هاشمی طبا: ورزش شخم نمی‌خواهد، مدیریت می‌خواهد+ فیلم بخش نخست
حجم ویدیو: 140.07M | مدت زمان ویدیو: 00:16:04

به گزارش رکنا، مهندس مصطفی هاسمی طبا در گفتگو با خبرنگار رکنا از تمامی زوایای دوره ریاست خود بر ورزش و همچنین زندگی شخصی خود گفت.

* زندگی شما از چند زاویه قابل بررسی است از کجا شروع کنیم؟

جز ورزش من در زمینه‌های دیگر هم ورود کردم مانند هنر و سیاست اما به طور کلی چون از سن 7 سالگی با روزنامه آشنا بودم هم زبان انگلیسی را از روزنامه یاد گرفتم و هم ورزش را از روی روزنامه ترغیب کردم، در کوچه و مدرسه ورزش را جزو علاقه‌های مهم خودم دانستم. من تمام جزییات بازی‌های المپیک 1956 ملبورن را به یاد دارم.

من تعلق دلی مورد علاقه‌ام ورزش اما تعلق بیشترم شغلی‌ام صنعت بود. پیش از انقلاب در رشته صنعت کار می‌کردم. تخصص‌های مختلف را آزمایش کردم و نخستین شغلم پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در صدا سیما شاغل شدم.

*درباره کنار گذاشتن خودتان از ریاست کمیته ملی المپیک در سال 1366 صحبت کنید؟

در آن زمان جناب درگاهی و موسوی به من پیشنهاد کردند و با توجه به شناختی هم که موسوی از من داشت، من به عنوان رییس کمیته ملی المپیک انتخاب شدم. به من گفتند که ایران باید از بازی های المپیک خارج شود. در آن زمان ژاک روک ریایت این نهاد بین المللی را بر عهده داشت و از آنجایی که من رابطه خوبی با او داشتم،یک گزارشی را که بر علیه ایران تنظیم شده بود در اختیار من قرار داد. او پس از این مساله به من توضیح داد نه براساس ایرانی بودن بلکه براساس عضو Ioc در مورد این مساله اظهار نظر کنید. من آن گزارشی که لازم بود را تنظیم و خوشبختانه حل شد. الان خیلی نفوذهای سیاسی بیشتر از گذشته شده است.

*آیا این امکان وجود دارد مانند دوران شما، رییس کمیته ملی المپیک یک شخص و نفر اول ورزش کشور هم یک فرد دیگر باشد؟

از نظر کمیته بین‌المللی المپیک سازمان تربیت بدنی هیچ ربطی به وزارت ورزش ندارد زیرا در آن IOC قید کرده هر کشور که  تمایل به حضور در بازی‌های المپیک دارد باید یک تشکیلات غیر دولتی مانند کمیته ملی المپیک داشته باشد. بنابراین کمیته ملی المپیک هیچ ربطی به دولت به صورت مقرراتی ندارد و در طرف مقابل هم کمیته بین‌المللی المپیک تنها تشکیلات کمیته ملی المپیک را به رسمیت می‌شناسد. البته اینطور نیست که آن‌ها را به رسمیت نشناسد بلکه طرف حساب من در هر کشوری کمیته ملی المپیک آن کشور است.

*به نظرتان آیا حضور همزمان سجادی در کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش تصمیم و راهکار درستی است؟

من مخالف این ایده نیستم زیرا اعضای مجمع باید رأی بدهند اما این اتفاق غیر ممکن نیست که به طور مثال وزیر ورزش، ریاست کمیته ملی المپیک هم بر عهده داشته باشد. البته یکسری مقررات در قوانین در سالیان گنجانده شده با استنباط بر اینکه فردی که شغل دولتی ندارد حق ندارد در موسسات عمومی غیر دولتی هم سمت داشته باشد. البته فکر می‌کنم صراحتی در این موضوع وجود نداشته باشد ولی چنین مساله‌ای از طرف اشخاص حقوقی کشور وجود دارد که اساسا چنین ترکیبی نمی‌تواند وجود داشته باشد.

*با توجه به اعلام آمادگی شما برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ذهن مردم به این سمت رفت که شاید شما به دنبال ایجاد ساختار جدیدی را در سیاست کلان کشور در نظر بگیرد؟

باید بگویم ذهن اصلی من روی مسائل کلی کشور است. اما در عین حال این امکان برایم فراهم نیست تا از آن علاقه ای که دوست دارم جدا باشم. علاوه بر این ما یک تشکیلات کوچکی هم در بدنه ورزش و شاخه علمی آن انجام می‌دهیم.

*عملکرد چهار ساله صالحی‌امیری را در کمیته ملی المپیک چگونه دیده‌اید؟

به نظرم او فرد شایسته‌ای برای این پست و مقام است و در کنار آن هم عملکرد او با سلیقه‌اش همخوانی دارد. اما سلیقه و ذائقه من تفاوت دارد به طور مثال خیلی به امر آموزش، علمی کردن ورزش و اینکه اشخاص در کل جامعه از تمام امکانات بهره مند شوند بیشتر مدنظر من قرار دارد.

*قبول دارید اکنون ورزش ما با سیاست عجین شده است؟

فکر می کنم مسائل بزرگ تر از آن چیزی باشد که افراد بتوانند آن را حل کنند. طوری در دنیا مسائل سیاسی اتفاق افتاده که کاملا ورزش با سیاست عجین شده است. امروزه قدرت هایی که از رژیم غاصب صهیونیستی حمایت می کنند کاملا در کمیته بین المللی المپیک نفوذ می کنند و حتی برخی از عناصر آن ها هم در Ioc فعالیت دارند. بنابراین خیلی سخت است یک شخص بتواند سیاست هایی که در آنجا است را به شکل دیگری پیش ببرد.در گذشته و در المپیک آتن به دلیل اینکه آرش میراسماعیلی با جودوکار رژیم غاصب مواجه نشد جراید و عوامل آن کشور هجوم شدیدی به کمیته بین المللی المپیک بردند.

 در آن زمان ژاک روک ریایت این نهاد بین المللی را بر عهده داشت و از آنجایی که من رابطه خوبی با او داشتم،یک گزارشی را که بر علیه ایران تنظیم شده بود در اختیار من قرار داد. او پس از این مساله به من توضیح داد نه براساس ایرانی بودن بلکه براساس عضو Ioc در مورد این مساله اظهار نظر کنید. من آن گزارشی که لازم بود را تنظیم و خوشبختانه حل شد. الان خیلی نفوذهای سیاسی بیشتر از گذشته شده است.

* آیا راهکاری نیست که بتوانیم از تحریم برخی رشته های دیگر ورزشی مان جلوگیری کنیم؟

کسی وجود ندارد تا راهکاری ارائه دهد مگر اینکه ارتباطات شخصی با روسای کمیته های بین المللی کشورها داشته باشند زیرا آن ها در این مساله خیلی دخیل هستند. یک زمانی آیان در وزنه برداری خیلی هوای ما را داشت و چشم خود را به روی برخی موردها می بستند. هر چند در زمان ریاست علی مرادی این ارتباط دوستانه به دشمنی تبدیل شد. رییس فدراسیون بین المللی دوچرخه سواری رابطه خوبی با ما داشت اما اکنون اطلاع ندارم شرایط چگونه است.

*به نظرتان چرا در دیپلماسی ورزشی در زمان ریاست سجادی خوب عمل نکرده ایم؟

همکارانش را شخصا خودش انتخاب کند، هر چند شنیده ام در یکسری جاها افرادی به او تحمیل شده اند. ‌تصمیماتی که می خواهند اتخاذ کنند در داخل خود حلقه وزارت ورزش گرفته شود. خود من در طول سال هایی که مسئولیت داشتم یک تصمیم بیرون از سازمان ما گرفته نشد. کسی را به خانه خودم یا لابی هتل دعوت نکردم و هر تصمیمی بود در دفتر خودم با همکاران به آن نتیجه می رسیدیم. زیرا یک اعتماد دوستانه بین من و همکارانم وجود داشت.

* آیا می توان عملکرد وزیر را در این ۱۰ ماه اخیر، یک عملکرد منفعل تصور کرد؟

شاید درست باشد ولی این نیست حتما کسی که ورزشی است حتما در کارش هم موفق باشد،زیرا تصور اشتباهی است برای اینکه یک نفر در یک رشته خاص سر رشته دارد و باید مدیریت تمام رشته های ورزشی را داشته باشد. یعنی باید جوهر مدیریت، اطلاعات مدیریتی و ابتکارات و تصمیم گیری های لازم را داشته باشد تا بتواند در هدف خود موفق باشد. به طور مثال در پرسپولیس مشاهده کرده ایم که آدم های ورزشی چگونه عمل کرده اند.البته افراد غیر ورزشی هم مرتکب اشتباهاتی شده اند اما بهتر است به جوانب ورزش آشنایی داشته باشد.

*نظر شما درباره اولین کارت زردی که وزیر ورزش دریافت کرد؟

به نظرم دادن کارت زرد یا حتی استیضاح کار را درست نمی کند زیرا ما در آن زمان به طور دائم در کمیسیون های مجلس حضور داشتیم و با نمایندگان مجلس به اظهار نظر می پرداختیم. فقط نمی توانستند استیضاح منجر به برکناری انجام دهند. البته این امکان برایشان وجود داست با صحبت با رییس جمهور وقت رای به استیضاح ما در وزارت خانه بدهند. به نظرم کارت زرد یا قرمز یا حتی استیضاح ماهیت کار را تغییر نمی دهد. باید در زمانی که یک نفر می خواهد وزیر شود تمام جوانب سنجیده و پس از آن به او رای اعتماد بدهند.

*قبول دارید در ورزش شاهد قحط الرجال در پست وزیر ورزش هستیم؟

ما قحط الرجال در ورزش نداریم به صرف اینکه خیلی به ما یا شاخه فکری معتقد نیست. زیرا اعتقاد در قلب و درون انسانیت وجود دارد نه تظاهر آدم که بیاییم نوع حرف زدن و لباس پوشیدن خودمان را طوری نشان دهیم که این را نمی توان اعتقاد دانست زیرا اعتقاد در نوع کار و عمل اشخاص است که او چقدر در کارش متعهد است. ما فکر می کنیم با انتخاب کردن اشخاصی که به ما اظهار وفاداری می کنند کار را درست انجام دادیم.‌به نظرم اظهار وفاداری کار چندان سختی نیست و هر منافقی می تواند این مساله را بروز دهد.

*مانند برکناری شما در زمان ریاست وقت غفوری فرد از کمیته ملی المپیک؟

در این مساله طوری با من صحبت کردند که من راحت تر به زندگی ام بپردازم.

* آیا شخصی مانند غفوری فرد را که باعث برکناری شما از سمتتان شدند، می بخشیدید؟

من او را خیلی دوست دارم و با هم صمیمی هستیم. من در آن زمان هم نسبت به این اتفاق مشکلی نداشتم زیرا برخی همکاران او بودند که مشکل ایجاد می کردند. من نه تنها از او بلکه از سایرین هم کینه ای به دل ندارم.

*آیا ورزش ایران در این برهه زمانی نیاز به تغییر اساسی دارد؟

در برهه ای برخی اشخاص به من گفتند فوتبالیست ها بد هستند یا که استعمال دخانیات انجام می دهند و من در جواب گفتم سطح سواد یک فوتبالیست چقدر است. حتی من عقیده دارم بخش ورزشی ما از لحاظ رفتاری بهتر از متوسط جامعه است بدون اینکه بخواهم آنها را بزرگ جلوه دهم یا که برای آن ها در نوشابه باز کنم. اگر قرار بر تغییرات اساسی در بدنه ورزش است باید همه پدیده های کشور مانند صنعت و کشاورزی به خصوص در کشاورزی باید رویکرد جدید ایجاد شود. ورزش ما هیچ مشکلی ندارد و تنها به این بر می گردد ما یکسری مسائل را بزرگ جلوه می دهیم.

*در زمان دوران ریاست شما آیا فدراسیونی و یا تیم خاصی بود که به آن علاقه داشته باشید؟

شاید در یک زمانی یک فرد به یک چیز خاصی علاقه داشته باشد، به طور مثال خود من پیش از انقلاب اسلامی چون برخی دوستانم در باشگاه تاج بودند صرف نظر از اینکه صاحب آن شخص خسروانی بود از آن خوشم می آمد. مرتضی و مصطفی شرکا و ... بودند که از تیپ کاری آنها خوشم می آمد. شاید استقلال را دوست داشتم اما هیچ وقت در کارم علایق را دخالت نمی دادم. بعید می دانم سلطانی فر در کارش نسبت به تیم خاصی اعمال سلیقه کرده باشد.

*درباره جریان استعفای ۱۳ بازیکن در سال ۱۳۶۵ چه صحبتی دارید؟

مرحوم دهداری نسبت به تربیت بازیکنان خیلی حساس بود و چون روی حرفش ایستاد موضعش بر تغعیر نسل بود.اتفاقا در بین آن بازیکنان چند نفر حضور داشتند که خیلی هم خوب بودند. من از مرحوم دهداری درخواست کردم چند بازیکن به تیم ملی برگردند. فنونی زاده بازیکن خوبی بود و هیچ مشکلی در تیم ملی نداشت. مرحوم دهداری خیلی روی مساله تربیتی و رفتار بازبکنان حساس بود.

* درباره شب زنده داری بازیکنان در بازی با الجزایر توضیح می دهید؟

ما در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه مشابه همین اتفافات هم داشتیم اما صفایی رییس وقت فدراسیون فوتبال خودش به این مساله رسیدگی کرد. زیرا باید سرپرست، مربی تیم نسبت به این موضوع هم حساس باشند و هم نظر باشند. در جام جهانی ۱۹۹۸ دلیل برکناری ایوویچ را هنوز هم نمی دانم،البته می دانم چه مسائلی در این امر دخیل بوده است اما می ترسم بگویم زیرا شاید تهمت باشد. پس از شکست تیم ملی مقابل آاس رم‌به ایوویچ گفته بودند اگر به ایران بیایی ممکن است تو را اعدام کنند و او از ترس جانش دیگر به ایران برنگشت. خود من هم به فرانسه رفتم مشاهده کردم در تیم جو خوبی وجود ندارد اما هر چه بود شخص صفایی تیم را خوب جمع کرد. به نظرم ما می توانستیم در آن زمان خیلی راحت آلمان را با اختلاف ۲ یا ۳ گل ببریم، اما این جسارت در تیم ما وجود نداشت تا با اعمال تغییرات گسترده بتوانیم آلمان را ببریم. ما می توانستیم با استفاده از سرعت بالای مهدوی کیا و جا گذاشتن ماتئوس به آن ها ضربه بزنیم. زیرا جلال طالبی یک فرد دموکرات بود و او تنها در این مساله دخیل نبود. اگر صفایی نبود به طور حتم مشکلات بیشتری در تیم ملی وجود داشت.

انتهای پیام/