گریه امانش نمی‌داد. روی صندلی نشست و کمی آرام شد و بعد شروع به صحبت کرد: «پدرم 54 سال دارد، او سال‌ها معتاد Addicted به تریاک بود اما 4 سالی است که هم تریاک مصرف می‌کند هم شیشه و دچار توهم و هذیان شده است.از وقتی به شیشه رو آورده مدام تصور می‌کند کسی قصد جانش را دارد. راستش او مدت‌ها ناراحتی اعصاب داشت اما بعد از مصرف شیشه خیلی بدتر شده و مادرم را به بهانه‌های مختلف به باد کتک می‌گیرد. حتی این اواخر چند باری که من از مادرم حمایت کردم یا حرفی زدم، مرا هم بشدت کتک زد. شرایطش هر روز بدتر می‌شود. یک روز آنقدر مادرم را کتک زد که جراحات زیادی برداشت اما چون از قانون Law و پلیس Police می‌ترسید نگذاشت او را به بیمارستان ببریم و زخم‌های مادرم را خودش بخیه و پانسمان کرد.

او به همه چیز و همه کس شک دارد. به همین خاطر در همه جای خانه دوربین گذاشته است اما مادرم بیش از همه ما آسیب دیده است. پدرم به خاطر بدبینی که در این مدت با مصرف شیشه بدتر شده، به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهد مادرم تنها بیرو ن برود و همیشه او را کنترل می‌کند. البته روی من هم حساس شده و اگر کمی دیر از مدرسه برگردم، فکر می‌کند با کسی بوده‌ام و مرا کتک می‌زند و مدام می‌پرسد: «بگو تا حالا با کی بودی؟» هر چه هم قسم می‌خورم که اتوبوس دیر آمده بود باورش نمی‌شود. ظن و بدبینی‌اش به مادرم به حدی است که همیشه به او می‌گوید: «تو می‌خواهی مرا بکشی»!!

وقتی مادرم قهر می‌کند و به خانه پدر بزرگم پناه می‌برد می‌آید و التماس می‌کند که پشیمان شده و قول می‌دهد که خوب شود و با زور مادرم را به خانه برمی گرداند. اما این شرایط آرام فقط چند روز وجود دارد و دوباره روز از نو، روزی از نو... بازهم همان رفتارها و....

یک سالی است که وقتی می‌خواهد بخوابد یک قمه کنارش می‌گذارد و نیمه‌های شب از جایش بلند می شود و قمه به دست در خانه عربده کشی می‌کند. شب‌ها از دست پدرم آرامش نداریم و تا صبح از ترس نمی‌توانیم بخوابیم. بارها از او پرسیده‌ایم که چرا دیشب داد و فریاد می‌کردی؟ که می‌گوید: «شب‌ها چند نفر می‌آیند و مرا اذیت می‌کنند.» من و مادرم اسیر توهمات پدرم شده ایم، نمی‌دانیم با این وضعیت چه کنیم؟ شما را به خدا به دادمان برسید...»

زندگی پرتوهم معتادان شیشه ای

سرهنگ جهانگیر کریمی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان دراین باره می‌گوید:متاآمفتامین یا شیشه، دارویی بسیار محرک و اعتیاد آور است. شیشه سیستم عصبی را سرعت می‌بخشد و باعث می‌شود ابتدا احساس هشیاری، تمرکز و خوشی همراه با لذت شدید در فرد به وجود آید.سپس همان طور که فرد را به اوج برده، به زمین می‌زند. این اتفاق با افسردگی بسیار حاد و کوفتگی همراه است. به طوری که فرد هیچ لذتی احساس نمی‌کند. شیشه از موادی است که سخت ترین درمان را دارد. از عوارض این مخدر خطرناک می‌توان خشم، بی‌قراری، سردرد، ضربان تند و غیرعادی قلب، تعریق، تهوع و استفراغ، گیجی و منگی، تشنج و توهم، ایجاد افکار منجربه قتل Murder وخود کشی نام برد. از جمله عوارض بسیار مهم شیشه ایجاد توهم در شخص به علت از بین رفتن سلول های «لوب فورتیال» مغز است که مرکز قضاوت Judgment استدلال عقلانی هستند. به همین خاطر فرد به مرور زمان قدرت قضاوت صحیح و تصمیم‌گیری درست را از دست می‌دهد.توهمات بینایی و شنوایی بر اثر مصرف شیشه در جوانان بیشتر از کهنسالان بروز می‌کند زیرا آنها به علت انسداد عروق مغزی، جریان خون در مغزشان کاهش یافته و میزان ماده مضر کمتری را نسبت به جوانان دریافت می‌کنند، البته به علت اینکه در سنین پیری تعداد کمتری سلول سالم مغزی نسبت به جوانان وجود دارد در صورت بروز توهم در معتادان سن بالا، دیگر درمانی برایشان وجود ندارد و آنان به سرعت دچار زوال عقلی، فراموشی و توهم غیرقابل برگشت می‌شوند.

به علت ازبین رفتن سلول های لوب پیشانی مغز در مصرف مداوم شیشه، شخص دچار توهم بینایی و شنوایی وهذیان می‌شود و مطالبی را عنوان می‌کند که دور از واقعیت بوده ولی خودش به آنها اعتقاد دارد.

در مورد این پرونده، پدر دختر نوجوان به علت مصرف طولانی مواد مخدر Drugs و اینکه حدود 4 سال شیشه را جایگزین تریاک کرده و همچنین به علت داشتن مشکلات روحی، روانی ودرمان نشدن اصولی دچار توهم و هذیان شدید شده است. این فرد به دلایل بالا فکر می‌کند که افرادی قصد آزار واذیتش را دارند و در این میان همسرش را که نسبت به او سوء ظن داشته مورد ضرب و شتم قرار داده است.

نگاه کارشناس

کارشناس ارشد مشاوره مرکز مشاوره آرامش اصفهان نیز در این باره گفت: یکی از مهمترین علل بروز این مشکل بیماری روحی روانی فرد مصرف‌کننده است. فرد به خاطر رسیدن به آرامش روحی و دور شدن از ناراحتی‌های روانی و نگرانی‌ها و ناملایمات زندگی، کاهش خشم، فشار روحی و اضطراب،مواد مخدر را بنا به توصیه دوستان یا چاره اندیشی خود انتخاب کرده تا برای مدتی هر چند کوتاه، ناراحتی هایش را فراموش و احساس شادی و نشاط کند. اما در این میان نکته مهم آن است که این افراد نه تنها به دنبال مصرف مواد حال شان بهتر نمی‌شود بلکه به دلیل مشکلات مربوط به اعتیاد و درمان نادرست، به افسردگی شدید مبتلا شده و به جای حل مسأله به حذف صورت مسأله می‌پردازند. آنها فرار Escape از مشکلات و رویارویی با واقعیت‌های زندگی را بر نبرد با مشکلات ترجیح داده و برای فرار، اعتیاد را برگزیده‌اند.

آرامش کوتاهی که این گونه افراد به آن می‌رسند، اضطراب، بیماری، از دست دادن فرصت‌های زندگی، از دست دادن جایگاه‌های شغلی واجتماعی، ازهم گسیختگی خانواده، سقوط Fall اخلاقی و دینی، بی‌هویتی و از دست دادن انسانیت و..... را در پی خواهد داشت.

از عوامل دیگر که می‌تواند در مورد این پرونده مؤثر باشد احساس حقارت فرد است. هر میزان افراد از خود رضایت کمتری داشته باشند بیشتر دچار انحراف می‌گردند و براحتی مقابل دعوت و فشار دیگران برای مصرف مواد تسلیم می‌شوند. مشکل این فرد نیز به گفته خانواده‌اش از زمانی که او دچار ناراحتی‌های روحی روانی و بازنشستگی زودهنگام شده آغاز و به علت درمان نشدن و شروع مصرف مواد مخدر ابتدا تریاک و در چند سال اخیر شیشه شرایط این فرد وخیم شده وروز به روز حالش نابسامان ترمی شود. این وضعیت به قدری بحرانی شده که منجر به عسر و حرج اعضای خانواده شده است.

راهکارهای توصیه شده برای حل مسأله

با توجه به اینکه عمده مشکلات به وجود آمده نتیجه اعتیاد و درمان نشدن مشکلات روحی روانی پدر خانواده بوده لازم است ابتدا به درمان مشکلات روحی روانی وی پرداخته شود و ارجاع به روانپزشک از مهم ترین بخش فرآیند درمان است. پس از اینکه وضعیت روحی روانی پدر کنترل شد باید مسأله درمان جسمانی و روانی بیماری اعتیاد دنبال شود که در این خصوص بیمار باید مدتی در بیمارستان بستری شود.همچنین سایر اعضای خانواده به جلسات مشاوره دعوت شده و علاوه بر اینکه با خصوصیات و ویژگی‌های فرد معتاد و نهایتاً به وظایف خود در خصوص نحوه برخورد با فرد معتاد آشنا شدند، آموزش‌های لازم به آنان ارائه خواهد شد. به طور قطع با درمان وضعیت روحی روانی و شخصیت اعتیادی فرد، مشکلات ایجاد شده نیز کاهش پیدا می‌کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.