیم نیاز نداریم و ماشین هایی که ما برای توسعه گردشگری نیاز داریم، همان ماشین هایی هستند که در تصاویری که از پارک های طبیعت گردی آفریقا، هند و سریلانکا... دیده می شود. مثلا در هند برخی از این ماشین ها، تولید خودشان است و دارای استانداردهای جهانی هستند. این ماشین ها، مبله، حدودا 9 نفر ظرفیت و دارای دو دیفرانسیل هستند.

وی می افزاید: موضوع واردات ماشین های استاندارد گردشگری، چیزی است که مجلس و دولت هم هر کاری می کند حل نمی شود. ظاهرا قرار است این موضوع درست شود. در یکی از مواردی که در فصل گردشگری برنامه هفتم توسعه آمده است به این موضوع اشاره شده که صاحبان تاسیسات گردشگری می توانند با معافیت های مالیاتی، وسایل نقلیه جاده ای، دریایی و حتی هوایی مورد نیازشان را وارد کنند. با فرض اینکه این مهم به تصویب رسید و دولت هم آن را اجرا کرد و وضعیت خرید ایران هم تعیین شد، مشخص نیست با این شرایط تحریمی کدام شرکت خارجی راضی می شود که این ماشین ها را به ما بفروشد. 

تحریم یعنی جنگِ سرد اقتصادی، گردشگر خارجی به جایی که جنگ باشد نمی رود

این فعال گردشگری تاکید کرد: صعنت گردشگری به روایت جهان، دردانه ترین صنعت دنیا است. به هر دلیلی، با ایجاد هر بی نظمی در نظام اجتماعی به وجود بیاید، اعم از سلامت، مثل کرونا ، اقتصاد، مثل تحریم، امنیت و... هر اشکالی که به وجود بیاید، اولین صنعتی که کوله بارش را جمع و فرار می کند گردشگری است. حال ممکن است برخی بگویند ما شرایط امنیتی خوبی داریم پس چرا بر این موضوع ایراد می گیرند و گردشگر نمی آید؟ جواب این است که ما که در کشور هستیم متوجه می شویم که شرایط امنیتی خوبی داریم ولی آن حسی که صنعت گردشگری به آن نیاز دارد و گردشگران باید بپذیرند که امنیت خوبی داریم دو مقوله جدا از هم است. ما امنیت خوبی داریم اما در جهان از ما تبلیغاتی می شود که گردشگران احساس ناامنی می کند.

وی با اشاره به اینکه تحریم ساده شده واژه ای به نام جنگ است، افزود: تحریم یعنی جنگِ سرد اقتصادی؛ بنابراین ما در شرایط جنگی هستیم و در شرایط جنگ، صنعت گردشگری تعطیل می شود. مثلا الان که بحران قره باغ پیش آمده است، کدام توریست، دنیا به این بزرگی را رها می کند و به قره باغ می رود؟ وقتی می گوییم شرایط جنگی، یعنی اینکه توریست ها پشت به ما و رو به سایر مناطق دنیا از این محل فرار می کنند. اینقدر در ارائه سرویس و خدمت از دنیا عقب افتاده ایم که اصلا بین مقاصد گردشگری انتخاب نمی شویم.

گردشگری ایران ارزان تر از سایر کشورهاست؛ شاید گردشگران خارجی به این علت تصمیم بگیرند به کشور ما بیایند

علی شادلو تاکید کرد: گردشگری تقاضا محور است. هرچقدر هم بگوییم ما تخت جمشید و جنگل داریم، توریست می پرسد شما فرودگاه، راهنمای گردشگری خبره و... دارید؟ گردشگر در سطح جهانی، در ذهنش چک لیستی دارد که اگر نتواند آنها را تیک بزند، ایران را به عنوان مقصد انتخاب نمی کند. در ایران، همه چیز وجود دارد اما نه آنطور که باید باشد. یعنی موضوع بر سر کیفیت است.

این کارشناس حوزه گردشگری افزود: مثلا گردشگرانی که علاقه مند به تاریخ و فرهنگ هستند و از میانسالی عبور کرده اند یک دسته اند و برخی دیگر جوانانی هستند که دوست دارند ماجراجویی کنند و وارد طبیعت شوند. تقاضا گروه بندی های مختلفی دارد، ما باید ببینیم در محیطمان چه استعدادهایی داریم و مبتنی بر آن به سراغ گروه مشتری برویم. اگر تصمیم نهایی را گرفتیم، باید رقیب های خودمان را در بازارهای جهانی را بشناسیم.

وی با اشاره به اینکه این روزها، اصلی ترین عاملی که ممکن است هر گردشگر جهانی را قلقلک دهد که ایران را به عنوان مقصد انتخاب کند، تفاوت ارزی ایران با سایر کشورهاست، گفت: ما در بین مقاصدی که تاریخ، فرهنگ و طبیعت قابل دفاعی در جهان دارند، با اختلاف زیادی ارزان ترین هستیم. مثلا مصر، یونان، ایتالیا، چین و... برای گردشگر خارجی خیلی گران تمام می شود.

با همین فرمان در جذب گردشگر خارجی جلو برویم چیزی از میراث فرهنگی و صنایع دستی باقی نمی ماند

شادلو در پایان در پاسخ به اینکه اگر با همین فرمان جلو برویم، چه چیزی از میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ما باقی می ماند؟ گفت: از زبان اقتصاد، صنایع دستی و ظرفیت های میراث فرهنگی، ماهیت عرضه دارند؛ یعنی هنرمند، صنایع دستی را تولید و به بازار عرضه می کند. گردشگری ماهیتش تقاضا است. یعنی گردشگر می آید و صنایع دستی را می بیند و می خرد. اگر از این بازار تقاضا گرفته شود و گردشگری بی رونق و ضعیف شود، ناخودآگاه میراث فرهنگی و صنایع دستی هم از یاد می روند و کارکردشان را از دست می دهند و محکوم به فنا هستند. اگر با این فرمان پیش برویم، ممکن است در میان مدت و دراز مدت خیلی چیزها را از دست دهیم.