نسخه های کلینیکی برای زخم های حاد طبیعی؛
تبدیل تالاب میقان به کویر با حفر 2 هزار و 500 حلقه چاه فعال در 40 سال/ شن های روان تهدیدی برای فرودگاه و شهر اراک
رکنا: دشت میقان در دهه 40 تنها 2 حلقه چاه داشت اما اکنون بیش از 2 هزار و 500 حلقه چاه فعال در این منطقه وجود دارد. اینها را مدیر کل منابع طبیعی استان مرکزی در حالی به خبرنگاران می گفت که از موفقیت آمیز بودن طرح مقابله با بیابانزایی در این منطقه خبر می داد، توصیفاتی زیبا از بنایی باشکوه که بر روی مسیل رودخانه ای خروشان بنا نهاده شده و هر آن امکان دارد طعمه خشم طبیعت شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، داستان از آنجا شروع شد که رییس دولت نهم و دهم در اوایل دولت دوم خود در یکی از جلسات شورای اداری یکی از استان های جنوبی کشور بعد از شنیدن درخواست های مستمر اهالی یکی از روستاهای اطراف استان مبنی بر نبود آب برای توسعه کشاورزی، آستین خود را بالا زد و گفت «من مدیر آب منطقه ای استان هستم هرکسی آب میخواهد بسم الله» و این شد که یکی از تاریخی ترین لحظات آغاز فروپاشی زیستی در فلات ایران رقم خورد. وی بعد از این اقدام در خیال خود قدم در راه توسعه و آبادانی ایران گذاشت و توانست با صدور مجموعا بیش از 300 هزار مجوز حفر چاه در طی 8 سال میخ نهایی را بر تابوت زیست بوم ایران بزند.
او اما به تنهایی قادر به انجام این کار نبود، عیسی کلانتری، وزیر سابق جهاد کشاورزی در اظهاراتی بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم عنوان کرده بود: میزان اضافه برداشت از ذخایر آب زیرزمینی در دولت میرحسین موسوی حدود 2 میلیارد مترمکعب، در دولت سازندگی 11 میلیارد و در دولت اصلاحات به 30 میلیارد متر مکعب رسیده بود. این در حالیست که این رقم در دولت نهم و دهم به 75 میلیارد متر مکعب رسید. این حجم اضافه برداشت به اندازه بیش از دو برابر کل برداشت اضافی آب طی 27 سال قبل از آن تاریخ بوده است.
مدیران دولتی همچنان به این بیماری حاد به عنوان یک درد مزمن نگاه می کنند
ریشه های این مساله البته نه در تدبیر روسای دولت ها بلکه در مقدار افزایش جمعیت طی دو دهه اخیر در ایران و لزوم پاسخگویی به نیازهای آن مطابق با سیاست های کلانی بود که کلید واژه اصلی آن را «خودکفایی» تشکیل می داد. این سیاست ها تا جایی پیش رفت که نمود عینی آن در زیست بوم ایران در اشکال مختلفی از جمله فرونشست خاک در استان های مرکزی، خشک شدن تالاب ها و دریاچه های بزرگ از جمله دریاچه ارومیه و در ادامه بیابانزایی در نقاط مختلف کشور بروز پیدا کرد این امر با هشدارهای جدی از سوی برخی از کارشناسان و پژوهشگران مستقل در کشور طی سالهای اخیر روبه رو شد که در ابتدا با نفی این مساله از سوی مدیران دولتی و حتی نمایندگان مجلس روبه رو شد اما زمانیکه این هشدارها مطابق با مستندات میدانی و برخی پژوهشهای دانشگاهی ارایه شد دولتمردان را قانع کرد که با آنها مقابله کنند.
این شاید یک دستاورد برای اقناع مدیران دولتی و سیاستگذاران در امر مواجهه با یک ابر بحران طبیعی با ریشه انسانی محسوب می شود اما مدیران دولت ها همچنان به این بیماری حاد به عنوان یک درد مزمن نگاه می کنند و نسخه های کلینیکی برای آن تجویز می کنند.
شاید تا به حال بارها نام تالاب میقان را در فصل مهاجرت پرندگان شنیده باشد اما بهتر است از خواب غفلت بیدار شوید و با واقعیتی به نام « کویر میقان » آشنا شوید که دست بر قضا نه در دهه های اخیر بلکه میراثی از گذشتگان است که نگینی به نام تالاب میقان آن را در یک شرایط طبیعی با تکیه بر مولفه های چندگانه زیستی در حالت پایدار نگه داشته بود اما با افزایش روند دستکاری در آن، طی 5 دهه اخیر این زیستگاه را تا آستانه بی نظمی کامل رسانده و می تواند نمونه ای شاخص از بی خردی حاکم بر مدیریت سرزمین در کشور باشد.
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با کمترین امکانات به لحاظ بودجه ای و نیروی انسانی متخصص با برگزاری یک تور خبری از دستاوردهای به دست آمده در مدیریت سرزمین در این منطقه رونمایی کرد در حالیکه دورنمای روشنی از هیچ پروژه احیای طبیعت در کشور به چشم نمی خورد و دلایل این مساله را نه در سوء مدیریت و ناکارآمدی بلکه در سایه چتر گره های اقتصادی کشور بر روی تمامی مسایل از جمله مسایل مرتبط با عرصه های طبیعی جستجو کرد.
شن های روان تهدیدی برای فرودگاه و شهر اراک هستند
در حاشیه این برنامه آتنا فرجی، رییس اداره امور بیابان اداره کل منابع طبیعی استان مرکزی هم در گفتگو با خبرنگار رکنا بیان داشت: دومین کانون بحران کویر میقان وسعتی حدود 500 هکتار دارد اما کل بخش جنوبی کویر میقان مساحتی بالغ بر 2 هزار هکتار دارد که قسمت هایی از آن حدود 600 هکتار با کشت گیاهان آتریپلکس تثبیت شده است.
وی افزود: بخش های دیگری از این منطقه کویری با اجرای همزمان کشت نهال و انجام پروژه های بادشکن غیرزنده تحت کنترل درآمده و از حرکت شن های روان در این منطقه جنوبی میقان جلوگیری شده است.
رییس اداره امور بیابان اداره کل منابع طبیعی استان مرکزی تاکید کرد: این فرصتی بود که بتوانیم پوشش گیاهی منطقه را احیا کنیم و در طی دو سال 7 کیلومتر بادشکن در این منطقه احداث کردیم و تا پایان سال مالی امسال 3 کیلومتر دیگر را نیز احداث خواهیم کرد.
فرجی با اشاره به اینکه حل این مساله نیازمند بودجه های موثر است، افزود: ما در نظر داریم سالانه 50 هکتار کشت نهال داشته باشیم و مطابق با امکانات بودجه ای نیز بادشکن احداث کنیم و با توجه به اینکه فرودگاه اراک در نزدیک این منطقه قرار دارد عدم تثبیت شن های روان هم برای فرودگاه اراک و هم شهر اراک یک تهدید محسوب می شود.
بررسی های میدانی خبرنگار رکنا نشان می دهد که اقدامات انجام یافته در این منطقه توانسته در تثبیت خاک موثر باشد و حتی در برخی نقاط نیز مطابق اظهارات آتنا فرجی گونه های بومی را به منطقه بازگردادنده است اما یک آمار تکان دهنده از وضعیت برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی در دشت میقان می تواند تمامی تصورات ما را در مورد آینده این منطقه به هم بزند.
عبدالحسین محمدی، مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مرکزی در پاسخ به سوال خبرنگار رکنا از وجود 2 هزار و 500 حلقه چاه در حوزه آبخیز دشت میقان گفت و افزود: این میزان در دهه 40 یعنی نزدیک به حدود 60 سال پیش تنها دو حلقه بود.
وی با اشاره به اینکه آمار واقعی و درستی از میزان برداشت ها از مقدار چاه های آب زیرزمینی در این منطقه وجود ندارد، تاکید کرد: متاسفانه در دو دهه اخیر مقدار این چاه ها با شدت و سرعت بیشتری افزایش یافت.
همین مساله می تواند تمامی اقدامات انجام یافته در این منطقه را با فرونشست های مقطعی در فصول مختلف در دشت میقان تحت تاثیر قرار دهد و چالش های طبیعی این منطقه را وارد فاز جدی تری نماید. اما با توجه به عدم وجود ادبیات برنامه ریزی بلند مدت در نظام بروکراتیک و اداری ایران، این مساله حتی در صورت توجه مدیران استانی هم عمدتا با بی توجهی و حذف برنامه و بودجه اختصاص یافته توسط مدیران ستادی روبرو می شود. اما یکی از همین مدیران ستادی که استثناء دغدغه مدیریت یکپارچه سرزمین را نیز دارد از واقعیتی تلخ تر خبر داد.
حذف بیابانزایی در برنامه هفتم تاثیر منفی بر روی سیاست های جمعیتی دارد
در جریان این تور خبری، وحید جعفریان در نشست خبری رسانه های گروهی به مناسبت روز جهانی مقابله با بیابانزایی در سالن جلسات اداره کل منابع طبیعی استان مرکزی با اشاره به تاثیرات منفی حذف مقوله بیابانزایی از اسناد بالا دستی، اظهار داشت: این امر می تواند تاثیرات بسیار منفی بر روی سیاست های کلان جمعیتی و مهاجرتی در کشور داشته باشد.
وی افزود: زنان در پیشانی مقابله با بیابانزایی قرار دارند و با توجه به اینکه این قشر بیشترین مواجهه در حوزه کشاورزی و حتی مرتع را دارند بیشترین تاثیرات در حفظ زیست بوم هایی مانند بیابان متوجه آنها است.
مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی ادامه داد: زنان می توانند خانواده هایی مسئولیت پذیر و فرزندانی آگاه را در مقابله با بیابانزایی تربیت کنند.
جعفریان با اشاره به اینکه کشور ما یک کشور آسیب پذیر در مقابل با بیابانزایی است، بیان داشت: اگر منابع طبیعی فعلی را نتوانیم حفظ کنیم قطعا در آینده با مشکلات جدی روبرو خواهیم شد و بیابان عرصه غالب طبیعت کشور خواهد شد.
وی تصریح کرد: ما ظرفیت های فرهنگی و تاریخی ارزشمندی را در مواجهه با بیابانزایی و سایر مخاطرات اقلیمی داریم و می توان با تکیه بر این ظرفیت ها جوامع محلی را با این مساله همراه کرد.
مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی تاکید کرد: بخش عمده ای از مقابله با کانون های ریزگرد که طبق برنامه ۱۰۰ هزار هکتار در سال است با همکاری سازمان محیط زیست در حال انجام است.
این اظهارات در حالی مطرح شد که یکی از شعارهای دولت سیزدهم گسترش سیاست های افزایش جمعیت در کشور است و این امر بدون توجه به شاخصه های امنیت زیستی و امنیت غذایی مسیر پرریسکی برای مسوولان کشور محسوب می شود.
طی بازدید از شرکت معدنی املاح ایران، شهرزاد هونجانی مدیر تولید این مجموعه از تامین آب این کارخانه از محل 2 چاه آب زیرزمینی خبر داد و افزود: ماهانه نزدیک به 40 هزار متر مکعب برداشت از این دو چاه انجام می شود که این امر در طی 20 سال فعالیت این مجموعه مستمر ادامه داشته است.
برداشت 12 میلیارد متر مکعب آب از 2500 چاه در 20 سال فقط از یک نقطه کشور
به گزارش رکنا با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که در طی 20 سال اخیر نزدیک به 10 میلیون متر مکعب برداشت تنها توسط این دو چاه انجام یافته و با محاسبه کم و زیاد بودن میزان برداشت توسط 2 هزار و 500 حلقه چاه در طی 20 سال اخیر به رقمی نزدیک به 12 میلیارد متر مکعب می رسیم که حتی اگر بخشی از آن توسط برف و باران در طی فصول مختلف جبران شده باشد بازهم رقمی بسیار بالا محسوب می شود و می تواند در آینده نه چندان دور دشت میقان را با یک فرونشست بزرگ روبه رو کند.
این تنها روایتی بدون سانسور از وضعیتی است که در نقطه کوچکی از فلات ایران در حال وقوع است و با اختلافات اندکی، بیشتر یا کمتر در سایر نقاط کشور نیز به وقوع پیوسته است. اتفاقی که مانند یک بمب ساعتی در لابه لای پهنه های زیستی این مرز و بوم کار گذاشته شده است.
خبرنگار: مسعود لاهوت
ارسال نظر