آماده باش بولدوزرهای شهرداری برای آوار کردن خانه 11 خانواده فقیر! / کمی فرصت دهید که آواره نشویم+ فیلم
حجم ویدیو: 35.93M | مدت زمان ویدیو: 00:03:54

 به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اینجا، چهاردانگه محله قلعه شمس آباد، کوچه بهار است . باغی متعلق به یکی از پزشکان ایران که سال ها زمین های خود را محل اسکان مهاجران افغانستانی کرده است و هیچ گاه برای بیرون کردن آنها از این زمین ها قدمی بر نداشته است . اما خانه ای که در دل باغ های این پزشک خیرخواه شکل گرفته و افغانستانی ها ساکن آن شده اند نه سامانی دارد و نه فضای بهداشتی بر آن حاکم است . نمای بیرون و درون این خانه ها ، رنگ فقر دارد.

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

در قلعه شمس آباد همه به دنبال نشانی از دکتر شیرازی هستند

بعضی هایشان می گویند دکتر از اول انقلاب از ایران رفته است. بعضی هایشان هم می گویند که هر هفته می آید و به زمین هایش سر می زند. آنها سال های سال است که به این باغ بزرگ پناه آورده اند ، سقف برای خود ساخته اند .

خانه هایشان عجیب و غریب است برای آنها که در شهر زندگی می کنند. این خانه ها همان بیغوله هایی هستند که دستی به سر و رویشان کشیده اند و حالا نام خانه به خود گرفته است.

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

از یکی از در های باغ که وارد می شویم دو دختر نوجوان با چهره هایی که لبخند بر آنها شکل گرفته است به سویمان می آیند و سلامی بلند و خوش آمدی دلنشین می گویند که بر دل می نشیند. یکی از آنها پایش را بر زمین می کشد، وقتی نگاهمان را بر پایش می بیند می گوید : یکسال است درد دارم . زمین خوردم ، پایم ضربه دید ، پدرم که مقنی بود  یکماه قبل از این زمین خوردن زیر آوار ماند و فوت کرد .پولی نداشتیم که برای درمان پایم بدهیم این شد که این درد از آن زمان تاکنون با من است . نمی توانم دکتر بروم .

می گویم ، خانه بهداشت محل رفته ای ؟ با تعجب نگاه می کند ، اصلا از خانه بهداشت نشنیده بود و این یعنی خانه بهداشت محل نیز سراغی از افراد ضعیف محل نگرفته است .

یک پسر بچه 5-6 ساله با تفنگ پلاستیکی اش در گوشه دیگر از باغ بازی می کرد ، میان زباله هایی که مردان خانواده برای کسب درآمد آنها را جمع می کنند . پسر بچه میان زباله ها و خاک به  دور از فضای بهداشتی بازی می کند و سر تفنگ خود را به سمت ما می گیرد و خنده کنان مثلا شلیک می کند و ما هم مثلا می میریم.

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

45 میلیون تومان برای درمان پسرم می خواهم

زنی میانسال از ساکنان باغ که خانه اش کمی آنسو تر از خانه این دختران بود با دیدن ما به سویمان  می آید. او قدیمی ترین ساکن باغ بود. 20-22 سال است که در این باغ زندگی می کند. او دو فرزند معلول دارد و می گوید: "دو سال پیش پسرم تصادف کرد و طرف فرار کرد. از دو سال پیش تا اکنون ، درگیر تامین مخارج درمان پسرم هستم . بیمارستان مسیح دانشوری برای مشکل تنفسی اش می رویم و می آییم ، کرونا که آمد دیگر نرفتیم یعنی گفتند دیگر نیایید " پسر نوجوانش کنار او ایستاده و با دستگاهی که در گلویش بود نفس می کشید آنهم به سختی .

برای آن که بتواند این دستگاه را از خود جدا کند 45میلیون تومان نیاز دارد که با  نگاهی به زندگی این خانواده ها می توان به سرعت دریافت که رسیدن به 45 میلیون تومان برای آنها چقدر ناممکن است .

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

اهالی باغ می گویند که با شیوع کرونا جمعیت معتادانی که به اطراف این باغ و منطقه قلعه می آمدند چند برابر شده است به شکلی که بارها خود ما برای دور کردن معتادان از این منطقه از شهرداری کمک خواستیم. شهرداری هم آمد و قسمتی که پاتوق معتادان بود فروریخت تا منطقه سالم تر شود ولی در ادامه از بین بردن پاتوق معتادان ، حال تصمیم گرفته اند ما را هم از این منطقه دور کنند و خانه های داخل باغ که محل زندگی ما هستند را فرو بریزند .

یک روز صبح ، همین چند روز پیش از شهرداری آمدند و گفتند باید باغ را خالی کنید ، مهلت دادند تا هشتم مردادماه  ، گفتند هشتم با بولدوزر می آییم و فرو می ریزیم. حال ما مانده ایم و مهلتی که نمی دانیم در پس آن چه باید بکنیم ، آواره خیابان شویم ؟ در این مدت کم کجا خانه پیدا کنیم ؟

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

دکتر پناه دهنده افغانستانی ها

یکی دیگر از زنانی که ساکن باغ است و او هم افغانستانی است می گوید : یک سال است شوهرم  را از دست داده و 6 بچه دارم .

او می گوید: "یکی دو ماه است که این اتاق را برایم درست کردند. اما هیچ وسیله ای نداشتیم... نه یخچالی، نه فرشی، نه چیزی. دنبال وسیله بودیم که گفتن باید از اینجا برویم !"

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

 

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

از این سوی باغ به سمت دیگر آن می رویم ، جایی که چند خانواده دیگر آنجا ساکن هستند .دختری جوان با دیدن ما  همراهمان می شوند. می گوید: "ننه قندی قدیمی ترین همسایه قلعه و ساکن این باغ هاست. او 30 سال است که اینجا زندگی می کند. شهرداری اول گفت که قلعه را خراب می کند تا معتادان در آنجا کارتن خوابی نکنند. اما حالا آمده و می گوید که شما هم باید تا هشتم مردادماه اینجا را تخلیه کنید.

می گوید دکتر زمین هایش را فروخته است.  همانی که همه این زمین ها و باغ ها مال اوست." دکتر سال های سال به خانواده های افغانستانی پناه داده است.

یازده خانواده این باغ ، در این روزهای کرونایی پر از دلهره حرکت بولدوزرهای شهرداری هستند. ترس آوارگی و بی پناهی را می شد در چشمانشان دید . همه یک درد داشتن و آن اینکه نمی دانستند با قیمت کرایه ها کجا و چگونه سقفی برای زندگی بیابند.

ترس 11 همسایه قلعه از حرکت بولدوزرها

و اما به نظر می رسد ، رفتار بهتر این است که قبل از این که بولدوزرهای شهرداری  به سمت باغ بهار حرکت کرده و این 11 خانواده را آواره و بی خانه کنند، شورای محله، شهرداری منطقه و نهادهایی که می توانند ساماندهی این خانواده ها را بر عهده بگیرندگام های بردارند و نگذارند که این زنان و بچه ها آواره شوند و بی سقف بمانند...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.