خيلي دلم گرفته است و حوصله هيچ كاري را ندارم و اعصابم داغون است. 27 سال دارم و هر خواستگاري ميآيد ميرود و پشت سرش را هم نگاه نميكند. از نگاههاي سنگين مردم خسته شدهام و خجالت ميكشم. لطفا راهنماييام كنيد.
زني 28 ساله هستم. از وقتي از همسرم جدا شدهام، احساس ميكنم نگاههاي اطرافيانم به من تغيير كرده است. ميخواستم بدانم چرا در جامعه ما هر كسي ميفهمد يك زن طلاق گرفته، نگاهش به او تغيير ميكند؟
در مقابل مشكلات كم آوردهام و نميدانم بايد چكار كنم. هر روز افكار آشفتهاي سراغم ميآيند. لطفا راهنماييام كنيد.
چند وقت پيش با همسرم دعوايمان شد، به او تهمت زدم و بعد از اينكه حرفهايمان ادامه پيدا كرد همسرم را كتك زدم و او را از خانه بيرون انداختم و سراغي از او ندارم. ديگران و بچههايم همه تقصيرات را گردن من انداختهاند، نگران او هستم. لطفا راهنماييام كنيد.
پسري 25 ساله هستم. چند وقتي است كه ميخواهم ازدواج كنم ولي نميدانم چرا مهر هر كسي به دلم مينشيند جواب رد ميدهد، چون بعضيها ظاهرپسند هستند. اميدوارم كه از راه منحرف نشويم. لطفا راهنماييام كنيد.