قاتل نیستم؛ مجنونم
پرونده قتل سپهر پس از یک سال با ثبت شکایت پدر مقتول وارد مرحله تازهای شد. عامل جنایت در گفت به دستور پیرمردی و در حالت جنون مرتکب قتل شده است.
اشکان 36ساله متهم است پسری 10 ساله به نام سپهر را بعدازظهر دهم شهریور سال گذشته در خیابان وحدت اسلامی، بازارچه شاپور با چاقو سر بریده است. او دو روز بعد از این جنایت دستگیر شد و با انتقال به پلیس آگاهی تهران به قتل این کودک اعتراف کرد و به ماموران گفت: معتاد شیشهام و جنون دارم. روز حادثه نیز توهمزده و با شنیدن صدایی که میگفت چاقو به دست به خیابان برو وارد خیابان شدم. نفهمیدم چطور سپهر را دیدم و او را کشتم.
متهم به قتل پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد. این در حالی بود که مادر سپهر با حضوردر دادسرا از قاتل فرزندش شکایت کرده بود، اما پدر مقتول به دلیل اینکه در زندان به سر میبرد، نتوانسته بود در دادسرا حاضر شود و شکایت خود را مطرح کند.
در این مرحله با توجه به این که متهم مدعی بود بیمار روانی است و جنون دارد، با دستور قاضی سجاد منافیآذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران متهم برای مشخص شدن ادعایش به پزشکی قانونی منتقل شد که پس از چندبار معاینه کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند اشکان بیمار روانی است و در روز جنایت هم جنون به او دست داده و باید در بیمارستان روانی بستری شود. با مشخص شدن این موضوع روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. بنابراین او تحت درمان قرار گرفت. با صدور قرار موقوفی تعقیب برای متهم، اولیای دم به آن اعتراض کرده و پرونده برای رسیدگی به اعتراض به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد اما قضات دادگاه کیفری استان تهران پس از بررسی پرونده متوجه شدند شکایت پدر سپهردر پرونده ثبت نشده است. به همین خاطر پرونده را برای رفع نقص به دادسرا باز گرداندند.
روز یکشنبه پدر سپهر برای مواجهه حضوری با قاتل پسر کوچولویش و ثبت شکایتش از عامل جنایت از زندان به شعبه سوم بازپرسی دادسرای امور جنایی منتقل شد. او به بازپرس سجاد منافیآذر گفت: چند سالی است که در زندان هستم. تا به حال متهم را ندیدهام و از او شکایت دارم که پسرم را بیدلیل به قتل رسانده است. اگر مشخص شود قاتل پسرم جنون دارد من از او دیه میخواهم اما اگر مشخص شود این متهم به قتل بیمار روانی نیست و جنون ندارد، قصاص او را میخواهم .
این در حالی بود که اشکان نیز در تحقیقات قضایی گفت: من پدر مقتول را نمیشناسم و امروز برای اولین بار است که او را میبینم. با او دشمنی نداشتهام. از مرگ فرزندش بشدت ناراحتم و عذاب می کشم. از او و خانوادهاش طلب بخشش دارم.
قاضی پرونده با ثبت شکایت پدر مقتول و آخرین گفتههای متهم به قتل، پرونده او ر ا به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد.
قاتل سپهر در حاشیه جلسه بازپرسی در دادسرا در گفتوگو با جامجم از انگیزه اش برای قتل گفت او میگوید جنون دارد و تحت تاثیر بیماری اش مرتکب این جنایت شده است.
چند سال است که شیشه مصرف میکنی؟
بیش از هشت سال است که معتادم و شیشه مصرف میکنم. یکی از بستگان نزدیکم مرا معتاد کرد و کار و زندگیام را گرفت. با هزاران بدبختی در بانک استخدام شده بودم که او مرا معتاد کرد. از کار بیکار شدم و زندگیام ازآن روز به سمت تباهی رفت .
پیش از قتل زندانی شده بودی؟
پنج بار به اتهام مواد مخدر و درگیری با خانوادهام دستگیر شدم.
سپهر را میشناختی؟
من این پسر کوچولو را نمیشناختم. تا به حال او را ندیده بودم و فقط در لحظهای که او را کشتم برای اولین بار دیدمش .
برای چه او را کشتی؟
باور کنید آن لحظه جنون به من دست داد. کنترل رفتار خود را نداشتم. چند روز قبل برادرم به خانهمان آمد و مدام از چاقوی آشپزخانه حرف میزد. روز قتل هم صدای پیرمرد خوشسیمایی را شنیدم که گفت چاقو را بردار و برو. چاقو را از خانه برداشتم و در کوچه پسری را دیدم که شبیه بچگیهای خودم بود. نفهمیدم چطور چاقو را به او زدم و این کودک را کشتم. باور کنید تا دو سه ماه اول شوکه بودم و باورم نمیشد دست به جنایت زدهام. هنوز هم این ماجرا را باور ندارم.
سابقه بستری شدن در بیمارستان روانی را داری؟
چند بار بستری شدم. به دلیل این که دچار توهم میشدم و حالم بد بود، به مرکز روانی میرفتم و به طور موقت آنجا بودم و بعد به خانه بازمیگشتم.
پشیمانی؟
آنقدر که حاضرم بمیرم و دیگر زنده نباشم. من خودم مادر دارم و دلم برای او تنگ شده است. میدانم دلتنگی مادرو فرزندی یعنی چه و داغ این خانواده را خوب احساس میکنم. شرمندهام. نمیدانم باید چه بگویم. دچار عذابوجدان شدهام و لحظهای چهره پسر خردسال و صدایش از ذهنم دور نمیشود. عذابوجدان رهایم نمیکند.
آخرین حرف؟
فقط میخواهم به والدین سپهر بگویم، شرمندهام و اشتباه کردهام. من نمیدانم چطور پسرشان را کشتم. من بابت مرگ او عذاب میکشم. دوست دارم بمیرم. دلتنگ مادرم هستم و میخواهم او را ببینم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
این خبر ها را از دست ندهید:
آزار و اذیت وحشیانه زن جوان داخل لیموزین / لباس ناجور پوشیده بود و من تسلیم شیطان شدم
دردسر خراب شدن آسانسور برای عروس و داماد / آنها به شیوه عجیب به حجله شان درطبقه هفتم رفتند + فیلم عکس
آزار و اذیت وحشیانه زن جوان داخل لیموزین / لباس ناجور پوشیده بود و من تسلیم شیطان شدم
میهمانی شبانه مست شدم و سهیل مرا آزار و اذیت کرد
صاحبخانه نگاه های آلوده داشت ، وقتی شوهرم می رفت او به خانه ما می آمد
شوهرم 2 مرد را اجیر کرده بود تا مرا کتک بزنند اما آنها دست و پای مرا بستند و ...
رفتار وقیحانه داماد با نوعروس 20 ساله در شب جشن تولد
شکایت مادر از کثیف ترین پسر
انتقام وحشتناک پسر جوان از زن آرایشگر و دوست بیوه اش
عمل زشت با دو دختر در حمام
بازی فوتبال مردان با لباس زنانه + عکس
ارسال نظر