یک تصمیم اشتباه پایان تلخ یک ماجرای عاشقانه / داستانی هولناک در بیابانهای رودهن
حوادث رکنا: در بین راه اما وسوسههای شیطانی سراغم آمد. مسیر را عوض کردم و رفتم سمت بیابانهای رودهن.
به گزارش رکنا، چند روز قبل خانواده یک دختر نوجوان قدم در اداره پلیس گذاشتند و خبر از ناپدید شدن دخترشان دادند.
پدر این دختر گفت: دخترم شیدا 13ساله بود که چند روز قبل برای رفتن به کلاس از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. ما همهجا را بهدنبال شیدا گشتهایم، اما اثری از او بهدست نیاوردهایم.
گفتگو با متهم:
یک شب به همراه خانوادهام به طور اتفاقی با شیدا روبرو شدم، چهار زن او را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. من برای نجاتش مداخله کردم و او را از دستشان آزاد کردم. شیدا که از خانه فرار کرده بود، قصد داشت به رستانی برود تا پسر مورد علاقهاش را ببیند اما موفق نشد.
آن شب شیدا را به خانه بردم اما با مخالفت شدید خانوادهام روبرو شدم. آنها اصرار داشتند که او را به پلیس تحویل دهم. پس از مدتی، شیدا از خانه فرار کرد و من به دنبالش رفتم. از روی دلسوزی، مقداری پول به حسابش واریز کردم و قصد داشتم او را به خانهشان برگردانم.
در مسیر، تصمیم اشتباهی گرفتم و به سمت بیابانهای رودهن تغییر مسیر دادم. شیدا به شدت اعتراض کرد و بین ما درگیری لفظی شد.
ارسال نظر