رازهای جادویی از شهر سوخته ایران
رکنا : شهر سوخته یکی از مهمترین و اسرارآمیزترین محوطههای باستانی بخش شرقی فلات ایران است.
به گزارش رکنا، با وجود آنکه طی سالهای گذشته شاهد انجام کاوشهای مختلف باستانشناسی در نقاط مختلف ایران بودیم اما پژوهشهای باستانشناسی درباره تمدنهای واقع در بخش شرقی فلات ایران، بهویژه استان سیستانوبلوچستان، نسبت به دیگر بخشها مغفول مانده و پژوهشی جدی و برنامهریزیشده درباره مطالعات باستانشناسی این استان انجام نشده است. این درحالی است که در این مناطق، محوطههای باستانی متعددی وجود دارند که رازهای سر به مهری از هزاران سال پیش برایمان به یادگار گذاشتهاند.
در این میان شهر سوخته یکی از مهمترین و اسرارآمیزترین محوطههای باستانی بخش شرقی فلات ایران است. اهمیت شهر سوخته در وجود دادهها و اطلاعاتی مانند باستانشناسی، هنرهای باستانی، معماری باستانی و باورهای باستانی است که میتواند به جامعه پژوهشگران در زمینههای مختلف ارائه شود. هرچند اولین کاوشهای شهر سوخته از سال ۱۳۴۷ آغاز شد اما تا امروز فقط کمتر از ۵ درصد این شهر حفاری شده است.
با توجه به برگزاری همایش «هنر و تمدن حوزه جنوبشرق ایران، با محوریت شهر سوخته» که به همت معاونت پژوهشی فرهنگستان هنر با همکاری و همراهی سازمانها و نهادهای مرتبط ازجمله استانداری سیستانوبلوچستان و پژوهشگاه میراث فرهنگی، در روزهای آینده در تهران و زاهدان برگزار میشود با حسین مرادی (سرپرست کاوش در بخش مسکونی شهر سوخته و معاون سرپرست تیم کاوش در شهرسوخته) به گفتگو نشستیم تا از ناگفتههای کاوشهای بخش مسکونی شهر سوخته سخن گوید.
طی سالهای گذشته شاهد کاوشهای متعدد در شهر سوخته بودیم و این کاوشها همچنان ادامه دارد. آخرین فصلهای کاوش درخصوص کدام لایههای باستانی در شهر سوخته انجام میشود؟
از آنجا که تعداد کاوشها در شهر سوخته زیاد بود و تاکنون حدود ۳۰ فصل کاوش انجام شده، تصور بر آن است که دیگر نیاز نیست کاوشها ادامه یابد و چیز خاصی کشف نخواهد شد. این درحالی است که شهر سوخته یکی از بزرگترین محوطههای باستانی ایران است که مساحت آن بیش از ۲۵۰ هکتار است. ضمن آنکه این محوطه از چندین لایه باستانی تشکیل شده و ما هنوز نمیدانیم زیر زمین و در پس این خاکها چه چیزهایی نهفته و با چه پدیده باستانشناسی روبه رو هستیم!
تا سال ۱۳۸۸، کاوشها در ساختمان شماره ۱ و بناهای یادمانی متمرکز بود. کاوشها از سال ۱۳۹۳ در بخش مسکونی مرکزی متمرکز شد و بر خلاف تصورات موجود که فکر میکردند دوره ۴ شهر سوخته، محدود به کاخ سوخته و جنوب شرقی شهر است، اما در بخش مسکونی مرکزی شواهد زیادی از دوره ۴ پیدا کردیم. این امر در برخی از نظرات که توسط ایتالیاییها درخصوص پایان استقرار در شهر سوخته مطرح شده بود، چالش ایجاد کرد. از سال ۱۳۹۷ کاوشها به دلیل مسائل مالی پراکندهتر شد چراکه بودجه کاوش با چالش روبه رو شد از این رو کاوش به صورت محدودتر در بخش مسکونی شرقی برای دسترسی به اطلاعات بیشتر در مورد ۱ شهر سوخته متمرکز شد؛ چراکه اطلاعات ما درخصوص دوره ۱ شهر سوخته بسیار اندک است. چراکه تمام اطلاعات ما درباره دوره آغاز استقرار در شهر سوخته از محوطه ۲۵ متر مربعی کاوش ایتالیاییها حاصل شده و نیاز است هرچند به صورت محدود در خصوص این دوره اطلاعات کسب کنیم.
پاییز آغاز فصل کاوش در شهر سوخته است و از ۱۵ آبان ماه سال جاری نیز نوزدهمین فصل کاوش آغاز خواهد شد و به ادامه کاوش در لایههای دوره ۱ شهر سوخته در بخش مسکونی شرقی خواهیم پرداخت.
آخرین فصلهای کاوش در شهر سوخته و تحقیق درخصوص لایههای باستانی دوره ۱ شهر سوخته که اطلاعاتی از دوره آغازین استقرار در شهر سوخته در اختیار ما میگذارد، چه یافتههایی داشت و این یافتههای باستانی چه نتایجی در اختیار ما گذاشت؟
کاوش و تحقیق درخصوص دوره ۱ شهر سوخته که برابر با آغاز استقرار است باچالش روبهروست چراکه دورههای بعد در قالب لایههای باستانی بر روی هم قرار گرفتهاند و هر اندازه تحقیق درخصوص دوره ۴ که آخرین لایه باستانی است ساده است، تحقیق درباره دوره ۱ دشوار است. نیاز است تا خاکبرداری انجام دهیم و مواد باستانی لایههای رویی را برداریم تا بتوانیم به لایههای باستانی دوره ۱ برسیم.
اما نتایج کاوشهای سال گذشته نشان داد که میتوان حدود ۳ فصل کاوش در این بخش داشت تا به قدیمیترین یافتههای استقرار در شهر سوخته دسترسی یابیم. در سال گذشته بخشهای زیادی از فاز ۹ (میانه دوره ۱) را کاوش کردیم که به ۳۰۰۰ پیش از میلاد میرسد و به مواد و آثار آن دوره دسترسی پیدا کردیم. معماری، و سفالهای مرتبط با دوره ۱، فاز ۹ از جمله یافتهای فصل گذشته کاوش در شهر سوخته هستند. چند سنت عمده سفالی را پیدا کردیم، سنت سفالی که مرتبط با سنت سفالی شهر سوخته است و سنت سفالی که نشان دهنده تاثیراتی است که از نواحی جنوبیتر مانند بلوچستان دارد. همچنین گونه دیگری که شکل شهر سوختهای شده سفالهای خوزستان است. سفالهای آغاز ایلامی خوزستان، یهیی و کرمان در دوره ۳۰۰۰ پیش از میلاد شکل و شمایل شهر سوختهای به خود گرفتهاند و در لایههای ۱ شهر سوخته پیدا شدهاند.
این یافتهها بسیار اهمیت دارد و تصورمان بر آن است که در ۳ هزار سال پیش از میلاد،۳ سنت سفالی که احتمالا مرتبط با سنتهای فرهنگی است، در شهر سوخته وجود داشت. سفالهای سنتی شهر سوخته، سفالهایی که نشان از تاثیرات مناطق جنوبی دارد و سفالهایی که نشان از تاثیراتی دارند که از نواحی غربی مانند کرمان و میان رودان (خوزستان) گرفتند.
سفالهایی که از دوره نخست استقرار در شهر سوخته کشف کردید، شکل خاصی دارند؟ چه اشکالی بر روی این سفالها نقش شده و چه مفاهیمی در پس این تصاویر نهفته است؟
هرکدام از سفالها بر اساس فرم و شکلهایی روی آنهاست، طبقهبندی شده است. سفالهای سنت شهر سوخته، نخودی رنگ هستند و نقوش هندی دارند. سفالهایی که شهر سوختهای شده سفالهای ایلامی است، سفالهایی است که روی بدنه، دستههای گوشی شکل دارد و فرمهای خمرهای و گرد دارند. سفالهایی که از سنتهای بلوچ الهام گرفته شدهاند نیز روی لبهها نوارهای مواج دارند.
هرچند تمام این طرحها و نقوش نشان از مفاهیم و تفکرات مردمان آن زمان دارد اما هنوز نمیتوانیم به طور قطع درباره تفکر خاصی صحبت کنیم چراکه هنوز بقایای بدست آمده به اندازهای نیست که بتوانیم به نتیجه قطعی دست یابیم. فقط میتوانیم درباره منشاهای فرهنگی و ارتباطات فرامنطقهای صحبت کنیم.
تخصص شما در حوزه معماری شهر سوخته است و آخرین کاوشهایتان نیز در حوزه منطقه مسکونی شرقی شهر سوخته انجام شدهاست، از آخرین کشفیات در حوزه معماری این منطقه برایمان بگویید.
در این بخش منطقه مسکونی با معماری خانههای مردمان عادی شهر سوخته روبهرو هستیم. در این پلانها شاهد همان استانداردهای معماری خانههای مسکونی ساده هستیم که در دورههای مختلف استقرار در شهر سوخته شاهد بودیم. از اجاقها و دیوارها گرفته تا اتاقها و...
نکته جالب درخصوص یافتههای اخیر آن است که در فضایی که کاوش میکردیم، توانستیم تیرکهای چوبی مربوط به ۳ هزار سال پیش که زیر خاک سالم مانده بودند را پیدا کنیم. حدود ۴ تیرک چوبی سقف را پیدا کردیم. البته تا حدودی به دلیل حجم خاکی که روی آنها بود آسیب دیدهاند.
در این منطقه نیز مانند سایر بخشهای شهر سوخته، پیکرکهای جانوری گلی کشف کردیم که در ارتباط با بخشی از آیینها و سنتهای فکری مردم بود اما از نقش آنها و چگونگی استفاده و آیینهای مرتبط با آن اطلاع دقیق نداریم.
با توجه به اطلاعات اندکی که درخصوص دوره ۱ شهر سوخته داریم، چه اطلاعاتی از سایر دورههای استقرار در شهر سوخته در دست هست؟
از آنجا که دورههای ۳ و ۴ در لایههای بالاتر قرار دارند، کاوشهای بیشتری نیز در این خصوص انجام شده. بخصوص دوره ۲ و۳ که بیشتر حجم معماری و سفالهای پیدا شده در کاوشهای باستانشناسی بر این دورهها متمرکز بوده چراکه بیشترین آثار را دارند و دوره توسعه و گسترش فرهنگ شهر سوخته است.
به احتمال بسیار زیاد، دو نوع اجاق در شهر سوخته داشتیم. یکی از انواع اجاقها در فضای مسقف و البته کوچکتر از سایر اجاقها و برای پخت و پز بود و اجاقهای دیگری هم پیدا کردیم که احتمال میدهیم نقش آیینی داشتند؛ این اجاقها در فضاهای باز یا اتاقهای بدون سقف قرار دارند و دو برابر اجاقهای معمولی هستند و معمولا ۱۰۰ تا ۱۱۰ سانتیمتر هستند. هیچگونه شواهد انجام کارهای روزمره مانند پخت و پز درباره این اجاقها پیدا نشده و اتفاقا این اجاقها که در ساختمان ۲۰ و ۲۶ پیدا شدهاند، بسیار تمیز و کاملا خاص بودند. مشخص است که وقتی قصد نداشتند از این اجاقها استفاده کنند با انجام مراسم خاصی آنرا تمیز و حفظ و منطقه را ترک کردهاند، درحالی که اجاقهای عادی، همانطور به حال خود رها شده بودند و حتا آوار روی آنها ریخته بود.
درعین حال دو اجاق که در ساختمان ۲۰ پیدا شدند در اتاقی بودند که ویژگی استنثنایی داشت؛ چنانکه دیوارهای این اتاق به رنگ قرمز اخرایی رنگآمیزی شده بود. در شهر سوخته فقط همین یک نمونه خانه رنگآمیزی و نقاشی شده تاکنون پیدا شده است. درعین حال از این مجموعه فقط یک دوره استفاده شده و بعد از آنکه ترک شده، در دورههای دیگر مورد استفاده قرار نگرفته و کاملا متروک شده. درعین حال این ترک کردن با تمیزکاری کامل انجام شده.
با توجه به رنگ قرمز اتاق و وجود دو اجاق در این معماری و آنچه از تاریخ شهر سوخته میدانیم، آیا میتوان گفت در آن زمان این مکان متعلق به پزشکان یا به قولی جادوگران آن دوران بود؟
در این معماری نمیدانیم که آیا اینچنین بود یا خیر اما بر اساس شواهد پزشکی که از شهر سوخته بدست آمده میتوان گفت، در گورستان شواهد باستانشناختی از شمنها یا جادوگرانی که وظیفه درمان را نیز برعهده داشتند، بدست آمده. وجود شمنها همیشه در جوامع باستانی و بخصوص جنوب شرق ایران و دره سند بیشتر دیده شده. حتا میتوان برخی از سنگ نگارههای بلوچستان را نیز به موضوعات شمنیسم مرتبط کرد. اما تاکنون نتوانستهایم در بخش مسکونی شهر سوخته، شواهد قطعی درخصوص وجود شمنها پیدا کنیم.
پیدا شدن چشم مصنوعی و عمل جمجمه از جمله شواهدی هستند که میتوان گفت، با انجام اعمال خاصی محقق شدهاند. در جوامع باستانی، درمانگری برعهده کسانی بود که برای آنها قدرتهای ماورایی قائل بودند.
به غیر از کشف یافتههای باستانشناختی که مرتبط با انجام عملهای جراحی خاص در شهر سوخته است، آیا اشیاء یا یافتههای دیگری پیدا کردهاید که مرتبط با شمنها باشد؟
تاکنون اشیایی که به طور حتم بتوانیم آنرا به شمنها مرتبط کنیم در بخش مسکونی پیدا نکردهایم. البته تعدادی شی در گورستان پیدا کردیم که آینه مفرغی روی پایه گلی بود. هنوز کاربرد آنها را نمیدانیم اما این اشیاء در گورهایی پیدا شدهاند که مملو از سفال و اشیای دیگر بودند.
آینه در داستانهای اساطیر نقش خاصی دارد. در بندهشن که از مهمترین متون دینی زرتشتیان و تفاسیر پهلوی اوستاست؛ از آینه به عنوان یکی از اجزای پنجگانه بدن آدمی نام برده شده است. آینه، بخشی از وجود انسان است که بعد از مرگ به خورشید بازمیگردد و در رستاخیز، خورشید آنها را دوباره به آدمیان میدهد تا یکدیگر را بازشناسند. درعین حال در برخی دیگر از متون آینه وسیلهای برای جهانبینی و سیر در گیتی است. آیا شواهدی از وجود چنین تفکراتی در میان مردم شهر سوخته پیدا شده است؟
نمیتوانم در این مقطع چنین اسامی روی اشیاء بدست آمده بگذارم اما قطعا استفادههای آیینی از این اشیاء میشد. بخصوص آنکه حتا روی این گلها اثر خاکستر پیدا شده که احتمالا گیاهی را میسوزاندند و آن را در گور قرار میدادند و مراسم تدفین را اجرایی میکردند.
در بخش مسکونی شهر سوخته با چه معماریهای خاصی روبهرو شدید و چه نتایجی از یافتهها بدست آمده است؟
معماری شهر سوخته به صورت عمومی به سه دسته تقسیم میشود. معماری عادی خانههای مسکونی متعلق به مردم عادی، خانههای ویژه که متعلق به اعیان و اشراف بود و خانههایی که کاربرد همگانی داشتند. برخی از این ساختمانها برای انجام مراسم آیینی و برخی دیگر ممکن است بازار و محلی برای انجام داد و ستد بودند.
ساختمانهای مسکونی مردم عادی از نظر مساحت و ساختارهای معماری کوچکتر و محدودتر از خانههای ویژه هستند. درعین حال تعداد اجاقها نیز متفاوت است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر