پایان کیف‌قاپی‌های 2 زندانی قدیمی در خلوتی روزهای تعطیل/ بازداشت اکبر تیزرو

جوان تیزرو و همدستش فقط در روزهای تعطیل به کیف‌ قاپی در خیابان‌های خلوت تهران دست می‌زدند. چندی پیش زن جوانی به کلانتری رفت و از ماجرای کیف‌زنی دو جوان موتورسوار خبر داد.

اخبار اختصاصی رکنا - کپی رایت

به گزارش خبرنگار رکنا، این زن در ادعاهایش به ماموران گفت: ساعت 2 ظهر جمعه بود که در خیابان به سمت خانه می‌رفتم و ناگهان صدای موتوری را در نزدیکی خودم شنیدم و وقتی خواستم به عقب برگردم دستان جوانی را روی کیفم حس کردم. تا خواستم مانع سرقت آن شوم در یک چشم به هم زدن کیفم را از دستم قاپید و پا به فرار گذاشت.

با ادعاهای زن جوان، ماموران در گام نخست آلبوم مجرمان سابقه‌دار را پیش روی وی گذاشتند اما زن جوان به خاطر ترس و غافلگیری در زمان سرقت چهره دزد را به یاد نداشت.

بازداشت کیف قاپ جوان / زن جوان از این دزدان وحشت داشت

ماموران در حال ردزنی 2 کیف‌قاپ جوان بودند که پی بردند سرقت‌های مشابه دیگری در مرکز پایتخت صورت گرفته و در بررسی از طعمه‌های کیف‌قاپان حرفه‌ای پی بردند که دزدان تنها در روزهای تعطیل دست به سرقت می‌زنند.

تیم ویژه‌ای برای شناسایی کیف‌قاپان وارد عمل شد و در تجسس‌های گسترده و پلیسی توانستند با بررسی دوربین‌های مداربسته چند خیابان خلوت که دزدی‌ها در آن محل صورت گرفته بود تصویر «رضا» 28 ساله را که از کیف‌قاپان سابقه‌دار پایتخت است شناسایی کنند.

بدین ترتیب تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه رضا کلید خورد و ماموران در چند تیم عملیاتی پاتوق‌هایی را که احتمال می‌دادند وی در آنجا رفت و آمد دارد، زیرنظر گرفتند.

اوایل دی‌ماه سال‌جاری بود که تیمی از ماموران رضا را سوار موتور جلوی قهوه‌خانه مشاهده کردند و با هماهنگی با تیم‌های گشت به صورت نامحسوس قهوه‌خانه را به محاصره خود درآوردند و دقایقی بعد از اینکه رضا وارد قهوه‌خانه شد در اقدامی غافلگیرانه وی را دستگیر کردند.

رضا اصرار بر بی‌گناهی داشت، اما وقتی تصویرش را در دوربین‌های مداربسته دید ناچار لب به اعتراف گشود.

وی در ادعاهایش گفت: پس از آزادی از زندان دوباره به فکر کیف‌قاپی افتادم و چون در دزدی‌های قبلی به خاطر شلوغی خیابان در محاصره مردم گرفتار شدم تصمیم گرفتم تنها در روزهای تعطیل دست به کیف‌قاپی بزنم.

رضا در ادامه گفت: به دنبال موتور‌سوار حرفه‌ای بودم که چندی پیش متوجه شدم «اکبر» که در زندان هم‌سلولی‌ام بود آزاد شده است که سراغش رفتم و پس از اینکه پیشنهاد کاری‌ام در روزهای تعطیل را پذیرفت با هم دست به سرقت می‌زنیم.

بازداشت اکبر تیزرو / او کیف قاپ حرفه ای بود

همین کافی بود تا ماموران برای دستگیری اکبر معروف به «تیزرو» وارد عمل شدند، اما زمانی که به مخفیگاه وی در غرب پایتخت رفتند متوجه شدند که اکبر با اطلاع از دستگیری همدستش به شهرهای جنوبی رفته است.

تیم ویژه‌ای برای ردزنی اکبر به شهرهای جنوبی رفت و با تحقیقات گسترده پی برد که وی در خانه یکی از آشنایانش پنهان شده و ماموران خیلی زود اکبر را روز 4 دی‌ماه زمانی که قصد خارج شدن از خانه خاله‌اش را داشته دستگیر کردند.

موتورسوار حرفه‌ای در گام نخست بازجویی ادعای بی‌گناهی می‌کرد و می‌گفت با آزادی از زندان به خانه خاله‌اش آمده و در این مدت دزدی نکرده است، اما وقتی فهمید همدستش وی را لو داده، لب به سخن گشود.

اکبر در اعترافاتش گفت: در زندان با رضا آشنا شدم و هر دو از حرفه‌ای‌های کیف‌قاپ بودیم که بعد از دوران محکومیتمان از زندان آزاد شدیم. یک روز در خانه بودم که رضا با من تماس گرفت و خواست همدیگر را ملاقات کنیم تا درباره کار جدیدی حرف بزنیم.

وقتی در قهوه‌خانه بودیم رضا پیشنهاد داد تا با هم کیف‌قاپی کنیم. ابتدا نپذیرفتم، اما در آخر تسلیم اصرارهایش شدم. وی افزود: روزهای جمعه بهترین زمان برای اجرای نقشه‌های‌مان بود، چون خیابان‌ها خلوت و راه در روی زیادی پیش روی‌مان بود و به همین خاطر در یک روز تعطیل و قبل از تاریکی هوا دست به چند سرقت زدیم.

گفت‌و‌گو با اکبر تیزرو کیف قاپ معروف

اکبر که 25 سال دارد قصد دارد بعد از آزادی‌اش از زندان دیگر دزدی نکند و از روزهای تکراری زندان خسته شده است.

از چند سالگی موتورسواری؟

18 سال داشتم که با موتور برادرم در خیابان‌ها می‌چرخیدم و بعد از آن به بهانه کار با موتور، پدرم برایم موتور خرید.

کار با موتور؟

مدتی با موتور در غذاخوری‌ها کار می‌کردم و سفارشات را به خانه می‌رساندم، اما پول خوبی به دست نمی‌آوردم و به دنبال کار دیگری بودم.

نخستین سرقت را چه زمانی انجام دادی؟

21 سال داشتم که با یکی از دوستانم سوار موتور در خیابان بودیم و چون به خاطر خوردن نوشیدنی‌های الکلی در حال خود نبودیم، تصمیم به قاپیدن کیف زنی جوان گرفتیم که بعد از سرقت ماموران گشت پلیس دستگیرمان کردند.

در زندان حرفه‌ای شدی؟

موتورسوار حرفه‌ای و در محل به تیزرو معروف هستم و به همین خاطر در زندان با چند کیف‌قاپ دیگر آشنا شدم و همین کافی بود تا با آزادی از زندان سراغم بیایند.

پشیمان نیستی؟

25 سال دارم و بیشتر جوانی‌ام را در زندان بودم. از زندان و روزهای تکراری‌اش خسته شده‌ام و دیگر حاضر نیستم برای به دست آوردن پول راحت دست به سرقت و خلاف بزنم.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.