دارم ديوانه ميشوم كسي كه به او علاقه داشتم با اين ادعا كه آنها پولدار هستند ما فقيريم تنهایم گذاشت. همهاش تقصير خانوادهاش است كه راضي به اين ازدواج نشدند و گفتند كه ما با هم تفاوت داريم. لطفا درباره اين نوع ازدواجها راهنماييام كنيد.
در جامعهشناسي خانواده دو نظريه مطرح است، نظريه معروف و جامعتر و عامتر همسانهمسري است. اين نظريه ميگويد كه طرفين ازدواج بايد از لحاظ فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي و همچنين سني و تحصيلي با هم همسان باشند. طرفداران اين نظريه معتقدند وقتي افراد تفاوتهاي زيادي با هم نداشته باشند پيشزمينهاي براي تداوم و بقاي زندگي خويش دارند و ساير مسائل باقي و اختلافات سليقهاي قابل حل است. وقتي آنها قبول كنند همسرشان به لحاظ منش خوب بوده و مثلا میهماننواز است در نتيجه اين اختلافات به حداقل خود ميرسد. نكته ظريف ديگري هم در جامعهشناسي خانواده وجود دارد كه ميگويد زن و شوهر بايد از نظر هوشي به هم نزديك باشند زيرا اگر زن احساس كند مرد از نظر هوشي از او كمتر است روابط عميق زناشويي بينشان شكل نمیگيرد يا برعكس خوشبختي عميقي بينشان به وجود نميآيد. نظريه مقابل همسانهمسري ناهمسانهمسري يا تكميلي است. در اين نظريه گفته ميشود هر دو زن و شوهر بايد با هم تفاوت داشته باشند تا بدين شكل همديگر را تكميل كنند. بنا به تحقيقات نشان داده شده ازدواج همسانيها قويتر بوده و دختر و پسر به عنوان يك راهكار اصلي براي كاهش طلاق بايد اين مساله را جدي بگيرند. از سوي ديگر نتايج تحقيقات زيادي نشان ميدهد يكي از دلايل طلاق تفاوتهاي اقتصادي، فرهنگي، مذهبي و طبقاتي است. وقتي اين شكاف خيلي زياد باشد مثلا طبقه پايین با طبقه بالا ازدواج كند چون به يك شکل تربيت نشدهاند و جامعهپذير شدهاند ممكن است سر كوچكترين مسائلي با هم اختلاف داشته باشند و بيشتر وقتشان را سر موضوعات كوچك تلف كنند. اين مساله آنچنان مسالهساز شده كه سريالها و كتابهاي زيادي درباره تفاوتهاي طبقاتي نوشته و ساخته شده است. دختر و پسري كه بدون توجه به زمينههاي اقتصادي مشترك عاشق و شيفته هم ميشوند همانطور كه بزرگترها ميگويند شما براي هم ساخته نشدهايد اين عشق و عاشقي زماني فروكش كرده و واقعيات مثل پتكي بر سر دوطرف فرود ميآيد كه راه برگشتي نداشته و به طلاق منجر ميشود. برخي معتقدند ازدواج مانند دو فضانوردي است كه بايد به فضا سفر كنند؛ روحيات و اخلاق و منش آنها نبايد با هم تفاوت داشته باشد. معيارها، آمارها و واقعيات اين امر را ميپذيرد. البته كساني هم جزو موارد استثنا وجود دارد كه به رغم اين تفاوتها زندگي موفقي هم داشتهاند. البته اين امر نيازمند اين است تا ارزشهاي مشترك بسيار قويتر بوده تا بتواند تفااوتهاي فرهنگي و طبقاتي را كمرنگ كند و بقيه موارد را پوشش دهد. اگر انسان به آگاهي و شناخت كافي برسد و متوجه اين تفاوتها باشد و پارامترهاي مثبتتر مهم باشد مساله ايجاد نميشود ولي در شكل عام آن جامعهشناسان بر اساس مطالعات اجتماعي به يك باور عمومي و جامع در اين باره رسيدهاند كه ازدواجهايي كه افراد از هر نظر به هم نزديكاند شانس و دوام بيشتري دارند. حتي لازم است گاهي اهميت تفاوتها را بزرگنمايي كرد تا افراد متوجه تاثير تركيب اين عوامل باشند زيرا ممكن است اين تفاوتها در تربيت بچهها در آينده تاثير بگذارد و مسالهآفرين باشد. با توجه به موارد گفته شده به دليل اختلاف طبقاتي كه داشتيد اين ازدواج بويژه آنكه خانوادهها هم مخالف بودند اصلا به صلاحتان نبوده. بهتر است براي ازدواج فرد همكفو با خودتان را انتخاب كنيد.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر