خانواده ام هیچ گاه رفت و آمدهایم را کنترل نمی کردند و درباره دوستانم از من نمی پرسیدند در واقع آن ها اعتماد کاملی به من داشتند و همه نوع امکانات را در اختیارم قرار می دادند. به همین دلیل من آزادی Freedom عمل بیشتری داشتم. تا این که با «شبنم» آشنا شدم.
این ها بخشی از اظهارات دختر 22 ساله ای است که به اتهام ایجاد مزاحمت و اعتیاد به کلانتری هدایت شده بود. او در حالی که بیان می کرد فریب دوستم را خوردم و به راحتی در دام اعتیاد گرفتار شدم، افزود: روزی که با رتبه عالی در دانشگاه پذیرفته شدم ولوله ای در خانه ما برپا شد. پدرم همه فامیل را به یک مهمانی Party باشکوه دعوت کرد و مادرم با افتخار مرا خانم مهندس صدا می کرد. البته این موضوع دور از انتظار نبود چرا که من در طول دوران تحصیل نیز همواره شاگرد اول بودم و استعداد خوبی داشتم.
چند روز بعد پدرم زیر زمین منزلمان را با انجام تعمیرات اساسی به محل استراحت و تحصیل من تبدیل کرد تا در کمال آرامش به تحصیلات دانشگاهی ام ادامه بدهم. تا آن زمان دوست نداشتم با افراد دیگری ارتباط داشته باشم. به همین دلیل همواره در اتاقی که همه امکانات برایم فراهم بود به امور روزمره و تحصیل می پرداختم.

پدر و مادرم اعتماد زیادی به من داشتند وهیچ گاه مرا کنترل نمی کردند تا این که در سال دوم دانشگاه با «شبنم» آشنا شدم. او هم مانند من و در رشته تحصیلی خودش دانشجوی موفقی بود. کم کم ارتباط من و شبنم به رفاقت صمیمانه ای تبدیل شد. به طوری که او را به منزلمان دعوت می کردم و زمان زیادی را در زیر زمین منزل با یکدیگر سپری می کردیم.
مادرم برای آن که به من احترام بگذارد هیچ وقت زمانی که دوستم در کنارم بود به زیرزمین خانه نمی آمد و ما آزادانه درباره هرچیزی صحبت می کردیم تا این که روزی شبنم مقداری مواد مخدر Drugs از داخل کیف اش بیرون آورد و گفت مصرف این ها به انسان انرژی و اعتماد به نفس بیشتری می دهد.

قبلا هم درباره مواد مخدر با من صحبت کرده بود به همین دلیل کنجکاو شدم تا آن را تجربه کنم. شبنم که گویی از این موضوع خوشحال شده بود خیلی ماهرانه بساط استعمال مواد مخدر را تهیه کرد و آن شب مدتی را با یکدیگر به استعمال مواد مخدر پرداختیم. با مادرم تماس گرفتم و به او گفتم امشب دوستم نزد من می ماند چرا که حال مناسبی نداشتم و می ترسیدم بلایی به سرم بیاید.

از آن روز به بعد هر وقت شبنم به منزل ما می آمد بساط مواد مخدر هم پهن بود. او بعد از استعمال مواد مقداری هم برای من می گذاشت تا از آن استفاده کنم این گونه بود که به راحتی در دام اعتیاد گرفتار شدم. ولی بعد از پایان تحصیلات از شبنم خبری نداشتم تا این که روز گذشته وقتی نتوانستم مواد مخدر تهیه کنم به سراغ شبنم رفتم اما او خیلی به من بی احترامی کرد تا این که فریاد زدم تو مرا به این روز انداختی! همین موضوع منجر به درگیری بین ما شد و او باپلیس Police 110 تماس گرفت این جا بود که فهمیدم شبنم مدتی است اعتیادش را ترک کرده و قصد دارد با خواستگار من ازدواج کند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

تجاوز به دختر کرجی در برابر دوربین/ این مرد شیطان صفت را می شناسید + عکس

عکس لحظه به لحظه حمله یک پدر به پزشک شیطان صفت در دادگاه / او دختر را در اتاق معاینه آزار داده بود!

سرقت مسلحانه پس از برخورد شهرداری با مرد دستفروش! + عکس

دختر 12 ساله در حمام موزیک گوش می کرد که ..! +عکس

کشف جسد زن پا برهنه در کوچه بن بست خیابان پیروزی تهران

بلای هولناکی که در ویلای چالوس بر سر یک زن آمد / دختر 10 ساله ام در اتاق دیگر خواب بود که ..!

خودکشی عجیب و همزمان زن آرایشگر 32 ساله و شاگرد 22 ساله اش / مریم برای همه پیام مرگ فرستاد و ..!

مرگ هولناک یک خانواده در رودخانه کشکان لرستان + عکس

انگیزه نامعلوم قتل عام مادر و دختر+ عکس

قرار شوم نوعروس با جوان غریبه!

دوستی دیدنی شیر و لاک پشت+تصاویر

عکس / درگیری پلیس سیستان و بلوچستان با اشرار

عکس / سقوط پل عابر پیاده روی خودروهای عبوری در پاکدشت

دزدحرفه ای خیابان پاسداران دستگیر شد

چرا دادگاه متهمان پرونده دکل نفتی غیرعلنی است؟

رفتارهای غیرعادی خانم بازیگر در نشست خبری همه را متعجب کرد! + فیلم

تن فروشی سمیرا با دستور شوهر و مادرشوهرش !

وبگردی