پسر عاشق پیشه در محل قرار با دختر تهرانی مورد آزار قرار گرفت ! / من قاتل نیستم! + عکس

به گزارش رکنا؛ رسیدگی به این پرونده از شهریور سال 1400 به دنبال تماس پسر جوانی با پلیس آغاز شد. وی که هراسان بود گفت یک مرد زورگیر پس از سرقت تلفن همراهم، از روی موتور به زمین افتاد و بیهوش شد.

با این تماس مأموران پلیس بلافاصله به آدرسی که پسرجوان اعلام کرده بود در حوالی پل جوادیه رفتند و به بررسی پرداختند.

در بررسی ها مشخص شد مرد 40 ساله ای که کارت شناسایی همراهش نشان می داد شهرام نام دارد از روی موتور به زمین افتاده و جان سپرده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و محسن که با پلیس تماس گرفته بود تحت بازجویی قرار گرفت.

ادعای خفتگیری قربانی

وی به درگیری با مرد موتورسوار اعتراف کرد و گفت: من در خیابان در حال صحبت با گوشی موبایلم بودم که شهرام و یک مرد جوان که ترک موتورش نشسته بود به سمتم حمله ور شدند. آنها خفتگیر بودند و مرا به دام انداختند. با تهدید چاقو می خواستند تلفن همراهم را بگیرند که مقاومت کردم و با هم درگیر شدیم. مرد ترک سوار با تهدید چاقو تلفنم را گرفت و سوار موتور شد. آنها قصد فرار داشتند که من پیراهن شهرام را گرفتم تا مانع فرارشان شوم. اما شهرام همان لحظه از روی موتور روی زمین افتاد و بیهوش شد و همدستش بلافاصله گریخت. من که ترسیده بودم با فریاد زدن از مردم کمک خواستم و با اورژانس و پلیس تماس گرفتم.

به دنبال اظهارات محسن وی با دستور قضایی بازداشت شد.

وقتی کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه به سر و فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کردند تحقیقات وارد فاز تازه ای شد و محسن اظهارات تازه ای را مطرح کرد.

ادعای تازه

محسن گفت: من قبلا از ترس آبرویم حقیقت را نگفته بودم. اما حالا می خواهم واقعیت را بگویم. آن روز در حال قدم زدن در خیابان بودم که 2 نفر با موتور به سراغم آمدند و یکی از آنها با تهدید چاقو مرا به گوشه ای خلوت کشاند و آزارم داد. وقتی می خواستند سوار موتور شوند گلوی شهرام را با دستانم گرفتم و فشار دادم. من می خواستم او را به پلیس بسپارم اما یکباره بیهوش شد. من هم از ترسم با پلیس تماس گرفتم.

وی ادامه داد: باور کنید من قصد کشتن مرد متعرض را نداشتم و فقط می خواستم او را زمینگیر کنم تا پلیس سر برسد.اما او ناخواسته جان سپرد.

به دنبال اعترافات پسرجوان برای وی کیفرخواست صادر و پرونده اش رای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.

وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من چند روز قبل از آن ماجرا برای دیدن دختر مورد علاقه ام از استان فارس به تهران آمده بودم .آن روز در حال قدم زدن در خیابان بودم که دو نفر که سوار بر موتور بودند کنارم آمدند. یکی از آنها شهرام بود که با تهدید چاقو مرا به گوشه ای کشاند و آزارم داد. وقتی می خواست سوار موتور شود و فرار کند با دستهایم گلویش را فشار دادم تا بیهوش شد. اما قصدم کشتن او نبود.

قاضی گفت: چرا در اظهارات اولیه گفته بودی که آنها قصد سرقت تلفن همراهت را داشتند؟

که متهم پاسخ داد: می ترسیدم آبرویم برود. من از ترس آبرویم دروغ گفتم.

سپس قاضی از متهم خواست تا صحنه قتل را بازسازی کند. متهم نیز صحنه قتل را بازسازی کرد و گفت: من دستهایم را دور گردن شهرام حلقه کردم و حدود یک دقیقه فشار دادم تا بیهوش شد.

قاضی گفت: قبلا گفته بودی قربانی چاقو همراه داشت. چرا از چاقو برای دفاع از خودش استفاده نکردی؟

متهم: او چاقو را در جیبش گذاشت و می خواست سوار موتور شود که من به او حمله کردم. او اصلا فکرش را نمی کرد که من گردنش را بگیرم.

قاضی: او با چاقو تورا مجروح نکرد؟

متهم: نه چاقو را روی گردنم گرفته بود تا تسلیم خواسته اش شوم.

سپس قاضی به اظهارات قبلی وی مبنی بر اینکه با داعش در ارتباط بوده اشاره کرد و خواست تا متهم در این باره توضیح دهد.که متهم گفت: از زندگی خسته شده بودم و میخواستم زودتر اعدامم کنند. به همین خاطر چنین دروغی را گفتم.

قاضی: چند سابقه کیفری در پرونده ات داری؟

متهم: یک بار به اتهام قتل پدرخوانده ام بازداشت شدم که مشخص شد بی گناهم و تبرئه شدم. سپس در پرونده ای دیگر به اتهام ضرب و شتم نامادری ام بازداشت شدم و یک پرونده نزاع و رابطه نامشروع هم داشتم که از همگی تبرئه شدم.

سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: جهت اثبات ادعای موکلم تقاضا دارم وی برای معاینات لازم به پزشکی قانونی معرفی شود.

در پایان جلسه قضات ادامه نشست را به بعد موکول کرده و متهم را به پزشکی قانونی معرفی کردند. تا با تکمیل تحقیقات وی بار دیگر در دادگاه محاکمه شود.