پوشش خاص سوگل طهماسبی در نشست مطبوعاتی + عکس
رکنا: نشست مطبوعاتی فیلم بچه گرگهای دره سیب، به کارگردانی فریدون نجفی پس از اکران این فیلم برگزار شد.
به گزارش گروه فرهنگی رکنا، نشست معرفی، نقد و بررسی فیلم بچه گرگهای دره سیب، از آثار بخش مسابقه سینمای ایران سی و سومین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان،در خانه جشنواره واقع در سینما فرهنگ تهران با حضور عوامل و بازیگران این فیلم، برگزار شد.
فریدون نجفی، نویسنده و کارگردان این اثر در ابتدا گفت: این فیلم اثر پیچیدهای بود زیرا ریشههایی به شکل مستند دارد؛ سعی کردم که بازیگران مناسبی را برای این طرح انتخاب کنم. در نوشتن داستان این فیلم، علاوه بر جذابیت به انتقال فرهنگ منطقه بختیاری نیز توجه زیادی داشتیم.
وی افزود: قطعاً در اکران برای مخاطب کودک و نوجوان، به زیرنویس نیاز بود و این ممکن بود مشکل ساز شود؛ من بیش از فیلمسازی، دغدغه مردم نگاری و جامعه شناسی دارم. داستان این فیلم، بیشتر درباره کودک است و مخاطب بزرگسال داشته و به آسیب شناسیهای کودکان میپردازد. کودکان در حال حاضر به فیلمهای روز دنیا دسترسی داشته و آنها را با زیرنویس و دوبلههای عجیب و غریب میبینند؛ با این حال دغدغه من به عنوان کارگردان، باورپذیر بودن داستان و داشتن ریشههای مستند است. زیرنویس داشتن این اثر نیز به دلیل نشان دادن فرهنگ است؛ نمیتوانستیم آن را دوبله کنیم زیرا این مسئله به کار لطمه میزد. برای انتقال فرهنگ، عقاید و رسوم آن قوم، مسئله گوش محلی و زیرنویس لازم بود. وقتی لهجه از بین برود، اتفاقات مهمی در فیلم از بین میرود.
نجفی خاطرنشان کرد: بچه گرگهای دره سیب، فیلمی است که بسیاری از مردم نگاران بتوانند از آن الگوبرداری کنند و برای تحقیقات خود از آن استفاده کنند. گرگ نماد زورگویی است و در کنار ترسی که در فیلم از گرگ است، باعث انتخاب اسم بچه گرگها برای این فیلم شده است که دره سیب هم روستایی در کنار یک رودخانه است که گرگها در آن آب مینوشند.
وی در مورد ریتم کند این فیلم، ادامه داد: در سینما نباید ریتم کند یا تند باشد و باید از یکنواختی جلوگیری کرد؛ در این جنسهای واقعگرایانه، خیلی سخت میتوان ریتم فیلم را هیجانی کرد و ریتم این فیلم نیز به شکلی تنظیم شد که به واقع گرایی فیلم لطمه نخورد. در سینمای کودک، ریتم تند نیاز است اما این فیلم، شاید مخاطبان کودک را کمی خسته کند اما مفاهیمی جامعه شناسانه دارد.
نجفی اظهار کرد: فیلم من، راجع به اقلیمی بود که نیاز داشتم از ریز تا درشت همه چیز آن را پوشش دهم؛ اگر شخصیتی از این فیلم حذف میشد، مشکلاتی در فیلم ایجاد میکرد. هر از گاهی باید شخصیتهای وارد داستان میکردیم که دلهرهای به فیلم اعمال کند و این شخصیتها به صورت هوشمندانه به فیلمنامه وارد شده است. همه شخصیتهای حاضر در فیلم، تار و پود این اثر را محکمتر کردند.
مجید برزگر، یکی از تهیه کنندگان این اثر گفت: فیلم "بچه گرگهای دره سیب"، همانند سایر فیلمهای نجفی که با آن همکاری داشتم، خلاف جریان اصلی بود و این مسئله برای من خیلی مهم بود. درگیری من برای این فیلم، اصرار نجفی برای قصه گفتن از آن منطقه بود؛ حضور به عنوان یکی از عوامل این فیلم، برای من خوشحال کننده است. همچنان مستقل فیلم ساختن بدون هیچ حمایتی سخت است اما تلاش میکنیم که این چراغ را روشن نگه داریم.
علی اوسیوند، بازیگر این فیلم گفت: خوشحالم که در این شرایط، چراغ این جشنواره روشن نگه داشته شد تا برنامهای برای نسل آینده ما وجود داشته باشد و چراغ آینده ما روشن بماند. این فیلم به فرهنگ جامعه و به فرهنگ اقوام ایرانی احترام میگذارد؛ در این پروژه مشکلاتی در ادای لهجه داشتم که با کمک فریدون نجفی توانستم که از پس این کار برآیم.
وی افزود: به هر حال، نقشهایی را در دوران بازیگریام ایفا کردم که گویشهای متفاوتی داشتند و من با علاقهای که به آنها داشتم، سعی در اجرای مناسب آنها داشتم.
سوگل طهماسبی، دیگر بازیگر این پروژه گفت: اولین باری بود که این فیلم را دیدم و از آن لذت بردم؛ این پروژه سراسر برای من خاطره شیرین بود. به کمک مشاورانی، توانستم خودم را به گویش مورد نیاز برای نقش نزدیک کنم و امیدوارم که عملکرد خوبی بر جای گذاشته باشم.
وی افزود: زمانی که فیلم نامه را خواندم، بدون هیچ حرفی آن را قبول کردم؛ این فیلم اتفاقی را رقم میزد که من از کودکی نمونههای مشابه آن را به یاد داشتم. ما نمیتوانیم که همه اقوام را به طور کامل بشناسیم اما میتوانیم که برای چند ساعت جای آنها باشیم و با آنها زندگی کنیم. کارهای سینمایی معمولاً آپارتمانی و شیک هستند اما امیدوارم که این دغدغهها روز به روز بیشتر شوند.
سمیرا بالی پور بازیگر این اثر گفت: در این فیلم خیلی به من خوش گذشت، همه عوامل این فیلم زحمات زیادی را برای به اینجا رسیدن اثر کشیدند و بسیار خوشحالم که با آقای اوسیوند و خانم طهماسبی در این فیلم همبازی بودم. این اولین تجربه سینمایی من است و پیش از این، در یک فیلم کوتاه و یک مستند جلوی دوربین رفته بودم. کار کردن در فضای باز و زیر نور آفتاب خیلی سخت است اما صمیمیت بین اعضا، از شدت این سختیها میکاست. والدین من در ابتدا اجازه بازیگری را به من نمیدادند اما توانستیم که آنها را راضی کنیم.
امیررضا فرامرزی، بازیگر نقش دلاور در این فیلم گفت: خوشحالم که با عواملی حرفهای در این فیلم کار کردم؛ ناف برون رسمی محلی در فرهنگ بختیاری است که در این فیلم نشان داده شد. شخصیتم در این فیلم را خیلی دوست داشتم، نقش پررنگتری نسبت به فعالیتهای قبلیم داشتم و از این بابت بسیار خوشحالم. امروز اولین بار این فیلم را دیدم و به نظرم کار بسیار خوبی شده است؛ امیدوارم که همه جایزهها را درو کنیم!
محمدرضا عالیور، بازیگر دیگر این فیلم، به جای صحبتهای ابتدایی در این نشست، لحظات ابتدایی را به زبان بختیاری آواز خواند.
شهرام ابراهیمی، دیگر تهیه کننده این فیلم نیز در نشست حاضر بود و گفت: من کوچکترین عضو این گروه هستم؛ اصالتاً اهل چهارمحال و بختیاری هستم. شخصی که در فیلم بچهها را از رودخانه رد میکرد، شخصی به نام غلامشاه از اساطیر موسیقی بختیاری است. خوشحالم که با کنار بزرگان قرار گرفتن، مسیر خود را در سینمای مستقل پیدا کنم.
حمید برزگر، تدوینگر این فیلم گفت: این فیلم به گویش بختیاری است و طبیعتاً برای من تدوین آن کمی سخت بود و مجبور بودم که بارها و بارها پلانها را ببینم. کار با بازیگران کودک، ملزم به افزایش تعداد برداشتها و صبور بودن است، به همین دلیل صحنههای زیادی برای تدوین وجود داشت که باید میدیدیم. موجودی زیادی از لحاظ بصری داشتیم که مجبور به حذف خیلی از آنها برای رسیدن به ریتم فیلم بودیم که فکر میکنم به یکدستی و یکنواختی کار رسیدیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر