قاضی مهربان تقلب رساند تا جوان شراب خوار تبرئه شود! + یک پرونده واقعی

به گزارش رکنا، پسر جان! تو احتمالا آب خورده‌ای، گلویت سوخته، فکر کرده‌ای مشروب خورده‌ای! این را قاضی احمد دشتی به جوانی گفت که بازجویی می‌کرد. اتهامش شرب خمر بود و خودش هم بدان اقرار داشت. قاضی اما به تکرار گفت: احتمالا ماءالشعیر خورده‌ای، یک مقدار طعم داشته‌است، خیال کرده‌ای مشروب خورده‌ای. پسر باز گفت: نه، یعنی من فرق عرق و ماءالشعیر را نمی‌دانم؟! حتی قاضی گفت: برو بیرون فکر کن! شاید عرق چهل‌گیاه خورده‌ای.

محبت قاضی جوان شراب خوار در دادگاه

بالاخره هرچه قاضی دشتی که آن روزها رئیس شعبه 21 بود، ماجرا را پیچ داد تا یک‌جوری از زبان جوان بشنود که بله، فکر کنم چیز دیگری خورده‌ام، جز اصرار بر شرب خمر نشنید و با پرسش‌های چندباره، یقین حاصل شد که با علم و آگاهی شرب خمر کرده است. خب نتیجه مشخص است: اجرای حد. یعنی کار که به اینجا رسید قاضی نه حق، که تکلیف دارد حکم به اجرای حد کند.

پروسه صدور حکم اجرای حد در دادگاه

دوست خوبم سید خلیل سجادپور که از مبرزترین حوادث نویسان کشور است و ناظر آن ماجرا بود نقل می‌کرد هرچه قاضی براساس آموزه‌های فقهی، راه فرار را به جوان نشان می‌داد، او متوجه نمی‌شد و از درهایی که باز می‌شد، بیرون نمی‌رفت تا حد بر او استوار شد. او می‌گفت: اصلا این طور نیست که قاضی به همین سادگی بخواهد اجرای حد کند. همه راه‌هایی را که باید می‌رود تا شبهه‌ای ایجاد شود و به حکم قاعده درء، و مستند به «تدرء الحدود بالشبهات» نیاز به اجرای حد نباشد، آن هم در حد تازیانه، چه رسد به «حدِ اعدام». درست می‌گفت سجادپور. تجربه 3 دهه کار رسانه‌ای و آشنایی اندک این قلم با فقه و حقوق و رویه قضایی، این را تأیید و تصریح می‌کند که برای رسیدن به تکلیف اجرای حد، یک پروسه طولانی طی می‌شود. قطعا در باره حد اعدام بارها و بارها پرونده‌ها بازخوانی می‌شود تا راهی برای اجرا نشدن حد پیدا شود. اما وقتی راه‌ها بسته می‌شود قاضی چاره‌ای جز اجرای حکم ندارد که برای او در قانون و فقه «اختیار» قائل نشده‌اند که حد را اجرا کند یا ببخشد. او مکلف به اجرای حد است زمانی که جرم ثابت شد. پس در تحریر و خبرهای مرتبط با حوزه قضا به ظرافت‌های فقهی و حقوقی و البته رسانه‌ای باید توجه داشت.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

غلامرضا بنی‌اسدی | روزنامه‌نگار