فرقه بهائیت، از زمان استقرار در فلسطین اشغالی و راه انداختن ساز و کار تشکیلاتی، موسوم به «بیت‌العدل»، اقدام در چند حوزه را به صورت هدفمند، سازمان‌یافته و مدت‌دار در دستورکار قرار داده که تبلیغ، رسانه و اقتصاد، از آن جمله است. حوزه اقتصاد با عنایت به اثرگذاری بر جنبه‌های مختلف حیات اجتماعی، اهمیتی مضاعف داشته که ازقضا مورد توجه مدیران تشکیلات بهائی نیز بوده و برای پیشبرد منویات خویش در سایر حوزه‌ها –تبلیغ و نفوذ- این عرصه را مورد بهره‌برداری قرار داده‌اند.

با عنایت به نبرد نابرابر اقتصادی امریکا علیه ایران، این موضوع با عمق و شدت بیشتری از سوی تشکیلات بهائی دنبال شده و با گماشتگان خود در عرصه‌های مختلف از احتکار و قاچاق کالا گرفته تا ایجاد اختلال در بازار ارز و سکه، در راستای اهداف امریکا و متحدانش گام برداشته اند.

اسناد زیادی در خصوص سوابق نفوذ بهائیان در عرصه‌های مختلف اقتصادی ایران در برهه‌های مختلف در دست است. به منظور تنویر افکار عمومی و آشنایی با این جنبه از منویات تشکیلانی فرقه بهائیت، دو مقاله –تحت عنوان «شرکت‌های بهائی، کانال‌های اقتصادی بیت‌العدل» - در این باب تقدیم مخاطبان محترم می‌گردد که با تشریح شرکت‌های بهائی در پوشش‌های مختلف، زوایایی پنهان از این پروژه نفوذ خزنده را آشکار می‌سازد.

در مقاله قبل، سیر تاریخی فعالیت‌های اقتصادی بهائیت در کشور مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً فعالیت اقتصادی به عنوان یکی از شریان‌های حیاتی بهائیت، محرز گردید. در این شماره با نظر به انتشار تعدادی دیگر از شرکت‌های بهائی، به تشریح دستورالعمل‌های بیت‌العدل و سردمداران بهائیت در رابطه با لزوم توسعه اقتصادی اشاره خواهیم نمود.

این بخش شامل اهمیت توجه به نهاد‌های اقتصادی در منظر بهائیان و در بیان مسئولان بهائی، به علاوه ارائه راهکار‌های سازمان‌های تشکیلاتی به جهت نفوذ حداکثری می‌باشد. در آغاز، بخشی از سخنان «شوقی افندی»، سومین سرکرده بهائیت را مورد بررسی قرار می‌دهیم که به نحوی با حاکمیت اقتصادی پیوند می‌یابد.

«دوره مجهولیت که اولین مرحله در نشو و نمای جامعه اهل بهاست و مرحله ثانیه مظلومیت و مقهوریت هر دو منقضی گردد؛ دوره ثالث که مرحله انفصال شریعه‌ا... از ادیان عتیقه، است چهره بگشاید و این انفصال بنفسه مقدّمه ارتفاع علم استقلال دین الله و اقرار و اعتراف به حقوق مسلوبه اهل بهاء و مساوات پیروان جمال ابهی با تابعان ادیان معتبره در انظار رؤسای جهان و این استقلال ممهّد سبیل از برای رسمیت آئین الهی و ظهور نصرتی عظیم، شبیه و نظیر فتح و فیروزی که در قرن رابع از میلاد حضرت روح در عهد قسطنطین کبیر، نصیب امّت مسیحیه گشت و این رسمیت به مرور ایام، مبدّل و منجر به تأسیس سلطنت الهیه و ظهور سلطه زمینه شارع این امر عظیم گردد؛ و این سلطنت الهیه مآلاً به تأسیس و استقرار سلطنت جهانی و جلوه سیطره محیطه ظاهری و روحانی مؤسس آئین بهائی و تشکیل محکمه کبری و اعلان صلح عمومی که مرحله سابع و اخیر است، منتهی گردد.»

مطابق با این گفتار، هدف اصلی بهائیت که تشکیل سلطنتی صرفاً بهائی است، آشکار می‌گردد؛ مقصودی که به صورت کد شده و طی نقشه‌ای بلندمدت، از طریق محافل بهائی، پیوسته به اعضای تشکیلات ابلاغ می‌گردد. در واقع، شوقی در پیام فوق صراحتاً اعلام نموده که غرض از تشکیل نظام اداری و فعالیت‌های مؤسسات بهائی، زمینه‌سازی جهت نیل به کسب مدیریت سیاسی جامعه است: «تأسیس و استقرار سلطنت جهانی و جلوه سیطره محیطه ظاهری» و به طور واضح به سلطنت مسیحیان در قرن چهارم اشاره نموده است، فلذا آمال و آرزوی بهائیان را رسیدن به سلطنت، حکومت و مدیریت سیاسی جامعه قلمداد می‌کند.

از آنجا که بهائیت طالب حکومت است، تشکیلاتش در هر کشوری به دنبال گرفتن حکومت آن کشور و ادغام سازمان کشوری با نظام بهائی است. این امر در پی رسیدن به مرحله رسمیت است که در یک کشور نیازمند اقبال جمعیت زیادی به تشکیلات می‌باشد؛ لذا بهائیان طبق نقشه‌های پنج ساله و ۱۰ ساله طراحی شده توسط رأس تشکیلات، در پی «جذب نفوس مستعده» (تبلیغ مخاطبین برای عضویت در تشکیلات) هستند. در این راستا، بهائیان با بهره از ارائه خدمات مختلف عوام‌فریبانه (از جمله توضیع خوراکی در مناطق محروم، کمک‌های اقتصادی، فعالیت‌های زیست‌محیطی، کلاس درسی خصوصی و...) تشکیلات بهائی را به مخاطبین با علقه‌های مختلف معرفی کرده تا آنان را به عضویت در تشکیلات ترقیب نمایند. نکته قابل توجه کتمان هدف اصلی تشکیلات، مبنی بر گرفتن حکومت و ادغام سازمان کشوری با نظام بهائیت از جانب مبلغان بهائی است.

دلیل اصلی اینکه چرا تشکیلات بهائی علاقه‌ای به افشای واقعیت اهداف تبلیغی و جذبی خود به مخاطبینش ندارد را به طور اختصار می‌توان این‌طور بیان نمود که مدل حکومت و ساختار اداری مورد نظر بهائیت به تفصیل و با جزئیات، توسط سران تشکیلات بهائی از جمله «حسنعلی نوری»، عباس و شوقی افندی از پیش طراحی شده و بنا بر منابع بهائی، تا هزار سال غیر قابل تغییر است. با این اوصاف، اگر نقاط ضعف و مصادیق تنش‌زای ساختار تشکیلات مشخص شود، مرحله پنجم که «رسمیت» است به نتیجه نمی‌رسد، چراکه مخاطبینی که مورد تبلیغ قرار می‌گیرند، به نقصان‌های مهلک و غیرقابل تغییر تشکیلات پی برده و از آنجا که عقلاً و منطقاً حکومت کشور بر اساس این ساختار‌های موجود و ثابت، غیرقابل اداره می‌باشد، از آن اعراض می‌کنند. در نتیجه با روشن کردن اهداف، مخاطبان به این سیستم معیوب و تغییرناپذیر اقبال نکرده و مرحله پنجم عملی نخواهد شد که در نتیجه عدم دستیابی به مرحله پنجم، مرحله ششم که گرفتن حکومت کشوری است نیز به نتیجه نخواهد رسید.

با وجود خیال خام حکومت بر جهان، اگر تاکنون اسمی هم از بهائیت باقی مانده، تنها به مدد پشتیبانی خارجی و توان اقتصادی حاصل شده است. همین قدرت مالی است که برای آنان توان تشکیل مراکز آموزشی خصوصی، امکان برگزاری اردو‌های تفریحی، کمپین‌های تبلیغی را فراهم می‌آورد و به طور کلی تشکیلات را قادر به فعالیت در امور اجتماعی و سازماندهی می‌سازد، تا بدین وسیله نیروی لازم برای ایجاد مشکلات امنیتی را تجمیع نمایند.

هدف سازمانی و تشکیلاتی بهائیت از فعالیت اقتصادی، به وضوح و به کرّات در بیانیه‌های مرکز جهانی فرقه -مستقر در اسرائیل- آمده‌است: «باید فعالیت‌های فزونی یافته ما در زمینه توسعه اجتماعی و اقتصادی، به عنوان وسیله‌ای جهت تقویت و تعمیم امر تبلیغ، به عنوان ظهور عظیم‌تر ایمان در صحنه عمل مشاهده گردد.

زیرا اگر توسعه امر تبلیغ تداوم نیابد نمی‌توان به حصول موفقیت برای این بعد توسعه‌یافته فرایند تحکیم، امید داشت.» همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، این پیام هدف فعالیت اقتصادی بهائیان را صرفاً تحقق آرمان‌های بهائیت ذکر می‌کند. برای تحقق این امر، مرکز جهانی بهائیت طی سال‌های اخیر، سازمانی را تحت عنوان «OSED» (دفتر توسعه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی) به سرپرستی همسر یکی از سران ۹ نفره مرکز جهانی فرقه، راه‌اندازی کرده است. این شرکت با صرف هزینه‌های هنگفت و به کارگیری مشاوران قاره‌ای خود، به برگزاری سمینار‌ها و کمپین‌های آموزشی در اقصی نقاط جهان اقدام نموده، اقداماتی که با هدف شناسایی و امکان‌یابی شیوه‌های نوین تبلیغ صورت پذیرفته و در آن ابزار و انجام فعالیت‌های اقتصادی، سازمانی و تشکیلاتی برای انحصار برخی از کالا‌ها و همچنین ورود در حوزه کالا‌های استراتژیک مانند دارو مد نظر می‌باشد.

به طور مثال، در نوشتار راهبردی دیگری از مرکز جهانی تشکیلات، به گوشه‌هایی از اهداف خود، ذیل برپایی مراکز اقتصادی-اجتماعی در دیگر کشور‌ها اشاره شده است: «فرایند جامعه‌سازی در تعداد زیادی از محدوده‌های جغرافیایی در سراسر عالم از طریق فعالیت‌های اصلی سلسله نقشه‌های جهانیِ کنونی در جریان است ... مشارکت و همکاری جامعه بهائی با اجتماع می‌تواند و در واقع می‌باید افزایش یابد ... هر نوع اقدام صرف نظر از دامنه و مقیاس آن، کوششی برای به کارگیری تعالیم و اصول امر الهی به منظور اصلاح یک و یا بعضی از جنبه‌های حیات اجتماعی یا اقتصادی گروهی از مردم می‌باشد.»

«از جمله مسائلی که در سال‌های آینده مطمح نظر خواهد بود، آنکه چگونه اولین حرکت در عرصه اقدام اجتماعی در محدوده‌هایی با فرایند قوی دوگانه، ترویج و تحکیم پدید خواهد آمد.»

از این مطالب برمی‌آید که تمامی تحرکات اعم از رفتار‌های به ظاهر اقتصادی، تنها با هدف نشر و به کار بستن توأمان دستورالعمل‌های بهائیت در لایه‌های مختلف اجتماع صورت گرفته است که برای این تشکیلات قابل قبول می‌باشد. حرکتی که به قول خود بهائیت «تحت هدایت بیت‌العدل به طور مستمر به پیشرفت خود ادامه داده، دامنه نفوذ آن به تدریج گسترش یافته و ابعاد جدیدی به عملیات آن اضافه شده است.» که از جمله این ابعاد جدید «توجه سیستماتیک به فعالیت‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی» است.

از آنجایی که توسعه به زیربنای اولیه نیاز دارد، «محوری‌ترین نکته در این بینش، ایجاد توانمندی بود» که در واقع به وسیله سرمایه‌گذاری‌ها و بعضاً اقدامات اقتصادی غیرقانونی که در مقاله قبلی ذکر گردید، صورت می‌پذیرفت. همان‌طور که در دستورالعمل‌های متعدد به کسب مهارت و مشخصاً «توانمندی تشکیلاتی» توسط بهائیان توصیه شده تا به وسیله این توانایی‌ها توجه کارآموزان یا کارمندان را در عین نشر و پیاده‌سازی اندیشه‌های تشکیلاتی، جذب نمایند. «در سطح فردی، نفوذ و و اثرات آموزشی، جنبه حیاتی دارد. این مؤسسه با مجهز ساختن افراد به بینش و دانش روحانی [بخوانید ذهن تشکیلاتی-بهائی]خصایص و گرایش‌ها و مهارت‌ها و توانایی‌های لازم را برای ایفای خدمت که جزء ضروری حیات جامعه بهائی است، گنجینه‌ای از منابع انسانی ایجاد می‌کند و امکان شکوفا شدن مجهودات توسعه اجتماعی و اقتصادی را فراهم می‌سازد. شرکت‌کنندگان در اینچنین مجهوداتی قادرند که دانش و مهارت‌های مربوط به زمینه خاصی از اقدام را که به آن اشتغال دارند، کسب نمایند و به تحکیم توانمندی‌هایی که قبلاً توسط مؤسسه [مؤسسه آموزه‌های بهائی نظیر روحی]در آنان پرورش یافته، ادامه دهند.»

گسترش چنین برنامه‌ای، مضاف بر هزینه‌بر بودن نیازمند پایگاهی مشخص در جامعه است که شرکت‌های بهائی در کشور‌های مختلف، چنین نقشی ایفا می‌کنند، به این امید که «این سازمان‌ها طی چندین سال به صورت سازمان‌های توسعه تمام عیار با توانمندی اشتغال به فعالیت در عرصه‌های نسبتاً پیچیده و پیشرفته و برقرار کردن روابط کاری با دوایر دولتی و جامعه مدنی، تکامل یابد.» از جمله نکاتی که در توانمندسازی مراکز اقتصادی به اعضا آموزش داده می‌شود، «روش‌شناسی توسعه اجتماعی اقتصادی بهائی» و «قرائت اجتماع و تنظیم بینش» است که به صورت جزئی به نحوه اثرگذاری، لزوم شناخت محیط و جامعه، تحدید مشارکت کارمندان در حوزه‌های اصلی کار و دخالت حداقلی آنان در تصمیم‌گیری‌ها پرداخته می‌شود.

در نهایت هم به ضرورت بازنگری دائم تأکید می‌گردد که کار با قطعیت در جهت نیل به اهداف پیش رود! اهدافی که کاملاً مغایر با نقاب عوام‌فریب بهائیت مبنی بر پذیرش و همبستگی تمام ادیان است. «باید مراقب باشند که مبادا اجازه دهند تعالیم امری به خاطر همسویی با ایدئولوژی‌های گوناگون، عقاید روشنفکر مآبانه و رسوم مد روز، از واقعیت خود دور شوند.»

اگر هنوز کُنه سلطه‌جویی این تشکیلات برایتان تصریح نگردیده، در ادامه جملاتی از منبع معتبر بهائی جای هیچ شبهه‌ای باقی نخواهد گذاشت. برای مثال، در یکی از کتب مهم تشکیلات به قلم شوقی افندی، حین توضیح رویکرد بهائیت در رابطه با دیگر کشورها، ضمن اشاره به ایجاد جامعه جهانی و بهائیت‌محور به عنوان غایت، بیان شده: «این جامعه باید مرکب از یک هیئت تقنینیه جهانی باشد که اعضای آن به عنوان امنای کافه نوع انسان، کلیه منابع ثروت عالم را تحت اختیار خود گرفته ... [که در پی سلطه بر جهانیان]منابع اقتصادی عالم تحت انتظام درخواهد آمد.» «یک نظام جهانی که بر سراسر عالم استیلا یابد و قدرت فائقه خود را بر منابع وسیع و غیرقابل تصور ارض اعمال کند.»

همان‌طور که مشاهده می‌شود شوقی که به نوعی مبین آثار پدران خود نیز بوده، آشکارا غایت اصلی تشکیلات را سلطه بر جهان و تمام منابع موجود در آن شرح می‌دهد. با مد نظر قراردادن چنین مطالباتی در بهائیان و قرار دادن آن در کنار پیام‌ها و فرامین صادره از مرکز جهانی بهائیت، روشن است مراکز اقتصادی این تشکیلات، جز نفوذ سازمانی و فراهم ساختن زمینه حضور در کشور، مطلوبی ندارند.

با توجه به برنامه‌ریزی‌های تشکیلاتی، حرفه مربوط به عینک و اپتیک از سال‌ها قبل، به طور خاص مورد توجه سازمان‌های بهائی قرار گرفته بود به نحوی که تشکیلات برای توانمندسازی اعضا در این حیطه، کلاس‌هایی آموزشی به صورت حرفه‌ای برگزار کرده و با تدوین جزوات تخصصی، به مسائل اقتصادی و تعلیم اپتیک و صنعت عینک‌سازی می‌پردازد. اگرچه نفس به طور کلی، فعالیت اقتصادی بهائیت با توجه به استدلال‌های موجود در این مقاله و مقالات پیشین جای اشکال است. تخلفاتی، چون قاچاق یا داد و ستد پنهانی با کشور‌های متخاصم نیز می‌تواند از دیگر موارد دردسر ساز بهائیت برای کشور می‌باشد. برای نمونه، می‌توان به پرونده شخصی بهائی به نام «منصور. م» اشاره کرد که با وجود ممنوعیت هرگونه داد و ستد با رژیم اشغالگر قدس –که از هم‌پیمانان خاص بهائیت است- مرتکب قاچاق عدسی ساخت اسرائیل، امریکا و چکسلواکی بدون مجوز گمرک گردیده که پس از برگزاری جلسه دادگاه در «دادگاه انقلاب آران و بیدگل» مورخ ۳۰/۵/۸۵، حکم قضایی وی در این زمینه صادر شده و نامبرده به تحمل یک سال حبس تعزیری، ضبط کالای قاچاق و پرداخت جریمه نقدی محکوم شده است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.