گفت‌وگو با سیاوش طهمورث؛ بازیگری که نویسنده شد

ابهت خاصی دارد، حتی وقتی با لبخند حرف می‌زند. اما پشت این جذبه خاصش، روحیه مهربان و لطیفی دارد. این را می‌توان از آثار ادبی او در حوزه هنر‌های نمایشی به خوبی درک کرد. البته این ابهت و جذبه، از او یک چهره منحصر به فرد در ایفای نقش‌های خاکستری و ضدقهرمان در سینما و تلویزیون ساخته است.

بازی در مجموعه‌های تلویزیونی «گرگ‌ها»، «آینه»، «در پناه تو»، «شلیک نهایی»، «وکلای جوان»، «به سوی افتخار»، «آبی مثل دریا»، «فکر پلید»، «معصومیت از دست رفته»، «بانو»، «شهر دقیانوس»، «زیر تیغ»، «برابر اصل»، «معمای شاه» و… تنها بخشی از هنرنمایی‌های سیاوش طهمورث را برای ما تداعی می‌کند.

البته فعالیت‌های او فقط به اینجا ختم نشده و او در بخش‌های مختلف هنر‌های نمایشی، چون اجرای تئاتر، نمایشنامه‌نویسی و فیلمنامه هم حرف‌هایی برای گفتن دارد. او متولد ۳ اسفند ۱۳۲۵ در تهران و فارغ‌التحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنر‌های دراماتیک است. به بهانه انتشار نخستین کتاب طهمورث با عنوان «از تو می‌گویم» سراغ این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون رفته‌ایم. از او درباره علاقه‌اش به نوشتن پرسیدیم و او از وضع کنونی هنر‌های نمایشی گفت و در نهایت از علل کم‌کاری این روزهایش در تلویزیون باخبر شدیم. در ادامه گفت‌و‌گوی ما با این هنرمند پیشکسوت را می‌خوانید.

شما اهل قلم هستید و سال‌ها نمایشنامه‌های مختلف می‌نوشتید، اما چرا در مراسم رونمایی از کتاب‌تان اشاره کرده بودید که تمایلی به چاپ کتاب نداشته و به اصرار دوستان این دست‌نوشته‌های شما منتشر شده است؟

من بار‌ها گفته‌ام و مجدد می‌گویم چاپ کتاب تخصص می‌خواهد و حتی خودم با آنکه سال‌ها می‌نوشتم، اما تا به امسال جسارت ورود به این حوزه را نداشتم. هیچ‌گاه نوشته‌هایم را با هدف و به‌خاطر نویسنده شدن ننوشتم. من این‌ها را می‌نوشتم تا مسائل ذهنی‌ام را روی کاغذ بیاورم. تعداد زیادی داستان‌های بلند و کوتاه، فیلمنامه و نمایشنامه نوشتم، شعر هم سرودم تا یادم باشد چطور فکر می‌کردم و چه برخورد‌هایی در جامعه داشتم، اما دوست نداشتم آن‌ها را منتشر کنم. البته غیراز این مجموعه داستان، نمایشنامه و فیلمنامه هم دارم.

رشته اصلی من حوزه‌های کارگردانی و بازیگری، صداپیشگی، دوبله در رادیو و طراحی است و به‌طور کلی در رشته‌های نمایشی فعالیت دارم. دوستان اصرار کردند و خودشان پیگیر چاپ آن شدند تا آثار را در قالبی غیراز هنر‌های نمایشی ارائه دهند.

این نخستین کتاب شما بود. آخری که نخواهد بود؟

نه کتاب دوم و سوم هم در دست چاپ است. نوشته‌های دیگری هم دارم که برای چاپ آن‌ها عجله‌ای ندارم، اما به همت دوستان و به مرور چاپ خواهد شد. برای امسال یک کتاب دیگر هم در دست دارم که آن هم در قالب داستان کوتاه است و به‌زودی منتشر می‌شود. علاوه بر این فیلمنامه و شعر هم دارم که زمان دقیق چاپ آن مشخص نیست. البته نمایشنامه‌هایم را اجرا کرده‌ام، اما منتشر نشده‌اند. فیلمنامه‌هایم هم به‌علت اینکه سرمایه‌گذاری برای آن‌ها پیدا نکرده‌ام هیچ وقت منتشر نشده‌اند. همه نوشته‌هایم مرتبط با هنر‌های نمایشی است و مخالف این هستم که در حوزه‌های دیگر کتاب بنویسم.

خیلی از همکاران شما در حوزه‌های مختلف نویسندگی ورود پیدا کرده و کتاب‌های متعدد چاپ کرده‌اند. چرا مخالف نوشتن در حوزه‌های غیراز هنر‌های نمایشی هستید؟

به عقیده من نویسندگی، خوانندگی، مجری‌گری و امثال این کار‌ها بازیگر را از تمرکز روی کار اصلی‌اش که هنرپیشگی است دور می‌کند. بازیگر باید در حرفه بازیگری خود تخصص کسب کند. شما می‌بینید بازیگرانی که بیشتر تئاتر تمرین می‌کنند موفق‌ترند. حتی حرفه‌ای‌ترین بازیگران هم هر ۲ سال یک‌بار تئاتر کار می‌کنند تا خودشان را بازسازی کنند.

البته من دعوت می‌کنم از افراد صاحب‌نظر و بااستعداد که در حوزه هنر‌های نمایشی به‌صورت تخصصی ورود پیدا کنند و برای این هنر، فیلمنامه و نمایشنامه‌های خوب بنویسند، زیرا در وضع کنونی، ما با خلأ آثار خوب مواجهیم که نتیجه آن هم تولید برخی فیلم‌های بد و غیرقابل دفاع می‌شود.

در کل، وضع کتاب و آثار مکتوب را چگونه می‌بینید؟

کشور ما با حدود ۸۵ میلیون جمعیت، سرانه مطالعه بسیار پایین‌تر از حد استاندارد دارد. اغلب کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند با آنکه تیراژ بالایی هم ندارند در کتابفروشی‌ها انبار می‌شوند. این نشان می‌دهد که جامعه ما کتابخوان نیست؛ این یک آسیب است که نه‌تن‌ها امروز بلکه در آینده هم نگران‌کننده است. البته گرانی کاغذ و بالطبع کتاب هم جای خود دارد، ولی دلیلی بر نخواندن کتاب نمی‌شود.

جالب اینجاست در این شرایط، بسیاری که تخصصی در این زمینه ندارند علاقه‌مند به چاپ کتاب می‌شوند و متأسفانه کتاب‌سازی آفت این حوزه می‌شود. در حوزه هنر‌های نمایشی هم در سؤال قبل عرض کردم که آثار خوب بسیار کم داریم.

شما سال‌ها در تئاتر بازی کرده و به‌عبارتی خاک صحنه را خورده‌اید؛ وضعیت کنونی تئاتر را چگونه می‌بینید؟

به عقیده من نه‌تن‌ها تئاتر بلکه سینما و تلویزیون شرایط خوبی ندارد. به‌رغم حضور هنرمندان و بازیگران بااستعداد متأسفانه تعدادی از آن‌ها به خطا می‌روند. البته استثنا هم داریم، اما استثنا قاعده نمی‌شود. آنچه وجود دارد ضعف در مدیریت کار‌های هنری است. ما اگر مدیریت درست هنری داشته و مدیران‌مان شناخت درستی از هنر در زمینه‌های مختلف سینما، تلویزیون و تئاتر داشته باشند راه را درست‌تر خواهیم رفت. ولی تا زمانی که مسئولان ما شناخت درست و برنامه‌ای در حوزه کاری خود نداشته باشند ممکن است ما به خطا برویم.

من صراحتا از همین جا به نکته‌ای اشاره می‌کنم که ممکن است برخی دوستان و همکارانم از من دلخور شوند؛ از مسئولانی که در این حرفه تخصص و تجربه ندارند می‌خواهم که کنار بروند و بگذارند اهل هنر روی کار بیایند. اگر هم تخصص دارند با برنامه کار کنند. برنامه‌ریزی کنند و ببینند ما در هنر نمایشی کجا قرار داریم و باید به چه جایگاهی برسیم. این فاصله‌ها با برنامه‌ریزی درست و حسابی شده پر می‌شود. من هیچ‌گاه اسائه ادب نمی‌کنم و با احترام تمام از همه مسئولان این حوزه می‌خواهم که برای چشم‌انداز هنر نمایشی درست برنامه‌ریزی کنند.

شاید این حرف‌تان خیلی کلی باشد، کمی دقیق‌تر می‌گویید برنامه‌ریزی در حوزه هنر‌های نمایشی یعنی انجام چه کارهایی؟

برای مثال من به زمانبندی اجرای سالن‌های خوب شهر انتقاد دارم، زیرا بهترین سالن‌ها که تئاتر شهر و تالار وحدت هم شامل آن می‌شود هم‌اکنون نمایش‌های متناسب این سالن‌ها اجرا نمی‌کنند و این خلأ برنامه‌ریزی مسئولان را نشان می‌دهد. یک مسئول باید بررسی کند که آیا برنامه قابلیت اجرا در این سالن‌های اصلی شهر را دارد؟ من از همین جا از مسئولان بالادست این حوزه، از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته تا مسئولان کمیسیون فرهنگی مجلس، در کمال ادب و احترام سؤال می‌کنم چندبار از زمان مسئولیت‌شان برای تماشای تئاتر به سالن آمده‌اند؟ شناخت و نظر تخصصی یا نقدی بر اجرا‌های تئاتر دارند؟ آیا مسیر درست برای فعالیت هنرمندان ایجاد کرده‌اند؟ به‌رغم اینکه ۹۵درصد بازیگران ما هنرمندان بااستعدادی هستند، اما مسیر درستی برایشان ساخته نشده است. البته ناگفته نماند کارگردان‌های خوب انگشت‌شمارند.

حتی این اشکال وارد است که برخی کارگردانان مبتدی با آوردن یک فیلمبردار معروف، دستیار یا مشاور با تجربه و بازیگران خوب و مشهور دست به تولید کار می‌زنند؛ کسانی که دانش و تجربه در این زمینه ندارند و نمی‌توانند بازیگران را برای اجرای بهتر راهنمایی کنند. حاصل این کار‌ها می‌شود فیلم‌های ضعیف که شایسته مردم ما نیست. علت این مشکل به مدیریت ضعیف برخی مسئولان این حوزه و نگاه تجاری آن‌ها به هنر‌های نمایشی برمی‌گردد. در هنر جای تجارت نیست.

برای من این عرصه بسیار ارزشمند است. این هنر بنیان جامعه را محکم می‌کند و به اندازه‌ای ارزشمند است که وزارت کار آن را شغل محسوب نکرده است. این خود ما هستیم که به هنر باارزشمان لطمه وارد می‌کنیم.

اغلب نقش‌های شما در فیلم‌ها نقش ضد‌قهرمان و به قول معروف منفی است. نقش مثبت هم داشتید؟ آیا خودتان اینگونه انتخاب می‌کنید؟

بله نقش مثبت هم داشتم، اما تأثیر نقش‌های ضدقهرمان بیشتر بوده. البته باید عرض کنم قبول نقش‌های ضدقهرمان از سوی بازیگر جرأت می‌خواهد و اجرای آن به‌مراتب سخت‌تر از نقش‌های مثبت است؛ چراکه بازیگر این کاراکتر‌ها باید به‌گونه‌ای بازی کند که در آن لحظه بیننده یا تماشاچی از او متنفر شود و در عین حال باید به آن‌ها القا کند که شما نقش‌تان را درست انجام داده‌اید و مقبولیت شما بیشتر شود. مضاف بر اینکه اگر قرار باشد همه نقش‌های ضدقهرمان شبیه به هم باشند این بد است.

هر نقش ضدقهرمان کاراکتر خود و دلایل خود را دارد و ممکن است ریشه در گذشته افراد داشته باشد. برای مثال من در مجموعه‌های تلویزیونی زیر تیغ، «نابرده رنج»، گرگ‌ها و فکر‌پلید نقش‌های ضدقهرمان داشتم، اما هر کدام ویژگی خاص خود را داشته و هیچ‌یک شبیه هم نیستند.

این روز‌ها مشغول چه کاری هستید؟

این روز‌ها بیشتر از تلویزیون در تئاتر کار می‌کنم و در نمایش‌های مختلف مثل نمایش «شاپرک‌خانم» روی صحنه می‌روم.

خوب شد اشاره کردید؛ خیلی وقت است که در قاب تلویزیون و سریال‌ها نقش جدیدی از شما ندیده‌ایم. چرا در این عرصه کم کار شده اید؟

اول اینکه پیشنهاد‌هایی که به من می‌شود اغلب قابل‌قبول من نیستند. دوم اینکه مبالغ قرارداد هم واقعا کم است و حتی قابل گفتن نیست. با این حال پیشنهاد‌هایی را هم که قبول می‌کنم قبل از تولید فیلم اسم مرا حذف می‌کنند. به جرأت می‌توانم بگویم که ۱۰ کارگردان به من گفته‌اند که مسئولان صداوسیما اسم مرا خط زده‌اند. خواهش می‌کنم این را بنویسید و سانسور نکنید. من از همینجا اعلام می‌کنم که تلویزیون به من کار نمی‌دهد، این در حالی است که تلویزیون خانه من است. جایی که بیش از ۴۰ سال در آن کار کرده‌ام حالا مرا نمی‌پذیرد.

کتاب از تو می‌گویم، شامل قصه‌های کوتاهی است که در یک مجموعه توسط انتشارات نودا جمع‌آوری شده است. نویسنده این کتاب معتقد است که اغلب خواننده‌های امروزی حوصله خواندن داستان‌های بلند را ندارند و به داستان کوتاه راغب‌اند؛ از این‌رو قصه هایش کوتاه، اما جذاب است. اگر مشتاق هستید از اتفاقات واقعی زندگی آقای نویسنده بیشتر بدانید پیشنهاد می‌کنیم داستان‌های این کتاب را مطالعه کنید، زیرا بیشتر محتوای کتاب برگرفته از وقایع واقعی زندگی این بازیگر است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.