پسر جوان در پارک شقایق کور شد / درگیری بچه گانه 3 جوان تهرانی

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال‌جاری با گزارش یک نزاع خیابانی در پارک شقایق تهران آغاز شد. 

با حضور مأموران مشخص شد که مرد جوانی از ناحیه کتف و چشم چپ دچار صدمات جدی شده است که بلافاصله وی به بیمارستان منتقل شد.

چند روز پس از بستری شدن وی در بیمارستان پزشکان اعلام کردند که باید چشم صدمه دیده تخلیه شود در غیر اینصورت چشم دیگرش را هم از دست خواهد داد. 

در ادامه پس از ترخیص مرد جوان از بیمارستان وی شکایتی را علیه متهمان ثبت کرد و دو نفر از ضاربان اصلی به نام‌های شاهرخ و شاهین شناسایی و بازداشت شدند که هردو اتهام درگیری را پذیرفتند اما منکر ضربه به چشم شاکی شدند.

پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست مباشرت در ایراد صدمه عمدی و نقص عضو، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه شاکی به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه من در حال رد شدن از داخل پارک بودم که این مرد جوان بی‌بهانه به سمتم آمد و برای عرض اندام شروع به فحاشی کرد و درگیر شدیم. بعد از آن یکی از دوستانش دست هایم را از پشت گرفت و او ضرباتی را به چشم من زد که چشمم تار شد. 

پس از آن وکیل شاکی به جایگاه رفت و با تأیید حرف‌های موکلش گفت: شاهرخ طوری به چشم موکلم ضربه زده که پزشکی قانونی اعلام کرده چشم او بر اثر پارگی آسیب‌دیده یعنی بریدگی با چاقو نبوده و ضربات مشت به چشم موکلم آسیب زده است.

سپس شاهرخ به جایگاه رفت و با رد اتهامش گفت: من هیچ ضربه‌ای به شاکی نزدم. او دست‌های من را گرفته بود و چند باری به دیوار کوبید من اصلاً شرایط ضربه زدن نداشتم. 

بعد از آن شاهین به جایگاه رفت و عنوان کرد: من اتهامم را قبول ندارم چون اصلاً ضربه‌ای به شاکی نزدم.

قاضی از او پرسید چطور در اعترافاتی که با خط خودت در دادسرا و نزد بازپرس نوشته‌ای به حضور در درگیری اعتراف کرده‌ای که متهم جواب داد: من معنی کلمات را به خوبی نمی‌دانستم و تحت فشار مطالبی را نوشتم. همان‌طور که خود شاکی هم اعلام کرده شاهرخ ضارب اصلی بوده است. 

پس از وی شاهرخ دوباره به جایگاه رفت و در حالی که مدعی بود شاکی با شاهین تبانی کرده است گفت: من شاهدی دارم که می‌تواند بگوید من این مرد را نزده‌ام.

سپس شاهد با اجازه قضات به جایگاه رفت و گفت: من شاهد درگیری بودم. 

شاهرخ به هیچ عنوان ضربه‌ای به شاکی نزد بلکه او بود که شاهرخ را محکم به دیوار می‌کوبید. من شهادت می‌دهم که شاهرخ نقشی در نقص عضو شاکی نداشته است.

با پایان یافتن جلسه دادگاه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

وبگردی