با بیماری که حالش خوب نیست و حاضر نیست به دکتر مراجعه کند چه باید کرد؟ بیماری داریم که حدود سی سال تحت نظر یکی از بهترین روانپزشکان بود و دارو مصرف میکرد ولی متاسفانه پزشکش دیگر ویزیت نمیکند و بیمار هم میگوید من حالم خوب است و دارو را قطع کرده و میگوید نیازی به دکتر و دارو ندارم در صورتی که حالش بسیار بد است و حاضر به مراجعه به هیچ دکتر دیگری نیست.
همسرم بددهن است. در حالت فیلم دیدن، رانندگی کردن و در هر حالتی ناسزا میگوید. با او صحبت میکنم که به خاطر فرزندمان بددهنی نکند ولی فایده ندارد. وقتی به من توهین میکند اعتماد به نفس و روحیهام را از دست میدهم. ناسزا گفتنهای همیشگی آزارم میدهد. با این بددهنی چه کنم؟
من ۳۱ ساله و مجردم. تا به حال با جنس مخالف ارتباط نداشتم چه از لحاظ عاطفی و جنسی و احساس کمبود دارم. اعتیادم به خودارضایی زیاد است. لطفا من را راهنمایی کنید.
سه سال پیش ازدواج کردهام. خانواده همسرم روز خواستگاری قول دادند برایمان خانه بخرند و با این شرط پدرم راضی شد. ولی تا این لحظه اقدامی نکردهاند. من هم تصمیم گرفتم هر روز به خانه آنها بروم تا بلکه یادشان بیاید که قولی دادهاند! به نظر شما با این کار به نتیجه میرسم؟
من خیلی منفیگرا هستم و همیشه به شوهرم شک دارم در حالی که میدانم او مرد پاکی است. دارم داغون میشوم روانی شدم از بس فکرهای منفی میکنم.