رکنا گزارش می دهد
ساخت و ساز انبوه مسکن روی زمین های درگیر فرونشست/ آمارسازی با اسامی ایرانیان بدون خانه که صاحبخانه ثبت شدند
بحران مسکن در کنار ابر بحران فرونشست زمین در کشور شرایط را به سمت یک معضل ویران کننده امنیتی و زیست محیطی برای مساحت ایران پیش برده است. در حالیکه کارشناسان و متخصصان هر روز فریاد گسترش ویران کننده فرونشست زمین در ایران را می زنند از سوی دولتمردان ساخت و سازهایی که مکنده جان و آب خاک ایران است در کنار کشاورزی با روش نابود کننده بدون تغییر به سمت مسیر درست کشاورزی ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بحران مسکن در یک کشور ناشی از عوامل مختلفی مانند رشد جمعیت، کمبود مسکن ارزان قیمت، دستمزد پایین، نرخ بالای بیکاری و سیاست های دولت است. زمانی که تقاضا برای مسکن از عرضه بیشتر شود، منجر به افزایش قیمت مسکن میشود و خرید مسکن را برای مردم دشوار میکند. در ایران همه این مشکلات با چیدمانی در کنار هم و درگیری چندین ساله با بحران، به یک مبحث امنیتی و زیست محیطی خطرناک نزدیک شده است.
این روزها در اخباری که از زبان مسئولان مطرح می شود به طور مصرانه از ساخت و ساز در نقاط مختلف کشور سخن به میان می آید. ساخت مسکن برای کشوری مناسب است که دچار بحران فرونشست نشده باشد. انبوه سازی های ایران، اکثر در نقاطی در حال انجام است که درگیر فرونشست زمین شده اند. حال این تولید مسکن انبوه بر روی زمین های غیرمقاوم چه آسیب هایی را دارد؟
ساخت و ساز روی زمین دچار فرونشست میتواند مشکلات جدی را به همراه داشته باشد. وقتی فرونشست زمین به وقوع میپیوندد پوشش زمین ضعیف شده و عمدتاً به دلیل استخراج غیرمتعادل منابع زیرزمینی، به طور معمول آب، از بین میرود. این نوع ساخت و سازها برروی زمین های مریض شده با فرونشست از پنج زاویه تخریب ساختمان ها، تغییرات زمین شناسی، کاهش منابع آبی، آسیب به زیرساخت ها و تاثیرات زیست محیطی حائز اهمیت است.
-
تخریب ساختمانها: یکی از مشکلات اصلی فرونشست زمین، تخریب و خرابی ساختمانها است. زمین که زیر ساختمانها فرونشست میکند، ممکن است باعث ترک خوردن و تغییر شکل ساختمانها شود که میتواند منجر به خطرات جدی مانند سقوط ساختمان و صدمات جانی شود.
-
تغییرات زمینشناسی: فرونشست زمین ممکن است باعث تغییر سطح و شکل مناطق مختلف شود. این تغییرات زمینشناسی میتوانند به تخریب مناظر طبیعی، افزایش خطر سیلاب و نفوذ آب در زیرزمینی، و تغییر الگوی جریان آب روی زمین منجر شوند.
-
کاهش منابع آب: فرونشست زمین میتواند منجر به کاهش یا از بین رفتن منابع آب زیرزمینی شود. زمین که فرونشست میکند، حجم مخزن آب زیرزمینی را کاهش میدهد و این میتواند بر روی تأمین آب آشامیدنی، آبیاری کشاورزی و کاربردهای دیگر آب تأثیر بگذارد.
-
آسیب به زیرساختها: فرونشست زمین میتواند بر زیرساختهای مختلف مانند جادهها، خطوط لوله، سیستمهای آب و فاضلاب و تأسیسات نفت و گاز تأثیر بگذارد. زمین که فرونشست میکند ممکن است باعث شکستگی و خرابی این زیرساختها شود و هزینههای عظیم تعمیر و بازسازی را در پی داشته باشد.
-
تأثیرات زیست محیطی: فرونشست زمین میتواند به تغییر کیفیت خاک و محیط زیست منطقه منجر شود. کاهش سطح زمین و تغییر الگوی
مسکن ملی به سود کم توان های مالی بود یا بزرگان بازار مسکن؟
گذشته از اینکه انبوه سازی ها روی زمین های درگیر شده با فرونشست چه آسیب هایی را شکل می دهد در همین جا بد نیست مروری بر این مهم داشته باشیم که مسکن ملی و به طور کلی انبوه سازی های دولتی مسکن تا چه میزان طبق گفتارها برای خانه دار کردن قشر کم توان مالی است و تا چه میزان به آمار مسکن های سلاطین مسکن افزوده است.
در سال ۱۳۹۹ وزارت راه و شهرسازی تعداد حاشیهنشینان در ایران را ۲۶ میلیون نفر اعلام کرد. یعنی از هر چهار نفر ایرانی یک نفر در سکونتگاه غیررسمی سکونت دارد و حاشیهنشین است که با توجه به شرایط اقتصادی می تواند برآورد 30 میلیون حاشیه نشین در ایران را در سال 1402 دور از واقعیت ندانست.
یکی از راه حل های دولتی برای تنظیم بازار مسکن و افزایش آمار ایرانیان مالک مسکن، انبوه سازی ها تحت حمایت از اقشار کم توان مالی بود.
انبوهسازی های دولتی در ایران در بخش مسکن ملی ،به قصد خانه دار کردن قشر کم توان مالی رواج پیدا کرد اما اکثریت این افراد تنها ، به طور اسمی، مالک خانه شدند و در حقیقت به دلیل همان ناتوانی مالی حاصل از رشد پرسرعت تورم و گرانی که حاصل مدیریت دولتی بود، نتوانستند در ادامه اقساط خانه را بپردازند و به سمت بازار سیاه مسکن کشیده شدند.
باز در این بخش می توان به آمار افراد خانه دار در ایران که از سوی مراجع رسمی اعلام می شود اشاره داشت. اسامی این افراد تنها اسمی ،به عنوان مالک خانه در لیست های دولتی و آمار مسئولان در نشست های خبری وجود دارد اما آنها نه خانه دارند نه پول.
این صاحبخانه های اسمی، فقط کارنامه طلایی قلابی برای دولت ها در بخش مسکن و خانه دار کردن مردم ایجاد کردند. نامشان به عنوان مالک خانه ثبت شد. نهایت توانستند دو یا سه قسط خانه را پرداخت کنند که اغلب برای پرداخت همان اقساط نیز مجبور به فروش دار و ندار با ارزش خود شدند. در ادامه وقتی دیگر چیزی برای فروش نداشتند. گام هایشان به سمت بازار سیاه رفت. بازاری که منتظر بود تا آنها دار و ندارشان را بفروشند و با کیفیت زندگی کاسته شده به سراغ دلالان خرید خانه های بروند و منازلشان را قولنامه ای به آنها بفروشند و در قرارداد ذکر کنند که حق و حقوقی در برابر ملکی که به نام آنها است ندارند. اینگونه می شود که کلی نام در لیست دولتی وجود دارد که مالک خانه هستند اما نه تنها خانه ندارند که با افزایش تورم از شهر به حومه شهرها و از حاشیه شهرها به حومه حاشیه شهرها و ... در نهایت به آلونک می رسند. اینجا می توان از دولت خواست به طور مثال اعلام کند چند نفر از مالکان مسکن ملی،خودشان در نهایت مالک خانه ها خواهند ماند.
ساخت و ساز روی زمین مریض با فرونشست
و اما باردیگر با برگشت به مبحث فرونشست در ایران باید گفت،کشور ما به دلیل مشکلات ناشی از تحریم و راه حل مبهم، کلی و غیرکارشناسی در مواجهه با آن یعنی «خودکفایی در محصولات کشاورزی » حداقل در طول دو دهه اخیر بیشترین میزان برداشت را از آبهای زیرزمینی انجام داده است و آن را با یکی از ناکارآمدترین و منسوخ ترین روشهای کشاورزی یعنی کشاورزی سنتی، تبدیل به میلیون ها تن محصول کشاورزی از جمله هندوانه و سیب و انگور و انواع سبزیجات کرده تا بتواند تنها بخشی از نیاز کشور به مواد غذایی را تامین کند و اکنون جایگاه سومین کشور پرمخاطره جهان به لحاظ فرونشست زمین را به خود اختصاص داده است. جایگاهی که کسب آن برای ایران در 20 سال گذشته امری دور از دسترس به نظر می رسید.
نزدیک به 10 هزار شهر و روستای کشور در معرض خطر فرونشست زمین
کارشناسان تاکید دارند، نزدیک به 10 هزار شهر و روستای کشور در معرض خطر فرونشست زمین واقع شدهاند که در برخی موارد مساحت کل شهرها و در برخی موارد بخشی از محدودههای شهری در زونهای فرونشستی قرار گرفتهاند. همچنین از بین این میزان شهر و روستا بیش از 4 میلیون واحد مسکونی بدون اسکلت در این پهنه ها قرار دارند که این ساختمانهای فاقد اسکلت در اثر نشست و بهویژه نشستهای نامتقارن پتانسیل آسیب دیدگی بالاتری دارند.
استانهای تهران، خراسان رضوی و اصفهان دارای بیشترین جمعیت در معرض خطر فرونشست زمین هستند. استان خراسان رضوی از نظر وسعت پهنههای فرونشستی در رتبه اول قرار گرفته است و این استان از نظر تعداد کل واحدهای مسکونی فاقد اسکلت در معرض خطر فرونشست زمین، رتبه اول را داراست.
استان اصفهان، دارای بیشترین تعداد شهر واقع در پهنههای فرونشست زمین است. شهر اصفهان بزرگترین کلانشهر کشور است که مساحت عمدهای از آن را پهنههای فرونشستی دربرگرفته است. ارزیابیها نشان میدهد که کلانشهر اصفهان، بالاترین ریسک فرونشست زمین را در مقایسه با سایر شهرهای کل کشور داراست.
بالاترین مقادیر سرعت فرونشست سالانه در جنوب استان البرز و در استان کرمان مشاهده میشود. در استانهای شمالی، متأسفانه استان گلستان بهطور قابل ملاحظهای وسعت بیشتری را در پهنه فرونشست زمین با نرخ بالا داراست. در استانهای مازندران و گیلان بهصورت گسسته فرونشست زمین کمکم آثار خود را نشان میدهد.
در جنوب استان تهران توسعه زون فرونشست زمین چشمگیر است. نسبت مساحت زونهای فرونشستی به مساحت کل در استانهای تهران، خراسان رضوی، اردبیل، گلستان، همدان، زنجان، آذربایجان غربی و قزوین بالاتر از سایر استانهاست. تعدادی از این استانها پیش از این بهعنوان استانهای با منابع آبی مناسب قلمداد میشدند، اما هماکنون با پدیده فرونشست زمین مواجه شدهاند.
حال با این شرایط کشور و ادغام بحران فرونشست و بحران آب، کشاورزی و ساخت و سازهای گسترده بدون توجه به شرایط مریض زمین ایران با سرطان مرگباری به نام فرونشست زمین ادامه دارد که هزاران سال و علامت تعجب بزرگ را در ذهن ایرانیان ایجاد کرده است.
خبرنگار : آزاده مختاری
ارسال نظر