چهره دزد نامرئی ماهر چگونه نقاشی شد! / بازداشت با تیزهوشی افسر پلیس
حوادث رکنا: سرقتهای متوالی از چند کارگاه تولیدی حکایت از آن داشت که سارق تمام این کارگاهها یک نفر است ولی او با قدرت عجیبی پس از هر سرقت به سرعت ناپدید میشد و خبر سرقت بعدی تنها ثابت میکرد که او حضورش را در جای دیگری اثبات کرده است.
به گزارش رکنا، مردی با مراجعه به پلیس، اعلام کرد کارگاهش مورد دستبرد قرار گرفته است. او در شکایت خود گفت: شب گذشته پس از پایان کار با کارگران تسویه کردم و مزدشان را پرداختم وخودم به عنوان آخرین نفر پس از بستن درِ کارگاه و قفل کردن آن جا را ترک کردم ولی امروز بعد از رسیدن با کارگاه به دیدن سرقت تمام تجهیزات کارگاه شوکه شدهام.
با این شکایت، افسر پرونده برای تکمیل تحقیقات به کارگاه رفت و پس از بررسی های دقیق متوجه شد سرقت داخلی بوده و احتمالاً توسط یکی از کارگران صورت گرفته است.
در این تحقیقات روشن شد سارق با استفاده از پنجره کارگاه وارد شده بود و پس از باز کردن کمد مدیر کارگاه و برداشتن کلید انبار به آن جا رفته و تعدادی از تجهیزات را که تازه خریداری شده بود، به سرقت برده است.
از آن جا که کارگاه در محیطی دور از رفت و آمد و نظر قرار داشت و هیچ کسی به جز کارگران از این مورد اطلاعی نداشتند، به یقین کارگران در این سرقت نقش اساسی را ایفا میکردند.
با این نظریه بازجوییهای فنی- پلیسی از تمام کارگران آغاز شد ولی این تحقیقات با توجه به سابقه درخشان کارگران حکایت از برائت آنان داشت.
افسر پرونده پی برد یکی از کارگران در مرخصی به سر میبرد. با این اطلاع و با وجود این که صاحب کارگاه او را جوان امانتدار و لایقی میدانست، تحقیقات درباره وی آغاز شد.
پروندهای دیگر
با شکایتهای مشابهی که از سوی صاحبان چند کارگاه صورت گرفته بود، افسر پرونده پی برد که در تمام این سرقتها یک کارگر که خیلی ماهر بوده است پس از سرقت در خواست مرخصی کرده است و بنا به علل مشکلات خانوادگی و فوت اقوامش محل کار خود را ترک کرده است.
پس از چهره نگاری از این فرد وقتی هفت تصویر چهره نگاری شده کنار هم قرار گرفت، روشن شد سارق به احتمال بسیار قوی یک نفر است.
در آخرین آدرسی که از کارگر ماهر به جا مانده بود، ماموران بلافاصله در محل حاضر شدند و او را دستگیر کردند. این در حالی بود که در بازرسی از خانه وی، هیچ سرنخی به دست نیامده بود.
پسرجوان سرانجام در بازجوییهای فنی- پلیسی لب به اعتراف گشود و به سرقتهای سریالی از کارگاههای خیاطی اعتراف کرد.
گفت و گو با سارق
اسمت چیه؟
- حسین
چند سال داری؟
- 25 سال.
چرا هر جایی که تازه به کار مشغول میشدی اسم جدیدی برای خودت میگذاشتی؟
- چون میترسیدم صاحبان کارگاهها با هم آشنا باشند با این کار میخواستم ردم را گم کنم.
از چند کارگاه سرقت کردی؟
- دقیق نمیدانم.
با این که کارگر ماهری بودی چرا دزدی می کردی؟
- اشتباه کردم. فکر میکردم از این راه زودتر به خواستهام میرسم.
خواسته ات چه بود؟
- زندگی راحت و آسوده.
تنهایی این کار را میکردی؟
- آخرین بار تصمیم گرفتم که فقط طراح نقشه باشم و دیگران را برای سرقت به داخل کارگاه بفرستم.
چطور اعتماد صاحبان کارگاه را جلب میکردی؟
- من در کارم مهارت زیادی داشتم. برای همین صاحبان کارگاهها برای جذب من و داشتن چنین کارگری هر کاری میکردند. از طرف دیگر ظاهرم هم موجه بود.
پشیمان نیستی؟
- اشتباه کردم. نامزدم پس از فهمیدن این کار من مرا ترک کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر