فاجعه ملی پسماند در گیلان و مازندران/ نیاز به فناوری خارجی مسیر انحرافی و دوم است! + راهکار سه مرحله ای

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،  بحران پسماند در استان‌های مازندران و گیلان از دهه ۱۳۷۰ آغاز شد و در دهه ۱۳۹۰ به یک ابرچالش زیست‌محیطی تبدیل شد که اکنون ابعاد گسترده‌ای یافته است.

کوه زباله در شمال کشور

رشد سریع گردشگری، افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی و تغییر الگوی مصرف، منجر به تولید حجم عظیمی از زباله شد که زیرساخت‌های موجود توان مدیریت آن را نداشتند. نبود سیستم‌های تفکیک زباله در مبدأ، ضعف در سرمایه‌گذاری برای فناوری‌های نوین بازیافت و پردازش پسماند، و تخلیه مستقیم زباله‌ها در طبیعت، موجب آلودگی جنگل‌ها، رودخانه‌ها و سواحل شد. نفوذ شیرابه‌های آلوده به آب‌های سطحی و زیرزمینی، انتشار بوی نامطبوع و افزایش بیماری‌های مرتبط، تنها بخشی از پیامدهای این بحران است که زندگی میلیون‌ها نفر را در این دو استان تحت تأثیر قرار داده است.

افزایش تصاعدی حجم زباله در کنار نبود زمین مناسب برای دفن اصولی، به دلیل سطح بالای آب‌های زیرزمینی و شرایط خاص توپوگرافی، بحران را به مرحله‌ای رسانده که دیگر روش‌های سنتی دفع پسماند پاسخگو نیستند.

دفن غیراصولی و سوزاندن روباز، علاوه بر تشدید آلودگی هوا و خاک، منجر به از بین رفتن بخش‌هایی از جنگل‌های هیرکانی شده است. از سوی دیگر، پروژه‌های نیروگاه‌های زباله‌سوز به دلیل مشکلات مالی و فنی به کندی پیش می‌روند و راه‌حل‌های پایدار همچنان در مرحله تصمیم‌گیری باقی مانده‌اند. در نتیجه، این ابرچالش نه‌تنها زیست‌بوم این مناطق را در معرض خطر جدی قرار داده، بلکه صنعت گردشگری، اقتصاد محلی و امنیت غذایی وابسته به شیلات را نیز تهدید کرده است.

شمال در محاصره زباله؛ جنگل‌ها، دریا و زندگی مردم در خطر!

صدرالدین علیپور

صدرالدین علیپور، رئیس اسبق سازمان مدیریت پسماند شهر تهران و دکترای محیط زیست در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا در خصوص ابرچالش پسماند در دو استان مازندران و گیلان و علل و راهکارها اینگونه گفت:  مدیریت پسماند در استان‌های شمالی کشور، به‌ویژه مازندران و گیلان، به یکی از ابرچالش‌های محیط‌زیستی و اجرایی تبدیل شده است. این بحران نتیجه‌ی انباشت چندین دهه مشکلات است؛ مشکلاتی که به دلیل نبود زیرساخت‌های فنی و تکنولوژیکی، ضعف ظرفیت‌سازی اجرایی، و کمبود آموزش و فرهنگ‌سازی، روزبه‌روز شدیدتر شده‌اند. در حال حاضر، حجم عظیمی از پسماندها در این استان‌ها به‌طور غیرقابل‌کنترلی در جنگل‌ها، حاشیه‌ دریا و مناطق کوهستانی که منابع آب‌های زیرزمینی را تغذیه می‌کنند، رهاسازی می‌شود. این وضعیت بحرانی نه‌تنها آسیب‌های جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست وارد کرده، بلکه مدیریت شهری و استانی را نیز با چالش‌های متعددی روبه‌رو ساخته است.

مهاجرت گسترده از اصفهان و مشهد و شهرهای جنوبی به استان گیلان و مازندران و تشدید بحران پسماند

علیپور در خصوص اینکه ابربحران پسماند و مدیریت زباله ها در دو استان شمالی چگونه شکل گرفته است گفت: یکی از مهم‌ترین دلایل تشدید این بحران، رشد سریع جمعیت و افزایش ورود گردشگران است. هر هفته و هر ماه، صدها هزار گردشگر وارد استان‌های شمالی می‌شوند و حجم پسماند تولیدی به‌شدت افزایش می‌یابد. علاوه بر این، به دلیل بحران آب در سایر مناطق کشور، بسیاری از افراد از استان‌های دیگر، به‌ویژه از مشهد و شهرهای جنوبی، به مازندران و گیلان مهاجرت کرده و در آنجا سکونت گزیده‌اند.

استان های شمالی در فصل زمستان کانون بحرانی تامین برق هستند

این کارشناس حوزه پسماند و محیط زیست افزود: این افزایش جمعیت و ورود گردشگران بدون در نظر گرفتن ظرفیت اکولوژیک منطقه رخ داده و زیرساخت‌های موردنیاز برای مدیریت پسماند، ترافیک، انرژی، و سایر خدمات شهری فراهم نشده است. به‌طور مثال، در فصل زمستان، استان‌های شمالی یکی از کانون‌های بحرانی در تأمین برق هستند و این خود به یک چالش اساسی تبدیل شده است.

تاثیر تغییرات گسترده در کاربری اراضی بر ابر چالش پسماند در شمال کشور

صدرالدین علیپور با بیان اینکه در سال‌های اخیر، تغییرات گسترده در کاربری اراضی، یکی دیگر از دلایل تشدید بحران پسماند بوده است افزود: بسیاری از زمین‌های کشاورزی و بکر جنگلی به ویلا و سکونت‌گاه‌های دائمی و تفریحی تبدیل شده‌اند، بدون آنکه برای آن‌ها زیرساخت‌های خدماتی، به‌ویژه در زمینه‌ی مدیریت پسماند، فراهم شود. این تغییر کاربری گسترده، منجر به افزایش تقاضا برای منابع طبیعی و در نتیجه فشار مضاعف بر محیط‌زیست منطقه شده است.

 عدم مدیریت یکپارچه پسماند در شمال کشور

وی افزود: در بسیاری از شهرهای استان‌های شمالی، به‌دلیل نبود یک سیستم متمرکز و کارآمد برای مدیریت زباله، پسماندها به‌صورت پراکنده و غیراصولی دفع می‌شوند. باوجود اینکه در سطح جهانی مدیریت زباله مبتنی بر فرآیندهایی مانند بازیافت، کمپوست‌سازی و پردازش صنعتی است، در این مناطق، هیچ اقدام جدی برای ایجاد سایت‌های متمرکز پردازش زباله انجام نشده است.در حال حاضر، استان‌های مازندران و گیلان به دلیل شرایط اکولوژیکی خاص خود، فاقد مناطق وسیع و بی‌استفاده‌ای مانند بیابان‌ها هستند که بتوان در آن‌ها سایت‌های دفن زباله ایجاد کرد. به همین دلیل، در بسیاری از شهرها، زباله‌ها به‌صورت موزاییکی در نقاط مختلف رهاسازی شده و در نهایت به بحران فعلی دامن زده است.

آمایش سرزمینی نداریم

یکی از مشکلات اساسی منطقه ، تغییرات مداوم در مدیران و سیاست‌های اجرایی است که طی سالیان شکل گرفته است ولی هیچکدام کار سودمندی تاکنون انجام نداده اند. علیپو در این خصوص گفت: در سطح جهانی، یکی از اصول اساسی برای توسعه‌ی پایدار، اجرای طرح‌های آمایش سرزمین است. این اصل مشخص می‌کند که در هر منطقه با توجه به شرایط اقلیمی و زیست‌محیطی، چه نوع فعالیت‌های اقتصادی و انسانی باید انجام شود.متأسفانه، در استان‌های شمالی، این اصول نادیده گرفته شده و توسعه‌ی بی‌برنامه و ناهماهنگ، منجر به رشد نامتوازن جمعیتی و تخریب محیط‌زیست شده است. برای مثال، ۲۰ تا ۳۰ سال پیش، احداث صنایع آب‌بر در اصفهان، در ابتدا به‌عنوان یک فرصت اقتصادی مطرح می‌شد، اما امروز شاهد پیامدهای زیست‌محیطی و بحران کم‌آبی در این استان هستیم. مشابه همین روند، در شمال کشور نیز بدون در نظر گرفتن ظرفیت زیستی، توسعه‌ی سکونتی و گردشگری اتفاق افتاده است.از سوی دیگر، عدم توجه به آمایش سرزمین، باعث شده است که حتی مکان‌یابی مناسبی برای مدیریت پسماند انجام نشود. درحالی‌که یکی از مؤلفه‌های اصلی در آمایش، در نظر گرفتن فضاهای مناسب برای دفن و پردازش زباله است، در استان‌های شمالی، به‌دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب، زباله‌ها به‌صورت غیرمتمرکز در جنگل‌ها و دریا تخلیه می‌شوند.

مسئله پسماند در استان های شمالی کشور به یک بحران ملی تبدیل شده است

رئیس اسبق سازمان مدیریت پسماند شهر تهران با گفتن از اینکه مسئله پسماند در استان‌های شمالی کشور، به‌ویژه مازندران و گیلان، به یک بحران ملی تبدیل شده است تاکید داشت : این بحران در نتیجه‌ی عدم پیش‌بینی و برنامه‌ریزی مناسب طی سالیان گذشته به وجود آمده و امروز شاهد انباشت زباله در مناطقی همچون سواحل، جنگل‌ها و حاشیه رودخانه‌ها هستیم. در برخی از شهرها، زباله‌ها به‌صورت موقت در کنار دریا انباشت می‌شوند، بدون اینکه راه‌حلی دائمی برای این موضوع در نظر گرفته شود. هرچند در مستندات و مطالعات انجام‌شده، ظرفیت‌های محیطی این استان‌ها مورد بررسی قرار گرفته، اما در عمل توجه کافی به این ظرفیت‌ها نشده است.اگر مدیریت درستی بر این مسئله انجام نشود، بحران به‌سرعت تشدید خواهد شد. این بحران تنها به مشکل پسماند محدود نمی‌شود، بلکه اثرات مخربی بر منابع آب زیرزمینی، اکوسیستم طبیعی و سلامت عمومی خواهد داشت. با توجه به بالا بودن سطح آب‌های زیرزمینی در این مناطق، امکان دفن زباله به‌شیوه‌های مرسوم وجود ندارد و همین مسئله نیاز به اتخاذ راهکارهای نوین را دوچندان می‌کند.

برنامه کنترل بحران ، سه مرحله ای باید باشد

دکتر صدرالدین علیپور با تاکید بر اینکه برای کنترل این بحران، یک برنامه‌ی سه‌مرحله‌ای باید اجرایی شود چنین توضیح داد:

در گام نخست، مدیریت بحران باید به‌سرعت اجرایی شود که شامل جمع‌آوری زباله‌های رهاشده در مناطق جنگلی، سواحل و رودخانه‌هاست. این مرحله یک اقدام اضطراری است که باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام شود تا از گسترش بیشتر آلودگی جلوگیری کند.

در گام دوم، ایجاد سایت‌های متمرکز پردازش پسماند ضروری است. این سایت‌ها باید بین چند شهر مشترک باشند و امکان تفکیک پسماند خشک و تر، بازیافت و تولید کمپوست در آن‌ها فراهم شود. همچنین، لازم است برای مناطقی که سطح آب زیرزمینی بالاست و امکان دفن زباله وجود ندارد، راهکارهای جایگزین در نظر گرفته شود.

در گام سوم، زیرساخت‌های لازم برای مدیریت پایدار پسماند ازجمله افزایش ظرفیت زباله‌سوزها، بهبود فناوری‌های پردازش زباله و استفاده از تکنیک‌های نوین برای کاهش رطوبت و افزایش ارزش حرارتی زباله باید اجرا شود. برخی از این زباله‌ها می‌توانند به‌عنوان سوخت جایگزین در صنایع سیمان مورد استفاده قرار گیرند، مشروط بر اینکه زیرساخت‌های لازم فراهم شود.

بحران پسماند در مازندران تنها یک مسئله محلی نیست، باید در سطح ملی به آن توجه داشت

علیپور تاکید داشت: این بحران تنها یک مسئله‌ محلی نیست و باید در سطح ملی به آن پرداخته شود. استان‌های شمالی کشور از نظر زیست‌محیطی، منابع طبیعی و همچنین گردشگری، نقش بسیار مهمی در اقتصاد کشور دارند. هرگونه آسیب به این مناطق نه‌تنها برای ساکنان محلی، بلکه برای کل کشور تبعات جدی خواهد داشت. به همین دلیل، ضروری است که بودجه‌ مشخصی برای مدیریت این بحران در نظر گرفته شود و یک برنامه‌ی اجرایی با زمان‌بندی دقیق تدوین شود.

فاجعه ملی پسماند در گیلان و مازندران

اقدامات قضایی مناسب بود اما کافی نیست

این کارشناس محیط زیست با اشاره به اقداماتی مانند تعطیلی برخی سایت‌های غیرمجاز دفع زباله که در ماه‌های اخیر از سوی دستگاه قضایی انجام شد بیان داشت: گرچه در ظاهر اقدامی مثبت به نظر می‌رسد، اما در نبود جایگزین مناسب، بحران را تشدید خواهد کرد. شهرهایی مانند بابل، قائم‌شهر و رشت روزانه حجم زیادی زباله تولید می‌کنند و درصورتی‌که محلی برای دفع زباله وجود نداشته باشد، وضعیت از کنترل خارج خواهد شد. این موضوع نشان می‌دهد که بستن این سایت‌ها بدون ارائه‌ی راهکار جایگزین، نه‌تنها راه‌حل نیست بلکه بحران را عمیق‌تر می‌کند.

سازمان محیط زیست جدی تر به میدان بیاید

صدرالدین علیپور با گفتن از اینکه قوانین سخت‌گیرانه‌تری برای جلوگیری از دفع غیرمجاز زباله و تخریب محیط‌زیست باید به اجرا درآید گفت: سازمان محیط‌زیست نیز باید در مکان‌یابی و صدور مجوز برای سایت‌های مدیریت پسماند، نقش فعال‌تری داشته باشد و روند صدور مجوزها را تسریع کند.

برای کنترل این ابرچالش به واردات فناوری خارجی و سرمایه گذاری خارجی نیاز است؟

یکی از سؤالات اساسی این است که آیا برای حل این بحران نیاز به واردات فناوری و سرمایه‌گذاری خارجی داریم؟ علیپور اینگونه پاسخ داد: با توجه به پیچیدگی‌های فنی، حجم بالای زباله و نیاز به پردازش پیشرفته، استفاده از فناوری‌های روز دنیا امری ضروری به نظر می‌رسد. اول باید بررسی شود که چگونه می‌توان با بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی این بحران را به‌طور مؤثر مدیریت کرد. اگر این بحران به‌موقع کنترل نشود، در آینده‌ای نه‌چندان دور، شاهد افزایش غیرقابل‌کنترل آلودگی منابع آب، از بین رفتن اکوسیستم‌های طبیعی، کاهش کیفیت زندگی در این مناطق و لطمه‌ی شدید به گردشگری خواهیم بود. اکنون زمان آن رسیده که با یک برنامه‌ریزی دقیق، نگاه ملی و تأمین منابع مالی مناسب، برای حل این بحران اقدام کنیم، پیش از آنکه تبدیل به معضلی غیرقابل حل شود.یکی از مشکلات اساسی مدیریت پسماند در سال‌های اخیر، نبود مدیریت اولیه‌ صحیح و ظرفیت‌سازی مناسب بوده است. در طی این سال‌ها، نه‌تنها برنامه‌ای جدی برای آموزش و فرهنگ‌سازی جهت تفکیک زباله از مبدأ اجرا نشده، بلکه در توسعه‌ی زیرساخت‌های پردازشی نیز کم‌کاری صورت گرفته است. اگر از ابتدا زیرساخت‌های پردازشی مناسب در چندین شهر ایجاد می‌شد و تکنولوژی‌های داخلی برای بازیافت و پردازش پسماند به کار گرفته می‌شد، امروز با بحران انباشت زباله و آلودگی زیست‌محیطی در استان‌های مختلف مواجه نبودیم.مشکل اصلی در حال حاضر، عدم اجرای سیاست‌های مؤثر در حوزه‌ی مدیریت پسماند است. در برخی شهرها، زباله‌ها بدون برنامه‌ریزی در کنار دریا، جنگل و مناطق حساس انباشته شده‌اند، بدون اینکه برنامه‌ای برای جمع‌آوری و پردازش آن‌ها وجود داشته باشد. این مسئله نشان‌دهنده‌ غفلت از ظرفیت‌های طبیعی و محیط‌زیستی مناطق شمالی کشور است. اگر این بحران به‌درستی مدیریت نشود، به یک ابرچالش تبدیل خواهد شد که روزبه‌روز شدت بیشتری پیدا می‌کند و تأثیرات مخرب آن نه‌تنها بر محیط‌زیست، بلکه بر گردشگری، اقتصاد محلی و سلامت عمومی نیز مشهود خواهد بود.

سه فاز اساسی مدیریت بحران پسماند

صدرالدین علیپور با گفتن از اینکه برای جلوگیری از تبدیل شدن این بحران به یک معضل غیرقابل‌کنترل، باید یک برنامه‌ جامع و سه‌مرحله‌ای برای مدیریت آن تدوین شود تاکید دوباره داشت:

در فاز نخست، لازم است زباله‌هایی که در طبیعت انباشته شده‌اند، جمع‌آوری شوند. مناطقی که در آن‌ها زباله‌ها در جنگل، کنار رودخانه‌ها یا دریا رها شده‌اند، باید شناسایی و در کوتاه‌ترین زمان ممکن پاکسازی شوند. این اقدام مانع از آلودگی بیشتر منابع آبی و خاکی خواهد شد.

در فاز دوم، باید مکان‌هایی مناسب برای پردازش زباله در نظر گرفته شود. به‌جای اینکه هر شهر به‌طور جداگانه با این مشکل دست‌وپنجه نرم کند، لازم است برای چندین شهر یک سایت متمرکز ایجاد شود که در آن پردازش پسماند به‌صورت حرفه‌ای انجام شود. این پردازش شامل تفکیک پسماند خشک از تر، استفاده از مواد ارگانیک برای تولید کمپوست، و بازیافت زباله‌های قابل‌استفاده خواهد بود.

در فاز سوم، فناوری‌های زباله‌سوزی باید بهینه‌سازی شوند تا ارزش حرارتی زباله‌های غیرقابل‌بازیافت افزایش یابد. خوشبختانه استان مازندران دو زباله‌سوز دارد که یکی فعال شده و دیگری نیازمند اصلاحات فنی است. برای بهبود عملکرد آن‌ها، باید ترکیب زباله‌ها تغییر کند تا ارزش حرارتی آن‌ها بالاتر رود. همچنین، برخی از زباله‌های غیرقابل‌استفاده را می‌توان به‌صورت فشرده‌شده در صنایع سیمان‌سازی به کار برد. این رویکرد نه‌تنها حجم زباله‌های دفن‌شده را کاهش می‌دهد، بلکه از تولید گازهای گلخانه‌ای نیز جلوگیری خواهد کرد.

یک تصور اشتباه در مدیریت پسماند کشور

رئیس اسبق سازمان مدیریت پسماند شهر تهران با بیان اینکه یکی از مشکلات بزرگ در مدیریت پسماند، تصور اشتباهی است که در سال‌های اخیر درباره‌ استفاده از تکنولوژی‌های خارجی ایجاد شده است گفت:متأسفانه، برخی تصور کردند که می‌توان بدون اصلاح ساختارهای پایه‌ای مدیریت زباله، با خرید دستگاه‌های خارجی این مشکل را حل کرد. در این سال‌ها، شرکت‌های مختلفی وعده دادند که با واردات دستگاه‌های زباله‌سوز، می‌توان بدون تفکیک و مدیریت صحیح، تمام زباله‌ها را به انرژی تبدیل کرد. اما در عمل، چنین چیزی امکان‌پذیر نیست.پسماندهای تر ارزش حرارتی لازم برای سوزاندن را ندارند، بنابراین اگر تفکیک به‌درستی انجام نشود، دستگاه‌های زباله‌سوز پس از مدت کوتاهی کارایی خود را از دست می‌دهند. نمونه‌هایی از این اشتباهات در کشور رخ داده که باعث شد برخی از دستگاه‌ها پس از مدت کوتاهی به دلیل اختلاط زباله‌های تر و خشک، دچار فرسودگی و تخریب شوند. این مسئله نشان می‌دهد که بدون اصلاح حلقه‌ اولیه‌ی مدیریت پسماند، هرگونه سرمایه‌گذاری در فناوری‌های خارجی، بی‌نتیجه خواهد بود.

لزوم استفاده از تکنولوژی‌های برتر، اما در کنار مدیریت صحیح

ادامه داد: درصورتی‌که مراحل اولیه‌ مدیریت پسماند به‌درستی انجام شود، می‌توان از فناوری‌های پیشرفته برای مدیریت زباله‌های غیرقابل‌بازیافت استفاده کرد. کشورهای اروپایی تجربه‌های موفقی در این زمینه دارند. برای مثال، زباله‌سوز وین در اتریش به‌عنوان یک نقطه‌ی گردشگری شناخته می‌شود و حدود ۳۰ درصد از گرمایش آب شهری را تأمین می‌کند. در آلمان نیز زباله‌سوزهای پیشرفته‌ای بدون ایجاد آلودگی فعالیت می‌کنند. اگر بخواهیم از چنین فناوری‌هایی استفاده کنیم، باید ابتدا زیرساخت‌های مدیریتی لازم را فراهم کنیم. در غیر این صورت، هرگونه سرمایه‌گذاری در این بخش به هدر خواهد رفت.

جمع‌بندی: بحران ملی که نیازمند عزم جدی است

به گزارش رکنا، مشکل مدیریت پسماند در استان‌های شمالی کشور یک بحران ملی است که به دلیل تأثیر مستقیم آن بر محیط‌زیست، گردشگری و اقتصاد، نباید تنها به یک استان محدود شود. این بحران نیازمند یک برنامه‌ی ملی با بودجه و زمان‌بندی مشخص است. بستن سایت‌های دفن زباله بدون ارائه‌ی راه‌حل جایگزین، تنها مشکل را تشدید می‌کند، همان‌طور که در برخی شهرها پس از بستن مراکز دفن، زباله‌ها به‌طور غیرقانونی به استان‌های دیگر منتقل شدند.

بنابراین، راه‌حل اساسی این بحران، ایجاد یک مدیریت یکپارچه و علمی است که شامل تفکیک زباله از مبدأ، آموزش و مشارکت مردمی، ایجاد سایت‌های پردازش مدرن، و استفاده‌ی بهینه از فناوری‌های زباله‌سوزی با استانداردهای زیست‌محیطی است. این اقدامات باید در سطح ملی اجرا شوند تا از تبدیل‌شدن بحران زباله به یک معضل غیرقابل‌کنترل در سال‌های آینده جلوگیری شود.

 

  • فیلم نمایش مهارت‌های گاوباز حرفه‌ای در میدان

وبگردی