سرنوشت تلخ پسر 9 ساله که دزدی می کرد + عکس
رکنا: من دوست ندارم دزدی کنم اما پدرم مرا مجبور می کند کیف مردم را بدزدم اگر به حرف پدرم گوش نکنم مرا کتک می زند و نمی گذارد چیزی بخورم! مادربزرگم مرا دوست دارد و تلاش می کند من خوب درس بخوانم ولی پدرم پول ندارد و از من می خواهد تا ...
کودک 9 ساله که به اتهام سرقت کیف در یکی از اماکن مذهبی دستگیر شده است در حالی که با دیدن ماموران انتظامی به گریه افتاده بود درباره ماجرای سرقت های خود به کارشناس اجتماعی کلانتری شیرازی مشهد گفت: پدرم به مواد مخدر اعتیاد دارد و قبلا نیز به خاطر کارهای خلاف زندانی شده است، ولی پس از آزادی از زندان هم اعتیادش را ترک نکرد و به همین خاطر همیشه با مادرم درگیر می شد تا این که یک سال قبل مادرم از او طلاق گرفت.
من هم که معنی طلاق و عواقب آن را نمی دانستم، نزد پدرم ماندم از آن روز به بعد پدرم همواره مشغول مصرف مواد مخدر بود و من هم مجبور بودم در گوشه اتاق به تنهایی بازی کنم و یا تکلیف های مدرسه ام را انجام بدهم بعد از این ماجرا پدرم مرا به مادربزرگم سپرد تا در کنار او زندگی کنم اگرچه مادربزرگم دوست داشت من فقط درس هایم را بخوانم اما مدتی قبل یک روز پدرم به سراغم آمد و زمانی که مادربزرگم در خانه نبود مرا با خود به یکی از مکان های مذهبی برد و به من یاد داد چگونه کیف افرادی را که برای عبادت و دعا به آنجا می آمدند سرقت کنم.
پدرم از دور مرا زیر نظر می گرفت و من منتظر می شدم تا کسی کیف خود را در گوشه ای قرار بدهد در این لحظه وقتی می دیدم کسی توجهی به من ندارد به آرامی کیف را برمی داشتم و تحویل پدرم می دادم. پدرم به من گفته بود اگر مردم متوجه شدند و تو را گرفتند قبل از آن که به پلیس زنگ بزنند با گریه و التماس کاری کن رهایت کنند چرا که اگر پلیس برسد تو را به زندان می برد.
من هم با گریه و زاری عنوان می کردم که گرسنه بودم و داخل کیف به دنبال خوراکی می گشتم تا دل مردم بسوزد و مرا رها کنند، اما این بار وقتی کیف مردی را که کنارش نشسته بودم سرقت کردم او متوجه شد و قبل از آن که بتوانم از ساختمان مکان خارج شوم با کمک دیگران مرا گرفت. در این هنگام پدرم نزدیک آمد و با عنوان این که او فقط یک بچه است قصد داشت مرا فراری بدهد ولی این آقا (شاکی) رهایم نکرد و تحویل ماموران داد من دوست نداشتم کیف آدم ها را بدزدم، اما از پدرم می ترسیدم اگر او نمی توانست مواد مخدر تهیه کند حالش بد می شد و مرا کتک می زد...
شایان ذکر است با حضور مادربزرگ کودک 9 ساله در کلانتری و اعلام گذشت شاکی، مددکار اجتماعی نیز اقدامات اولیه را برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی بعدی انجام داد و بدین ترتیب با حکم مقام قضایی این کودک تحویل مادربزرگش شد تا راه درست زندگی را با مشاوره و راهنمایی های کارشناسان پیدا کند. شاید دیگر...
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
سوء قصد زن دوجنسه به خانم همکارش که با یک پسر جوان ارتباط پنهانی داشت! +عکس
وضعیت وخیم سرباز پلیسی که گلویش را در کرمان بریدند
قاتل ندای 7 ساله به زودی در ملا عام اعدام خواهد شد
این پدر و پسر در تهران آدمخواری کردند / بقیه جسد کجاست؟! + عکس
سارا 19 ساله در مراسم جشن توسط 5 مرد شوم آزار دید
فوری/ نیسان آبی به داد بازیکنان استقلال در اتوبان قم رسید / آن ها سرگردان مانده بودند! + تصاویر
فوری / سقوط مرگبار هواپیمای پرواز خارجی
عاطفه 10 ساله در خانه مادر و زن همسایه را در شرایط ناجوری دید /فرار این دختر فاش کرد
آخرین خبر درباره قتل سروش محمودی و مجید کیهان در کانادا + عکس
عاقبت سیاه عشق دختر لیسانسیه به خواننده بی اخلاق پاپ ایرانی
دومین اصغر قاتل در شیراز اعدام شد
بلای وحشتناکی که رمال بر سر پسر مجرد برای بخت گشایی آورد! + عکس
انتقام عجیب مرد پولدار از همسایه / آوازهای شبانه 20 مرد افغان در یک برج لوکس شمال تهران!
«معصومه» دختر بیگناه تبریزی در تهران / بی رحم ترین خواستگار به زودی محاکمه می شود + عکس
تجاوز کارمند شیطان صفت به 2 زن که همکارش بودند+عکس
ارسال نظر