شوهرم وقیحانه با زنان غریبه ارتباط دارد/عروسم بیمار تلگرام است

زن 41 ساله ای که زیر بار مسئولیت کار و زندگی کمر خم کرده بود و چین و چروک چهره اش از گذران یک عمر زندگی پرمشقت نیز حکایت داشت، به مشاور مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: در یک خانواده مومن و متعهد رشد یافتم و در کمال محبت و آرامش دوره های تحصیلی را با موفقیت پشت سر گذاشتم تا این که بعد از اتمام تحصیلات به حرفه معلمی روی آوردم. در این میان روزی عمه‌ام با چند تن از بستگان به خواستگاری ام آمدند. خانواده های ما با این که فامیل بودیم سطح فرهنگی و اجتماعی متفاوتی داشتند. ولی با وجود همه این اختلاف عقیده و سلیقه ها عمه و دیگر بستگانم معتقد بودند که من و کاظم باید با هم ازدواج کنیم چرا که به قول خودشان «فامیل اگر گوشت هم را بخورند استخوان یکدیگر را دور نمی ریزند» و این گونه ما به عقد یکدیگر درآمدیم.اوایل ازدواجمان کاظم به خاطر احترامی که برای پدرم قائل بود کمی در پوشش و رفتارش تغییر نظر می داد و همانند خانواده ما رفتار می کرد ولی این رویه فقط تا موقعی ادامه داشت که من در خانه پدرم بودم اما زمانی که زندگی زیر یک سقف را شروع کردیم کاظم با ولخرجی ها و مدگرایی هایش مرا عذاب می داد و فقط به خوش گذرانی و تفریح با دوستانش می پرداخت. سال ها به همین ترتیب سپری می شد و ما صاحب چند فرزند شدیم. من با کار و تلاش و آبروداری به تعلیم و تربیت فرزندانم می پرداختم در حالی که همسرم حتی از کلاس و مدرسه فرزندانم هیچ اطلاعی نداشت و از زیر بار مسئولیت های خانه و فرزندانش شانه خالی می کرد. مشکلات و بدبختی های من از زمانی که پدرم دار فانی را وداع گفت بیشتر شد چرا که کاظم دیگر بی پروا به کارهای خلافش و روابط با زنان ادامه می دادو دیگر هیچ واهمه ای از من نداشت بارها در تلگرامش عکس های مبتذل از زنان را دیدم که آن زنان برای شوهرم فرستاده بودند. با این حال من با موفقیت های فرزندانم انرژی می گرفتم تا جایی که پسرم به دانشگاه راه پیدا کرد و خوشحالی من صد چندان شد. از طریق یکی از همکاران با خانواده ای آشنا شدم که ادعا می کرد، دختر زیبا و خوبی دارند به خواستگاری آن دختر رفتم و خیلی زود مراسم عقد آن ها برگزار شد. مدت زیادی از عقد پسرم نگذشته بود که متوجه شدم عروسم مدام در شبکه های اجتماعی به سر می برد و با ارتباط با دوستان مجازی هیچ توجهی به پسرم ندارد. در این میان دچار ناراحتی روحی و عذاب شدیدی شدم چرا که عروسم نیز همانند همسرم به دنبال مد و خوش گذرانی است بدین ترتیب پسرم ابراز پشیمانی می کند و زندگی با چنین دختری را خیلی سخت می داند. اکنون خودم نیز با این همه تجربه و سختی نتوانستم عروس خوبی انتخاب کنم و دقت و تحقیق نکردن درباره آن دختر باعث از هم پاشیده شدن زندگی پسرم شد و...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

 

وبگردی