هوس یک زن و دخترانش را نابود کرد / نیمه شب و هنگام خواب به سراغشان رفتم

صبح شنبه 27 شهریور امسال مردی با پلیس 110 شهرستان بهارستان در غرب استان تهران تماس گرفت و از جنایتی هولناک خبر داد و گفت: برادرم اعضای خانواده‌اش را کشته و در خانه مخفی شده است. ماموران برای بررسی موضوع، راهی محل حادثه شدند. با هماهنگی قضایی مرد 48 ساله بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل شد. وی به قتل همسر و دو دو دخترش اعتراف کرد. در ادامه، ماموران با ورود به خانه متهم در شهرک صالحیه، کوچه فجر ششم غربی با جسد زن 45 ساله و دو دختر 12 و 22 ساله‌اش روبه‌رو شدند که با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده بودند.

ماموران با تحقیق از همسایه متوجه شدند متهم به قتل در یک اداره دولتی کار می‌کرده و مدتی بوده که به مصرف شیشه روی آورده بود که همین موضوع باعث تشدید درگیری میان او و اعضای خانواده‌اش شده بود.

در این مرحله عامل جنایت به افسر بازجو گفت: سال‌ها بود که من و همسرم برسر مسائل مختلف خانوادگی با هم اختلاف داشتیم، اما به خاطر بچه‌ها جدا نشدیم. درگیری‌هایمان هر روز بیشتر می‌شد. این اواخر به اعضای خانواده‌ام هم سوء ظن پیدا کرده بودم.

وی ادامه داد: بامداد جمعه تصمیم گرفتم همسرم را بکشم و خودکشی کنم. می‌خواستم او را بکشم که بیدار شد. با صدای مشاجره‌مان، فاطمه 12 ساله و رقیه 22 ساله بیدار شدند و به سمتم آمدند. می‌خواستند مادرشان را نجات دهند که نشد. همسرم را با ضربه چاقو کشتم و بعد با همان چاقو به جان دخترانم افتادم و هر دو را کشتم. دختر بزرگ‌ترم برای خرید وسایل عروسی‌اش به خانه خانواده شوهرش رفته بود که او را نکشتم. ساعاتی کنار اجساد نشسته و گریه کردم. لباس‌های خون‌آلودم را عوض کرده و خانه را ترک کردم. می‌خواستم خودکشی کنم که نتوانستم. به برادرم زنگ زدم و بعد به خانه‌اش رفتم. برادرم خواست تسلیم شوم، اما من می‌خواستم بمیرم که او ماجرا را به پلیس خبر داد و دستگیر شدم.

سرهنگ منصور خدادادی، رئیس پلیس آگاهی غرب استان تهران دراین‌باره به جام‌جم گفت: با اعتراف‌های اولیه متهم تحقیقات از او در حالی ادامه دارد که با هماهنگی قضایی قرار است وی برای تست سلامت روانی و این که آیا در روز جنایت شیشه مصرف کرده یا نه، به پزشکی قانونی معرفی شود.

همیشه درگیر بودند

همسایه مقتولان به جام‌جم گفت: مرد همسایه و اعضای خانواده‌اش، چهار سال قبل به این خانه آمدند. از همان اوایل، پدر خانواده با همسر و دخترانش درگیری و دعوا داشت. صدای مشاجره آنها را همیشه می‌شنیدیم. این اواخر به دلیل اذیت‌های پدر خانواده، پای پلیس هم به این خانه باز شده بود که با تهدیدهای مرد خانواده، همسرش در کلانتری رضایت داد و از شکایتش منصرف شد.

وی افزود: شب حادثه دوباره صدای درگیری‌شان آمد و ساعاتی بعد قطع شد. گمان کردم دعوا پایان گرفته است. یک روز از آنها خبری نبود تا این که روز بعد با آمدن خودروی پلیس و آمبولانس متوجه شدم که پدر خشمگین همسایه جان همسر و دو دخترش را گرفته است.

دوست صمیمی فاطمه ـ دختر 12 ساله ـ هم به جام‌جم گفت: من و فاطمه سه سال بود که با هم همکلاس بودیم. همیشه برایم درددل می‌کرد و می‌گفت پدرش اعضای خانواده‌شان را اذیت می‌کند. او همیشه می‌ترسید یک روز پدرش او و مادرش را بکشد که سرانجام هم همین طور شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

منبع: جام جم