ابهام یکساله در پرونده صخره نورد 8 ساله اصفهانی جلوی چشم مربی اش
حوادث رکنا: پدر آرمان غیاثی صخره نورد 8 ساله ای که سال گذشته در اثر حادثه آسیب دید از مشخصنشدن مقصر اصلی پرونده پسرش پس از یک سال گفت.
به گزارش رکنا ، در حسرت صعود حال آرمان نسبت به زمانی که از بیمارستان مرخص شد، خیلی خوب است. آرمان در مدت زمان بستری در بیمارستان، به دلیل بیتحرکی و مسائل درمانی دیگر، با مشکل ضعف عضلات مواجه شده بود که وضعیتش خوب شد. الان حالش بد نیست. به صورت آنلاین درس میخواند و مثل قدیمها شیطنت و بازیهای کودکانهاش را انجام میدهد، ولی بههرحال نقص عضو دارد.
سال گذشته همین روزها بود. ٥٢ روز سخت برای خانواده غیاثی به پایان رسید. آنها توانستند دوباره لبخند کودکشان را ببینند. معجزه رخ داده بود.
آرمان هشت ساله روی تخت بیمارستان چشمانش را باز کرد. پسرک کوچکی که هنگام اجرای مسابقات صخرهنوردی سقوط کرد و به کما رفت. شهریور ۹۸ بود که سقوط پسربچه هشت ساله، هنگام مسابقات سنگنوردی از صخرهای، جامعه ورزشکاران و خانوادهها را سخت متأثر کرد.
این ماجرا در سالن مسابقات غیراستاندارد در فولادشهر اصفهان رخ داد. خبر آنقدر متأثرکننده بود که شماری از خانوادههای حاضر در محل مسابقه، طی نامهای به یکی از نمایندگان اصفهان، خواستار رسیدگی جدی به پرونده شکایت صخرهنورد کوچک و مجازات مقصران حادثه شدند.
در این حادثه، قفل طناب حمایتی آرمان، در ارتفاع ۸ متری باز شد و در نهایت کودک هشت ساله، بر روی زمینی که به تشک ایمنی مجهز نبود، سقوط کرد.
یکسال از حادثه سقوط آرمان غیاثی گذشت
حالا درست یکسال از این ماجرا میگذرد. آرمان میخندد، راه میرود، برای خانوادهاش شیرینزبانی میکند، ولی حتی اسم ورزش را که میآورد، لرزه بر اندام پدر و مادرش میافتد. پسرک عاشق ورزش است، ولی نمیتواند انجامش بدهد. طحال او را برداشتهاند. نمیتواند ورزش کند. هنوز هم یاد و خاطره تلخ آن روزها، هم آرمان را غمگین میکند و هم پدر و مادرش را؛ روز سالگرد این ماجرای تلخ پدر و مادر آرمان دوباره همان روزها برایشان تداعی شد. پدر آرمان حالا از ضربه روحی که به خانوادهاش وارد شده بیشتر از همه چیز ناراحت است. گله دارد. از اینکه بالاخره مقصر اصلی این ماجرا مشخص نشد. از اینکه هیأت کوهنوردی استان اصفهان بیگناه شناخته شده است:
یکسال از این ماجرا میگذرد، پرونده حال به کجا رسیده است؟
پرونده را بیشتر وکیلمان پیگیری میکند. فقط میدانم که مقصر اصلی ماجرا یعنی هیأت کوهنوردی استان هنوز اتهامی ندارد. در ابتدا ١٠درصد مقصر شناخته شد، ولی در کیمسیون هفت نفره در کل بیگناه شناخته شد. در صورتی که به اعتقاد من مقصر اصلی همین هیأت کوهنوردی است. او درباره چنین مسابقهای که این همه تبلیغات داشت، اظهار بیاطلاعی کرد.
چرا باید از این مسابقه هیچ اطلاعی نداشته باشد. در صورتی که از دو، سه هفته قبل، کلی تبلیغات میشد و از ورزشکاران کوچک میخواستند در این مسابقه شرکت کنند. اما حالا این هیأت هیچ درصدی تقصیر ندارد. این مسأله واقعا مرا ناراحت و نگران کرده است. اگر پیگیری میکنم و میخواهم که مقصر اصلی شناخته شود، برای این است که دوباره چنین حادثهای برای کودک دیگری رخ ندهد، چون ما خیلی عذاب کشیدیم. آن روزها وقتی تنها پسرم روی تخت بیمارستان بود و با مرگ دستوپنجه نرم میکرد، ما هم مردیم و زنده شدیم. تجربه سختی بود و دلم نمیخواهد برای خانواده دیگری تکرار شود.
الان مقصر در این پرونده چه کسانی هستند؟
با تلاشهای انجامشده در مرحله کارشناسی، هیأت پنج نفره از کارشناسان، بر تقصیر هیأت کوهنوردی نظر داشتند. اما هیأت کارشناسی هفت نفره در مرحله بعدی به تقصیر این هیأت معتقد نبود. با رأی صادره، حمایتگر آرمان ۵۰ درصد، مربی و مسئول برگزاری مسابقات ۳۵درصد و مربی ناظر در محل مسابقه ۱۵درصد مقصر شناخته شدهاند. بنابر همین درصدهای قصور، آنها مکلف به پرداخت دیه به خانواده آرمان هستند. در حال حاضر برای آرمان مبلغی دیه هم در نظر گرفته شده است. اما این دیه را نگرفتهام. من تمام هزینههای درمان آرمان را خودم پرداخت کردم. اگر این پرونده را پیگیری میکنم، به خاطر پول نیست، به خاطر این است که دوباره چنین حادثهای رخ ندهد.
حال آرمان الان چطور است؟
حال آرمان نسبت به زمانی که از بیمارستان مرخص شد، خیلی خوب است. آرمان در مدت زمان بستری در بیمارستان، به دلیل بیتحرکی و مسائل درمانی دیگر، با مشکل ضعف عضلات مواجه شده بود که وضعیتش خوب شد. الان حالش بد نیست. به صورت آنلاین درس میخواند و مثل قدیمها شیطنت و بازیهای کودکانهاش را انجام میدهد، ولی بههرحال نقص عضو دارد.
به یاد آن روز نمیافتد؟
سعی میکنیم اصلا برایش یادآوری نکنیم. هرازگاهی خودش صحبت میکند، ولی ما سریع حرف را عوض میکنیم. دلمان نمیخواهد یادش بیفتد و حالش بد شود. بههرحال روزهای سختی بود. خودمان هم هنوز نتوانستهایم بهطور کامل روحیه خود را به دست آوریم، ولی آرمان از لحاظ روحی خیلی بهتر است.
هنوز هم دلش میخواهد ورزش کند؟
آرمان عاشق ورزش است. از کودکی همینطور بود. دلش میخواست بیشتر ورزشها را تجربه کند. الان هم همین طور است، دوست دارد شنا کند و اسکیتش را ادامه دهد، ولی متاسفانه نمیتواند، چون طحالش را از دست داده است. برایش سخت و غیرممکن است که ورزش کند. همین مسأله بیشتر از همه چیز ما را آزار میدهد. پسرم دوست دارد ورزش کند، ولی نمیتواند.
از صخرهنوردی حرفی نمیزند؟
حتی وقتی اسمش هم بیاید من و مادرش وحشت میکنیم. نمیتوانیم فکر کنیم که دوباره چنین ورزشی را انجام دهد. به هیچ عنوان اجازه نمیدهم که دوباره سمت چنین ورزشی برود. هرچند از لحاظ جسمانی هم نمیتواند این کار را انجام دهد.
حال روحی شما چطور است؟
یکسال گذشته است، ولی هنوز هم وقتی یاد این ماجرا میفتم، درست مثل روزهای اول حالم بد میشود. ضربه روحی سختی به خانواده ما وارد شد. زندگیمان از این رو به آن رو شد. چند روز پیش که سالگرد این ماجرا بود، من و همسرم دوباره حالمان بد شده بود. با اینکه برای درمان پسرم کلی هزینه کرده بودیم، اما خسارت روحی که به ما وارد شد، بیشتر اذیتمان کرد. فقط ای کاش مقصران اصلی این ماجرا شناخته و مجازات شوند، تا دوباره شاهد تکرار چنین فاجعهای نباشیم. خدا را شکر آرمان الان کنارمان است، گاهی وقتی فقط نگاهش میکنم، از خدا تشکر میکنم. از اینکه تنها فرزندم کنارمان است خوشحالم، ولی این ماجرا ضربه بدی به ما وارد کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر