رابطه یکدست شدن حاکمیت و گرانی نان بربری !

به گزارش رکنا، امیر دبیری مهر در یادداشتی نوشت:«در شرایطی که با تدبیر بزرگان کشور و ایفای نقش انقلابی شورای نگهبان و نهادهای مرتبط در حال حاضر هیچ عنصر نفوذی و لیبرال و ازاد اندیش و مستقلی در قوای سه گانه و دیگر نهادهای حاکمیتی حضور ندارد و بحمدالله تعالی همه مدیران کشور در مرتبه ای نزدیک به عصمت  نعوذ بالله   و سراپا دلسوز نظام و انقلاب و ایران و خاورمیانه و جهان هستند چرا نه تنها مشکلات پیش افتاده ای مثل قیمت مرغ و‌گوشت و برنج و نان بربری رفع نشده بلکه مشکلات افزایش هم یافته است ؟ و به ماکارانی و نون لواش و‌ نون باگت هم رسیده است !  از چنین مدیران جهادی و مخلص و متدین و درس خوانده ای  انتظار بود که نه تنها خیانت ها و جنایت‌ها و ناکارامدی دولتهای پس از انقلاب بویژه دولتهای میر حسین ؛ هاشمی ؛ خاتمی و روحانی را جبران کنند بلکه چنانچه وعده داده بودند  فصل نوینی از سبک حکمرانی یکپارچه  و یکدست را به نمایش بگذارند  اما دریغا که همین نان بربری و ماکارانی و دم پختک  هم در حال جمع شدن از سفره مردم بی نان و‌ نواست ...حال سوال اینجاست که حضرات با چه چشم و رویی می خواهند  به خدا و مردم پاسخ دهند ؟  بگذریم برخی طاغوتی های حزب اللهی نما اساسا به کسی پاسخگو نیستند. تا کی ستیز و تقابل با عقل و دانش و تجربه بشری در بخشهایی از حکمرانی می خواهد ادامه پیدا کند؟ کدام کشور با حذف و کنار گذاشتن نخبگان و متخصصان و مدیران کارامد و خاله خان باجی بازی و سفارش عمه و خاله و تکیه بر اقازادگی توانسته پیشرفت کند؟ کدام کشور پیرمرد ۹۵ ساله که در رفع حاجات بیولوژیک خود عاجز است را به نام وفاداری ؛ بر دهها کار مهم می  گمارد اما جوانان متخصص و متعهد و مجرب را به انگ ازاد اندیشی و همساز نبودن  خانه نشین می کند؟ کدام کشور از این همه ظرفیتهای بین المللی و جهانی برای پیشرفت خود را محروم می کند و با برخی شعارهای بی مبنا و توهم گونه  دچار انزوای خودخواسته شده اما چشم انتظار پیشرفت است ؟ چرا اهداف همین سند چشم انداز ۱۴۰۴که از سوی رهبری نظام ابلاغ شده به کما و اغما رفت و دیگر سخنی از ان نیست ؟  و تکیه به مفاهیم و ادبیات  این سند امروز گزنده و خارج از چارچوب به نظر می رسد چنانچه ادبیات منتقدانه صاحب این قلم مبتنی بر همین سند چشم انداز است.

در ایران سیاستهای اعلامی خوب و کارشناسی و خردمندانه است اما سیاستهای اعمالی داستان دیگری دارد و گاهی در تضاد کامل با سیاستهای اعلامی است و روی سخن در این‌جا سیاستهای اعمالی است که به نظر من فاقد پستوانه قانونی و مردمی است زیرا مردم حامی سیاست ها و قوانین علنی و شفاف و روی پرده هستند نه پشت پرده

باری؛  

راهی جز بازگشت به مردم و  عقلانیت و دست کشیدن از سیاستهای  غلط و شکست خورد ه و اتخاذ سیاستهای جدید کارامد و روزامد نیست .

بعنوان یک دانش اموخته ی علم سیاست با ۲۵ سال تجربه مدیریتی و مشورتی در همه ارکان این کشور و بدون تعلق خاطر به هیچ یک از جناح‌ها و باندهای بی خاصیت در کشور که فقط دغدغه منافع ملی و حقوق ملت و عزت ایران و ایرانی را دارم برای هزار مین بار عرض می کنم و اماده مناظره با هر مقام و فرد صاحب صلاحیتی هستم که مشکلات این کشور و مردم صرفا  اقتصادی نیست  فقط ناشی از فساد نیست از کمبود منابع نیست فقط از دشمنی نیست   هر چند بیشتر در اقتصاد و فشار معیشتی  خود را نشان می دهد

 مشکل اصلی کشور در سیاستهای  غلط اعمالی  داخلی و خارجی و حکمرانی  ناکارامد در بیشتر بخش هاست  . به گونه ای که برخی موفقیت ها و دستاوردها نیز تحت الشعاع ناکامی ها و تبلیغات فریبنده بیگانگان قرار گرفته است و  تا زمانی که این واقعیت تلخ پذیرش نشود در بر همین پاشنه خواهد چرخید نه دردی از مردم دوا خواهد شد نه عزت و استقلال کشور تضمین و رضای الهی حاصل  و نه رضایت این مردم رنج کشیده بدست می اید.»