چندی قبل دختر جوانی به اداره پلیس Police رفت و گفت: مرد جوانی او را در اینستاگرام Instagram به بهانه ازدواج فریب داده و اموالش را سرقت Stealingکرده است. 
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من دانشجوی یکی از دانشگاه‌های تهران هستم و همراه پدر و مادرم در یکی از شهر‌های اطراف تهران زندگی می‌کنم. چند ماه قبل در شبکه اجتماعی اینستاگرام با مرد جوانی به نام کیوان آشنا شدم. او خودش را مهندس معرفی کرد و مدعی بود که پولدار است و شرکت بازرگانی دارد.

عکس‌ها و پست‌هایش در اینستاگرام هم نشان می‌داد که پسر پولدار و شیک‌پوشی است. مدتی با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم تا اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد. خیلی خوشحال شدم از اینکه قرار بود با مرد شیک‌پوش پولداری ازدواج کنم. پیشنهاد او را قبول کردم و شب و روز برای خودم رؤیا‌های عاشقانه‌ای تصور می‌کردم و در انتظار این بودم که همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام بیاید.

وی ادامه داد: چند روز قبل کیوان گفت که یکی از دوستانش طلافروشی بزرگی دارد و از من خواست با هم به طلافروشی دوستش برویم و طلا‌ها و جواهراتم را برای شب خواستگاری با طرح‌های جدید تعویض کنیم. روز حادثه Incident من تمامی طلا و جواهراتم را همراه مقدار زیادی پول نقد و کارت عابرم برداشتم و به محل قرار رفتم و کیوان با خودروی مدل بالایی به سراغم آمد و مرا سوار خودرواش کرد و به طرف مغازه طلافروشی دوستش به راه افتاد. او نزدیک طلافروشی خودرواش را نگه داشت و از من خواست از خودرو پایین بروم و برای پارک به او فرمان بدهم. من کیفم را داخل خودرواش گذاشتم و پیاده شدم که ناگهان کیوان با خودرو به سرعت فرار Escape کرد. ابتدا فکر می‌کردم شوخی می‌کند، اما وقتی تلفن همراهش را جواب نداد تازه فهمیدم که در دام مرد شیادی گرفتار شده‌ام. او همه اموال مرا سرقت کرد و پس از آن خبری از او نشد. 
باطرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی خواستگار اینستاگرامی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.
طرح دومین شکایت مشابه
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران با شکایت مشابه دیگری روبه‌رو شدند که بررسی‌ها حکایت از این داشت این بار مرد شیاد با ادعای دانشجوی پزشکی از دختر پولداری در اینستاگرام خواستگاری و اموالش را سرقت کرده است. 
دختر جوان گفت: اسم من فریال است و پدر و مادرم وضع مالی خوبی دارند. چند سالی است عضو شبکه اجتماعی اینستاگرام هستم تا اینکه چند ماه قبل با پسر جوانی به نام پدرام در اینستاگرام آشنا شدم. او خودش را دانشجوی سال آخر پزشکی معرفی کرد و مدعی بود وضع مالی خوبی دارد. پدرام می‌گفت: عاشق خودرو است و هر چند ماهی خودروی تازه‌ای می‌خرد. مدتی گذشت و ارتباط ما ادامه داشت تا اینکه به من ابراز علاقه کرد و پیشنهاد ازدواج داد و من هم قبول کردم. پس از این ارتباط ما صمیمی‌تر شد و قرار بود به زودی به خواستگاری‌ام بیاید و من حتی موضوع ازدواجم با پدرام را به خانواده‌ام در میان گذاشته بودم.

چند روز قبل او گفت: دوست طلافروشی دارد و از من خواست همراه او به طلافروشی دوستش برویم و طلا‌های کهنه‌ام را برای عروسی‌مان با طلا‌های جدید تعویض کنم. 
روز حادثه او در حالی که لباس‌های شیکی پوشیده بود با خودروی مدل بالایی به دنبال من آمد و من هم تمامی طلا‌ها و پول‌هایم را برداشتم و همراه او راهی مغازه طلافروشی شدم. پدرام در میانه راه پیشنهاد داد ابتدا به رستورانی برویم و با هم ناهار بخوریم که قبول کردم. پس از اینکه ناهار خوردیم پدرام برای شستن دستهایش به سرویس بهداشتی رفت و وقتی برگشت من به سرویس بهداشتی رستوران رفتم. لحظاتی بعد که به کنار میز ناهار برگشتم خبری از پدرام نبود. هر چقدر دنبال او گشتم فایده‌ای نداشت. فکر کردم او قصد دارد با من شوخی کند به همین دلیل چند روزی صبر کردم تا خبری از او شود، اما بعد فهمیدم که او سارق بوده و به بهانه ازدواج مرا فریب داده و تمام اموالم را سرقت کرده است.
دستگیری سارق شیک پوش
در حالی که مأموران با شکایت‌های مشابه‌ای روبه‌رو می‌شدند به بررسی تصاویر متهمان سابقه دار پرداختند، اما عکس‌های متهم هیچ شباهتی با سارقان سابقه دار نداشت. بدین ترتیب مأموران عکس متهم را برای شناسایی در اختیار طلافروشی‌ها قرار دادند و در نهایت متهم را هنگام فروش طلا‌های سرقتی در مغازه طلافروشی شناسایی و دستگیر کردند. متهم پس از انتقال به اداره پلیس به سرقت از دو دختر پولدار اعتراف کرد. 
وی گفت: من سارق سابقه دار منزل هستم. مدتی قبل با گذاشتن وثیقه از زندان Prison آزاد شدم. این بار تصمیم گرفتم از طریق اینستاگرام دختران پولدار را به بهانه ازدواج فریب بدهم و اموالشان را سرقت کنم. برای اینکه شناسایی نشوم دماغ، ابرو‌ها و صورتم را با جراحی پلاستیک تغییر دادم و حتی برای چشمانم لنزرنگی گذاشتم. پس از آشنایی با دختران پولدار در اینستاگرام به آن‌ها پیشنهاد ازدواج می‌دادم و سر قرار هم با خودروی گرانقیمت کرایه‌ای می‌رفتم و لباس‌های شیک می‌پوشیدم تا آن‌ها به من شک نکنند. 
متهم برای ادامه تحقیقات به دستور قاضی Judge پرونده در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید

نقشه عجیب دانش‌آموز ۱۵ ساله همدانی برای دنبال کنندگان سایت های ناجور + عکس

جزییات خودسوزی منافقین به دستور مسعود رجوی + فیلم

وقتی فهمیدم لیلا شوهردارد رفت و آمد را قطع کردم ولی او مدام ارتباط می خواست !

زنم وقتی طلاق گرفت با یک پیرمرد ازدواج کرد / حالا که من هم ازدواج کردم می خواهد نزد من بیاید!

تبهکار حرفه ای پس از جراحی پلاستیک، 2 دختر تهرانی را به دام انداخت!

وقتی زن بی لباس در را به روی پیک موتور باز کرد! + عکس

جسد زن باردار با جنین بیرون زده از بدنش در سطل زباله پیدا شد+عکس

علت عجیب فرار منصوره از خانه پدری / فرخنده چه نقشی داشت!

زن بی نوا به کما رفته بود که پسر بی حیا به او رحم نکرد! + عکس

نجات معجزه آسای زن اصفهانی در شب تولد امام رضا(ع) / پسر 16 ساله با امام ارتباط گرفت

زندگی سیاه من! / از آزار پسر همسایه تا افتادن در دام دختر ولنگار

خواهرم آبروی ما را برده بود! / مادر کرجی پسر غیرتی اش را بخشید!

دردسر وحشتناک برای جوان تهرانی که با زن شوهردار ارتباط داشت / سارا او را به من معرفی کرد!

شهاب مرا هنگام بیهوشی در خانه اش باردار کرد / مهناز نقشه زیرکانه ای برای خواستگار بی مرام کشید! + عکس

کشف الماس غول پیکر + عکس

3 زن با 3 سرنوشت وحشتناک ! / فاطمه پنهانی کنار رودخانه زایمان کرد + عکس

معلم منحرف دانش آموزان را هیپنوتیزم کرده بود تا آنها متوجه اقدام شیطانی نشوند! + عکس و جزئیات

وبگردی