2 قاتل  نصف زن و نصف مرد  می گویند در قتل دکتر بی گناهند! + عکس های مرجان و میترا

به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، صبح روز دوشنبه 22 آبان‌ماه امسال قاضی سجاد منافی‌آذر، بازپرس ویژه قتل Murderاز شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری 101 تجریش از قتل مرد میانسالی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در محل حادثه Incident در خیابان هدیه حوالی خیابان شریعتی با جسد غرق در خون مرد 45 ساله‌ای به نام سروش روبه‌رو شدند که بر اثر ضربه جسم سختی به سرش به کام مرگ رفته بود. در حالی که بررسی‌ها نشان می‌داد مقتول از اهالی همان محل و فرد تحصیلکرده‌ای است، مأموران دریافتند وی شب قبل همراه دو زن جوان در آن نزدیکی‌ها دیده شده و با هم در حال مشاجره لفظی بودند.
پس از این تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی دو زن جوان ادامه دادند تا اینکه مشخص شد آن دو فرد به نام‌های مرجان 28 ساله و میترا 21 ساله دو جنسه هستند که شب قبل مهمان مقتول بوده‌اند.
در چنین شرایطی مأموران پلیس مرجان و میترا را به عنوان مظنونان حادثه بازداشت کردند. در حالی که پزشکی قانونی اعلام کرده سروش بر اثر ضربه مغزی فوت کرده است دو متهم صبح دیروز در مقابل قاضی منافی آذر قتل مرد میانسال را انکار کردند و مدعی شدند برای رابطه غیر‌اخلاقی مهمان مقتول بوده، اما به خاطر مبلغ توافق شده با هم درگیر شده‌اند که وی خودش به زمین خورده و فوت کرده است. متهمان پس از بازجویی برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.

0000
یکی از متهمان که معروف به مرجان است توضیحاتی درباره شب حادثه داد.
چند سال داری‌؟
28 ساله‌ام.
میترا را از کجا می‌شناسی‌؟
مدتی قبل در یک مهمانی با میترا آشنا شدم. او هم وضعیت من را داشت و به همین دلیل دوستی ما ادامه پیدا کرد.
بیشتر توضیح بده‌؟
من و میترا هر دو دو جنسه هستیم. من از کودکی پسر به‌دنیا آمدم، اما روحیه زنانه داشتم و به همین دلیل با توجه به وضعیت جسمی‌ام تصمیم گرفتم عمل جراحی کنم و زن شوم، اما مشکلاتی پیش آمد که فعلاً موفق نشدم.
چه مشکلاتی‌؟
اول اینکه هزینه این عمل 70 میلیون تومان است که باید برای عمل جراحی به تایلند بروم. مقداری پول فراهم کردم و مقداری هم قرض گرفتم تا به تایلند بروم، اما به من اجازه خروج ندادند و گفتند باید سربازی بروم. دادگاه هم که شکایت کردم اعلام کردند باید به سربازی بروم به همین دلیل دفترچه آماده به خدمت گرفتم، اما روز اعزام سازمان نظام وظیفه مرا قبول نکرد و بعد از این سرگردان شدیم تا الان.
چطور با مقتول آشنا شدید‌؟
واقعیتش آن شب ما داخل خیابان بودیم که مقتول با خودروی بنزش جلو ما توقف کرد و ما را به خانه‌اش دعوت کرد. ما توافق کردیم در مقابل گرفتن یک میلیون و500 هزار تومان ساعتی را با او باشیم. بعد از توافق ما با خودروی خودمان و او هم با خودروی خودش به طرف خانه‌اش به راه افتادیم و دقایقی بعد وارد خانه‌اش شدیم.
مقتول خبر داشت شما دو جنسه هستید‌؟
بله. وضعیت ظاهری ما مشخص بود و ما هم به او گفتیم که دو جنسه هستیم.
چه شد که با هم درگیر شدید‌؟
وقتی خواستم از خانه برویم مدعی شد که پول را به حساب ما واریز کرده است، اما برای ما هیچ پیامکی نیامده بود که به او اعتراض کردیم.
مقتول می‌گفت از حسابش کم شده و از من خواست به داخل خیابان بروم و از طریق عابر بانک حسابم را چک کنم که قبول نکردم و قرار شد، سه نفری با هم به بیرون برویم و پرینت حسابم را بگیرم تا مطمئن شوم پول به حسابم واریز شده است. ما سه نفری به داخل پارکینگ رفتیم که گفت هر کسی با ماشین خودش برود و ما باز قبول نکردیم که با هم درگیر شدیم و میترا با سنگ شیشه خودروی بنزش را شکست. پس از این او از ترس به بیرون فرار Escape کرد. میترا به دنبالش رفت و من با خودروام آنها را تعقیب کردم. کمی آن طرفتر میترا او را گرفته بود و من هم خودرو را نگه داشتم و با هم درگیر شدیم.
یعنی در درگیری با شما به قتل رسید‌؟
نه. ما او را به قتل نرساندیم. مقتول خودش پایش لغزید و با سر به زمین برخورد کرد.
توضیح بده‌؟
وقتی او را گرفتم قفل فرمان را برداشتم و چند ضربه آرام به پاهایش زدم که عقب عقب رفت و با سر به زمین خورد.
یعنی شما او را هل ندادید‌؟
مقتول در خانه‌اش آنقدر کوکائین مصرف کرد و مشروب خورد که تعادل نداشت و خودش به زمین خورد.
بعد چه شد‌؟
وقتی به زمین برخورد کرد و خونی شد ما با اورژانس تماس گرفتیم و بعد هم به نگهبان محله که سرکوچه نگهبانی می‌داد موضوع را خبر دادیم که او گفت: شما بروید و اورژانس می‌آید و ما هم از محل رفتیم.
چه شد که دوباره به محل حادثه برگشتید؟
ما خیلی نگران بودیم. به همین دلیل 15 دقیقه بعد به محل برگشتیم تا او را به بیمارستان برسانیم. مقتول به جدول تکیه داده بود، اما هنوز اورژانس نیامده بود.
وقتی خواستیم به او کمک کنیم در تاریکی متوجه چند مرد شدیم که از آن نزدیکی عبور می‌کردند و ما از ترس فرار کردیم.
درباره بازداشتتان توضیح دهید؟
وقتی که از محل فرار می‌کردیم یک نفر شماره پلاک خودروی‌مان را به پلیس داده بود. مأموران هم ساعتی بعد ما را بازداشت کردند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

جایزه بزرگ برای سر بریده هنرپیشه زن هندی + عکس

التماس های یک دختر به مرد وحشی پشت شمشادهای پارک جنگلی

نسرین به دادگاه گفت پسر خاله ام با من زنا کرده است / امید: صیغه شفاهی خواندم!

برخورد هولناک صاعقه به انبار کمک های مردمی برای زلزله زدگان + فیلم

این زائر اربعین را می شناسید؟ / او سرنوشت مرموزی دارد + عکس

قاتل شیطان صفت اهورا 8 آذر محاکمه می شود

اقدام زشت مهران در یوتیوب برای اخاذی+ عکس

انگیزه مرموز قتل خبرنگار تازه داماد در تهران + عکس و جزئیات

قتل فریبا پس از آزاد شدن از زندان / پسری با موهای فرفری کجاست؟

دستگیری برادران دالتون در مشهد / آنها همیشه مسلح بودند!

حمله بی رحمانه جوان 32 ساله به 35 زن و دختر در خیابان های مشهد + عکس

وقتی به هوش آمدم خودم را با یک زن در خانه تنها دیدم! / ناگفته های مرد اصفهانی از گرفتار شدن در تهران

وقتی سرزده به خانه رفتم فریبرز و زن غریبه را در وضعیت زننده ای دیدم و..!

با زن احمد ارتباط پنهانی داشتم / او را به باغ بردم و ..! / ادعای عجیب مجید در دادگاه تهران

 

وبگردی