نميدانم از كجا شروع كنم. راستش خودم را گم كردهام. طفلكي خواهرزادهام، كلاس سوم دبستان است. مادرش سرطان گرفته و در بيمارستان بستري شده است هر روز سراغش را ميگيرد و فكر ميكند كه در مسافرت است و منتظر است برايش اسباببازي بياورد. لطفا راهنماييام كنيد كه چگونه به خواهرزادهام اين مساله را عنوان كنم؟
دارم ديوانه ميشوم كسي كه به او علاقه داشتم با اين ادعا كه آنها پولدار هستند ما فقيريم تنهایم گذاشت. همهاش تقصير خانوادهاش است كه راضي به اين ازدواج نشدند و گفتند كه ما با هم تفاوت داريم. لطفا درباره اين نوع ازدواجها راهنماييام كنيد.
من 25 ساله هستم و پنج سال است كه با شوهرم ازدواج كردهام. شوهرم به من خيانت كرده است وقتي به او اعتراض ميكنم ميگويد: همين است كه هست و خيلي پررویی. تحمل اين وضعيت را ندارم. لطفا راهنماييام كنيد.
در این وضعیت کرونا پیمانکاری که با شهرداری قرارداد مزایده دارد و ماهانه باید بابت پسماند خشک اجاره به شهرداری دهد و با توجه به تعطیلی کل کارخانهها و نبود بازار و کاهش نیروهای شرکتی مستقر در منطقه و به تبع آن کاهش مقدار زباله خشک هیچ درآمدی پیمانکار نداشته و از طرفی شهرداری نه تنها محل بازیافت و کارگران بازیافت را تعطیل نکرده بلکه اصرار دارد که باید اجاره به شهرداری بدهد. در این مورد راهکار چیست و اینکه آیا میشود بابت به خطر انداختن جان کارگران از شهرداری شکایت کرد؟
پسرم دی ماه ۹۸ با موتور تصادف کرد و ۲۵ روز در بیمارستان بستری بود دو تا هم عمل داشته یکی ران پایش پلاتین خورده و دیگری شریانهای کتفش پاره شده است. صد جلسه دکتر فیزیوتراپی نوشت و پزشکی قانونی هم بردیم تا برج ۴ زده بعد از آن باید مدارک پزشکی جدید ببریم تا طول درمان بدهند. حالا این راننده موتوری که به پسرم زده مقصر بوده و فوت کرده ولی بیمه نداشته است برای دیه ما چکار باید بکنیم؟