ماجرای قاتل زنجیره ای که زنان خیابانی را مثله می کرد

گفته می‌شود او حداقل پنج زن را به قتل Murder رساند و این در حالی است که برخی از کارشناسان جرم Crime و جنایت Crime در آن زمان، این تعداد را حدود 11 نفر می‌دانستند، اما هویت این قاتل The Murderer برای همیشه مخفی ماند و اسکاتلند یارد پرونده‌های مربوط به او را چند دهه بعد و سال 1992 در معرض عموم قرار داد. تمام اطلاعات موجود در مورد جک ریپر این بود که او تا حدودی اطلاعات پزشکی داشت و همچنین چپ دست بود؛ این در واقع اطلاعاتی بود که نیروهای پلیس Police با بررسی جسد قربانیان او به دست آوردند. گفته می‌شد او فردی قد بلند، لاغر و با سیبیل‌های مشکی رنگ بوده است. چند نفر ازجمله یک مامور پلیس، فردی را با چنین مشخصاتی در نزدیکی یکی از محل‌های جنایت دیدند. براساس گفته شاهدان، در هر مورد او کلاهی به سر و کتی بلند بر تن داشت و با انرژی و توان یک فرد جوان راه می‌رفت.

این جریان در ساعت 5 صبح روز هفتم آگوست سال 1888 و زمانی آغاز شد که جسد مثله شده یک زن در خیابان وایت‌چاپل پیدا شد. هویت او مارتا تورنر اعلام شد که توسط ضربات شدید یک شیء تیز به آن وضعیت افتاده بود. قتل زنان خیابانی در آن منطقه لندن و در آن زمان چندان بی‌سابقه نبود، زیرا در نزدیکی آنجا اسکله قرار داشت و محل تردد دریانوردان داخلی و خارجی متعددی بود، اما مثله کردن، بسیار غیرمعمول و غیرعادی بود. جنایت دوم 24 ساعت بعد و با همین شکل و شمایل رخ داد و عصرهای گرم تابستان آن زمان را بشدت سرد کرد.

جسد ماری نیکولز 42 ساله در ساعات ابتدایی روز 31 آگوست پیدا شد. آخرین بار او با مردی قد بلند و در خیابان‌های تاریک آن منطقه دیده شد. جسد او در حالی پیدا شد که گلویش بریده و بدنش مثله شده بود. یکی از کارآگاهان گفت که مطمئنا فردی دیوانه پشت این جنایات قرار دارد. یکی از نیروهای پلیس نیز اذعان داشت که تاکنون چنین پرونده‌ای را ندیده بود. یک هفته بعد جنایت دیگری از جک ریپر رقم خورد که مقتول آن، آنی چاپمن 47 ساله بود که از بیماری سل رنج می‌برد. جسد او نیز در مقابل یکی از فروشگاه‌های منطقه،روی زمین افتاده بود.

در روز 25 سپتامبر یعنی 18 روز بعد از مرگ چاپمن، نامه‌ای با این مضمون به دفتر اطلاعات مرکزی لندن رسید: «پلیس عزیز، شنیده‌ام که در جایی گفتید نیروهای پلیس مرا دستگیر کرده‌اند، اما به اطلاع‌تان برسانم که من هنوز زنده و همچنان به دنبال کشتن Killing همان زنان هستم. من کار خودم را دوست دارم و بزودی اخبار جدیدی از من به گوشتان می‌رسد. دفعه بعد گوش مقتول‌ را بریده و برای پلیس می‌فرستم». جای امضای نامه نوشته شده از طرف جک ریپر. این اولین باری بود که این اسم به کار می‌رفت و در نتیجه به اسم قاتل مرموز و پیچیده خیابان‌های لندن تبدیل شد.

مقتول بعدی الیزابت استرینگ بود که جسدش در روز 30 سپتامبر توسط یک نیروی پلیس در پشت یک کارخانه پیدا شد. این بار جسد مقتول مثله نشده بود و پلیس به این نتیجه رسید که شاید جک ریپر از این کار خود خسته شده بود. به سرعت جنایت بعدی رقم خورد، این بار نوبت کاترین ادووز 40 ساله رسیده بود که جسدش در یک کیلومتری محل قتل الیزابت پیدا شد. نحوه قتل او به نسبت بقیه، فجیع‌تر بود. گوش‌هایش بریده شده بود.

در این میان شایعاتی نیز در مورد هویت قاتل مطرح می‌شد. برخی می‌گفتند جک ریپر ابزارهای قتل خود را داخل یک کیف کوچک قرار می‌داد و در نتیجه هر عابر بی‌گناهی با چنین مشخصاتی در معرض خطر قرار می‌گرفت. یک دریانورد خارجی، یک قصاب یهودی، یک پزشک دیوانه، یک روسی که برای ایجاد ناآرامی به لندن آمده است یا مردی که از زنان خیابانی تنفر دارد، دیگر توصیفاتی بود که مردم در مورد جک ریپر مطرح می‌کردند. حتی عده‌ای می‌گفتند او یکی از نیروهای پلیس است که جنایات او در شب‌ها بدون جلب توجه انجام می‌شود.

آخرین قربانی جک ریپر، ماری کلی 25 ساله بود که در روز 9 نوامبر به قتل رسید. برخلاف بقیه مقتولان، او سن کمی داشت. یکی از آخرین افرادی که او را زنده دیده بود، جورج هاچینسون بود؛ ماری برای قرض گرفتن مقداری پول برای پرداخت کرایه خانه‌اش نزد جورج رفته بود که البته جواب مثبتی هم نگرفت. جورج سپس متوجه این شد که مردی لاغر اندام با سیبیلی کوتاه با ماری همراه شده است. صبح روز بعد و زمانی که هنری بورز، جمع‌کننده کرایه‌ها، به درب خانه ماری رفت هیچ جوابی نشنید. او دید که پنجره خانه او باز است و در نتیجه با کنار زدن پرده داخل خانه شد. او با چنان صحنه فجیعی روبه‌رو شد که به گفته خودش تا آخر عمر آن را فراموش نخواهد کرد. با قتل ماری، مجموعه این قتل‌ها همان طور که به طور ناگهانی آغاز شده بود، به پایان رسید.

دو نفر به عنوان جک ریپر شناخته شدند. یکی از آنها که نامزد خود را مسموم کرده بود، پس از دستگیری خطاب به نیروهای پلیس گفت: شما در نهایت جک ریپر را دستگیر کردید، اما هیچ سند و مدرکی برای اثبات این مساله وجود ندارد. فرد دوم که به مرگ محکوم شد با دیدن چوبه دار به گریه افتاد و گفت: من جک... . مشخص شد در زمان وقوع این جنایات، او تمام مدت در آمریکا بوده است. برخی نیروهای پلیس عقیده داشتند که هویت جک ریپر را می‌دانند. یکی از مشاوران در متروپولیتن لندن سال 1908 گفت: من مطمئن هستم که او یکی از یهودیان لهستانی بود.

رابرت ساگار که مسئول این پرونده بود و سال 1924 فوت کرد، در خاطرات خود این گونه نوشت: «ما دلایل متقنی نسبت به یکی از ساکنان منطقه آلدگیت داشتیم. مدت‌ها او را زیر نظر گرفتیم. بدون شک او دیوانه بود و این مساله به حدی حاد شد که پس از مدتی دوستانش توصیه کردند او به یک مرکز نگهداری بیماران روانی منتقل شود. پس از انتقال او به یکی از مراکز، دیگر هیچ خبری از قتل‌ها توسط جک ریپر نشد.»

دانیل فارسون، نویسنده و فعال رسانه‌ای که مدت‌ها در آن منطقه فعالیت می‌کرد، راه‌حل دیگری را پیشنهاد داد. او متهم اصلی این پرونده را مونتاگو درویت اعلام کرد؛ یک وکیل ورشکسته شده که نشانه‌هایی از جنون در او دیده می‌شد و خانواده بی‌ثباتی هم داشت. فارسون این مطلب را براساس نوشته‌های سر ملویل ماکناتن اعلام کرد که این فرد بعدها رئیس متروپولیتن لندن شد. ماکناتن در این زمینه سه متهم اصلی را معرفی کرد: یک تاجر لهستانی و احتمالا یهودی که از زنان تنفر داشت، یک پزشک روسی و مونتاگو درویت. چند هفته پس از مرگ ماری کلی، جسد مونتاگو درویت در رودخانه تیمز پیدا شد و دقیقا پس از آن بود که قتل‌های انجام شده توسط جک ریپر پایان یافت.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار زیر را از دست ندهید:

باشگاه بازیگر معروف به صحنه قتل تبدیل شد+تصاویر

شوخی‌ هولناک پسرعمو با دخترعمو 2 خانواده را به هم ریخت

مردی که اجازه نداد دخترش را از غرق شدن نجات دهند !

ماجرای حکم تیر برای 6 بچه تهرانی که به مشهد فرار کرده بودند + عکس

اقدام زشت با پسر نوجوان در برابر دوربین خانه ویلایی + عکس

با پارسا ارتباط گناه آلود داشتم / برادرم می خواهد مرا بکشد

شباهت عجیب سحر قریشی و بازیگر 27 ساله برزیلی-آلمانی +عکس

بازیگر زن مشهور سریال پایتخت مادر شد! +عکس

بازیگر با سابقه سینما در جست‌وجوی کمی شیطنت! +عکس

رونمایی از چهره بازیگر نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی درسریال معمای شاه +عکس