این مطلب از گروه وب گردی است و تنها جنبه سرگرمی دارد.
فیلم های طناز طباطبایی / صفر تا صدش را ببینید
رکنا: در ادامه کارنامه هنری طناز طباطبایی را در طی سال های اخیر مشاهده می کنید. او بازیگری است که ره صد ساله را هزار سال طی کرد.
طناز طباطبایی سوپراستار کشورمان در یک مصاحبه نظرش را درباره ازدواج بیان کرد. طناز طباطبایی به تقدیر در ازدواج بسیار اعتقاد دارد. طناز طباطبایی مدعی شده است که در زندگی زناشویی مادیات برایش اهمیت ندارد. طناز طباطبایی از زندگی مشترک به دنبال خوشحالی و خوشبختی است. فیلم های طناز طباطبایی را در ادامه مشاهده می کنید.
به گزارش رکنا برای آنهایی که ره صد ساله را یکشبه طی میکنند، سخن گفتن از سختیها و پستی و بلندیهای جاده زندگی کمی نامعقول و غیرقابل درک به نظر میرسد و به همان نسبت، صحبت از بخت و اقبال و روی خوش نشان دادن کائنات برای افرادی که مدام در تکاپو برای کسب مقام یا حرفه خاصی یا موفقیت در یک زمینه یا رشتههای گوناگون میگردند نیز دردناک و به اصطلاح نمک به زخم پاشیدن است.
اما در این میان، افرادی نیز هستند که در حد وسط این دو قشر قرار میگیرند که با تکیه بر استعداد ذاتی و تلاش روزافزون خود و نیز با حضور پررنگ و درخشان در ابتدای یک راه و دریافت یک پیشنهاد مناسب، ادامه مسیر زندگی خود را هموار میبینند.
هنرمندان، سیاستمداران، ورزشکاران و افراد مشهور زیادی از این دست بودهاند که نه صرفا مرهون هنر و آمادگی ذاتی خود و نه آنچنان خوشبخت و خوشاقبال بودهاند که با حداقل تلاش و کوشش، به موفقیتهای بزرگ نائل شوند.
یکی از سرشناسترین و موفقترین هنرمندان سالهای اخیر سینمای ایران که در همین دسته قرار می گیرد، طناز طباطبایی است. او که متولد اردیبهشت سال ۱۳۶۲ تهران میباشد، با ذوق و استعداد بالای هنریاش از همان ابتدا وارد مسیر سینما و تئاتر شد و با اخذ مدرک کارشناسی کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد تهران، در دورههای آموزشی بازیگری شرکت و پس از آن وارد این عرصه هنری شد.
او کار خود را در سال ۷۹ با بازی در سریال جوانی ساخته سعید سلطانی آغاز کرد. سپس به قول خود چند سالی صبر کرد تا بتواند به صورت حرفهایتر وارد دنیای سینما و بازیگری شود و در سال ۸۳ اولین بازی خود در یک فیلم سینمایی به نام «دیشب باباتو دیدم آیدا» را به کارگردانی رسول صدرعاملی تجربه نمود. او سابقهای طولانی در بازی در فیلمهای فرزاد موتمن دارد و در سال ۸۶ در فیلمهای «دماغ»، «جعبه موسیقی» و «شبزده» با وی همکاری نمود.
همزمان با کار سینمایی، از بازی در مجموعههای تلویزیونی نیز سرباز نزد و با قبول نقش «غزاله» در سریال «میوه ممنوعه» حسن فتحی و بازی در مجموعه تلویزیونی «پرانتر باز»، توانست تبدیل به چهرهای محبوب و البته بااستعداد در نزد مخاطبین و فیلمسازان شود اما اوج هنرنمایی او به تدریج و از سال ۸۷ با بازی در فیلم «صداها» ساخته موتمن آغاز شد و از همانجا بود که هنر بازیگری خود را به رخ سینماگران کشید و به یکباره پیشروی اش در مسیر موفقیت سینمایی سرعت گرفت. او به واسطه بازی در همین فیلم برای اولین بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنواره بین المللی فیلم فجر و همچنین برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن در سومین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان ایران شد.
در ادامه با «مرهم» و «طهران تهران» در مسیر موفقیت سینمایی با سرعت بیشتری گام برداشت تا اینکه با نقش تاریخی«شیرین» در فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» عملا تبدیل به چهره ای شاخص و هنرمندی طراز اول در دهه ۹۰ سینمای ایران شد.
طناز طباطبایی به درخشش خیره کننده خود ادامه داد و در طول ۴ سال سه بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد. «ویلاییها»، «رخ دیوانه» و «خشم و هیاهو» فیلمهای موفق بعدی وی بودند و نهایتا امسال در سال ۹۸ برای اولین بار موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم «شنای پروانه» شد.
در ادامه مروری کوتاه خواهیم داشت بر مهمترین نقشآفرینیهای طناز طباطبایی، از دیروز تا به امروز که حال در آستانه گذراندن آخرین سال از دهه چهارم زندگی است.
هیس!دخترها فریاد نمیزنند روایتی است از یک سکوت اجباری.سکوت در برابر ترسی که تمام روح و جسم و بدنت را به یغما میبرد و ترسی همیشگی را در وجودت ریشه میدواند. ترسی که شعلههای خشم و نفرت را در وجودت برمیانگیزد و تمام زندگیت را به نابودی میکشاند. اینها روایت زندگی دخترکی است بیگناه که در کودکی مورد تعرض و سواستفاده جنسی قرارگرفته و اکنون در بزرگسالی قربانی قتلی میشود که ریشه در ترس دوران کودکی داشته و ناشی از همان خشم و نفرت دیرینه است.
شیرین که طنازطباطبایی در بزرگسالی نقش آن را ایفا میکند، دخترکی است هشتساله که در کودکی بیتوجهی و سهلانگاری پدرومادر واقعهای را برای او رقم میزند که زخمش تا سالیان سال بر عمق روح و جان او باقی میماند و زندگی بزرگسالی و آینده او را تحتالشعاع قرارمیدهد. او که در کودکی مورد سواستفاده جنسی از جانب مردی از نزدیکان خود قرار میگیرد هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد و حرفش را باور کند و از همان کودکی مجبور به سکوت میشود.سکوتی که سالها بعد به بدترین شکل ممکن رخ مینماید و خود را نشان میدهد.
هیس!دخترها فریاد نمیزنند فیلمی است ساختارشکن و جسورانه که ساخت آن تنها از پوران درخشنده با همان قاطعیت و بیپروایی همیشگی برمیآید. پوراندرخشنده در این فیلم موضوعی را به تصویر کشیدهاست که در سینمای ایران کمتر مجالی برای دیدهشدن و خودنمایی دارد و تابویی است که شکستن آن کار هر فیلمساز و کارگردانی نسیت.موضوع تجاوز به کودکان دختر و اطفال خردسال.
طنازطباطبایی به خوبی توانسته در این فیلم به ایفای نقش بپردازد و نقش یک دختر قربانی بیتوجهی خانواده ،آموزش و قانون را به تصویربکشد. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از سیویکمین جشنواره فیلم فجر و جایزه بهترین بازیگر از سوی جشنواره فیلم زنان مستقل امریکا و فستیوال فیلمهای ایرانی سانفرانسیسکو نشان از استعداد و توانایی این بازیگر جوان در ایفای نقشهای این چنینی داشتهاست. هیس!دخترها فریاد نمیزنند به وضوح نشان میدهد که خانواده بیش از آنکه به فرزندآوری توجه کند باید به نگهداری،آموزش و تربیت فرزندان توجه بکند و به درونیات فرزند خود بیش از پیش توجه کند و برای آن ارزش قائل شود.
ساکن طبقه وسط، حضور سایه در پس خورشید
ساکن طبقه وسط
یکی از جنجالیترین نقشهایی که طناز طباطبایی تاکنون آن را پذیرفتهاست در این فیلم دیده میشود. یک زن معلوم الحال و نهچندان آبرومند که گرفتار بوالهوسیها و جذابیتهای تن و زنانهاش است و در طبقه زیرین یک آپارتمان سه طبقه زندگی میکند. جایی که میتواند معرف عالم پایین و ناسوت در ساختمان کیهان و جهان پهناور در ذهن مولف باشد. حضور طباطبایی در این فیلم که نخستین ساخته و فیلم بلند شهاب حسینی، چهره پرطرفدار سینمای ایران و حتی این روزهای جهان است، بهعنوان یک نقش فرعی شاید خیلی حضور پررنگی نباشد و بازی درخشانی از وی شاهد نباشیم، اما توانسته رسالتی که بر دوشش بوده را به خوبی به پایان برساند.
داستان فیلم در مورد درگیریها و دغدغههای نویسنده جوانی است که فریاد هویتیابی و سعی دشوار شناخت خویشتن و جهان را در جای جای خانه شلوغ و ناآرامش نه فقط به چشم میبینیم و با گوش میشنویم، که با عمق جان درک میکنیم.
یک حقیقت جوی بی پروا که بر لبه تیغ حرکت میکند و گاه در لابلای ندای تنخواهی طبقه زیرین کر و گم میشود اما نگاهش سوی طبقه بالا و جهان معناست و در آرزوی پرواز سوی جهانی برتر و فارغ از مادیات و گرفتاریهای دنیا و یافتن گمشده خود، در شرق و غرب و دیروز و امروز عالم در سیر و سفر است.
یکی از نکات جالب توجه این فیلم، فروش بالای آن بهعنوان سرآغاز حضور شهاب حسینی در عرصه کارگردانی است. اکران دانشجویی ساکن طبقه وسط در دانشگاه تهران با حضور حسینی و با استقبال بسیار گسترده دانشجویان مواجه شد.
رخ دیوانه، یا شاید هم رخ فداکار!
وقتی که رخ تنها میشود و دیگر هیچ مهرهای نیست که به آن کمک کند آخرین راهحل را انتخاب میکند، او که از این بازی که حرکتش تکراری است خسته شده،خودش را نابود میکند تا بازی مساوی شود. رخ دیوانه، یازدهمین ساخته ابوالفضل داوودی یکی از بهترین فیلمهای پرفروش سال ۹۳ به شمار میآید که توانسته سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، سیمرغ بهترین فیلم،بهترین کارگردانی، بهترین صداگذاری و بهترین جلوههای بصری را از سیوسومین جشنواره فیلم فجر از آن خود کند.
این فیلم که در سبک اجتماعی-هیجانی ساخته شده درباره آشنایی چند جوان از طریق اینترنت و قرارهایی است که با یکدیگر میگذارند و اتفاقاتی که در این بین میافتد درنهایت پایانی باورناپذیر را برای بیننده به ارمغان میآورد. به گونهای که اتفاقات را هربار به دروغ تبدیل میکند و از هر اتفاق و مسئلهای به عنوان دستاویزی برای فریب دادن مخاطب استفاده میکند. طنازطباطبایی، صابر ابر، ساعد سهیلی و نازنین بیاتی از بازیگران اصلی این فیلم هستند که حقایق جامعه امروز ایران را با نگاهی تازه و متفاوت به تصویر میکشند.
در این بین طنازطباطبایی در نقش ماندانا بازی باورپذیری را از خود ارائهدادهاست. سکانسهایی که طنازطباطبایی در آنها حضور داشته، سکانسهایی است تاثیرگذار که مخاطب با او همراه میشود، با او بغض میکند و تا پایان فیلم مشتاقانه با او همراهی و همذاتپنداری میکند.به همین خاطر او ستاره این جمع لقب گرفته و بهترین بازیگر این فیلم است که برای ایفای نقش ماندانا در این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از سیوسومین دوره جشنواره فیلم فجرهم شدهاست.
رخ دیوانه، فیلمی است به سبک پست مدرن درمورد نسل جوان و هویتهای راست و دروغ دنیای مجازی.
هویتهایی که از عمق چندانی برخوردار نیستند اما میتوانند مسیر زندگی گروهی را تغییر داده و آن را تحت تاثیر قرار دهند.
خشم و هیاهو، مکافات یک قتل
خشم و هیاهو، به کارگردانی و نویسندگی هومن سیدی داستان جنایی و پیچیده و درعین حال عاطفی از زندگی یک خواننده را روایت میکند. هومن سیدی در درام معمایی-جنایی خشم و هیاهو که اقتباسی است از رمان “خشم و هیاهو” اثر ویلیام کاتبرت فاکنر موضوع خیانت و مثلثهای عشقی را که این روزها بازار داغی در سینمای ایران دارد، به تصویر میکشد.
خشم و هیاهو روایتی است از زندگی یک خواننده(نوید محمدزاده) که مسیر زندگیاش پس از آشنا شدن او با دختری جوان با بازی طناز طباطبایی به کلی تغییر میکند و دچار پیچیدگیهای زیادی میشود. داستان از جایی آغاز میشود که همسر این خواننده مشهور از رابطه پنهانی و نامشروع همسرش با دختری جوان باخبر میشود و اتفاقاتی که در این بین میافتد درنهایت قتلی را رقم میزند که مقدمهای است برای باز شدن یک پرونده پلیسی و پر از حدسوگمان.
طنازطباطبایی با بازی در نقش حنا به خوبی توانسته فضایی رمانتیک و عاشقانه را در رابطه با خسرو پارسا، خواننده معروف ایجاد کند و با همان طنازی همیشگی خود توانسته از ارائه چنین نقشی موفق بیرون بیاید که او را شایسته نامزدشدن برای بهترین بازیگر نقش اول زن در سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر کردهاست.
هومنسیدی در خشموهیاهو داستان را از نگاه تمام شخصیتها بیان میکند و سه روایت متفاوت،روایت مرد(خسرو پارسا)، روایت زن(حنا) و روایت دانای کل(کارگردان) را به تصویر میکشد و بیننده را به قضاوت درمورد هریک از سه روایت دعوت میکند، که در این بین روایت حنا با بازی تاثیرگذار طنازطباطبایی بیش از همه با حقیقت همخوانی دارد.
طنازطباطبایی در دو روایت مرد و زن ۱۸۰ درجه تغییر نقش میدهد و آنچنان خوب در هر دو روایت ایفای نقش کردهاست که در هر دو مورد با تماشاگر ارتباط برقرار میکند و او را تحت تاثیر قرار میدهد.
موضوع خیانت و جنایتی که به دنبال آن به وقوع میپیوندد همواره در سینمای ایران مطرح بودهاست اما این بار هومن سیدی در خشم و هیاهو که میتوان گفت از بهترین آثار اوست روایتی متفاوت و گیرا را به تصویر کشیدهاست.
مرگ ماهی، فرصت نظاره مرگ از نمای نزدیک
مرگ ماهی، چهارمین اثر روح الله حجازی دغدغهای تکراری اما ارزشمند و قابل بحث را مطرح میکند. دغدغهای که در هر خانهای و در بیان اعضای هر خانوادهای میتواند وجود داشتهباشد. دغدغهای که گریبانگیر انسان عصر مدرن شده و غریب ماندگی آن را روایت میکند و آن هم چیزی نیست جز خمودی و سردی روابط بین والدین و فرزندان و روابط میان فرزندان یک خانواده با یکدیگر.
مادری که در روستایی شمالی زندگی میکند در زمان حیات خود نگران فرزندان و روابط میان آنهاست، فرزندانی که حتی فرصت رسیدگی به مادر را هم ندارند. او پیش از مرگ خود وصیت میکند که جنازهاش به مدت سه روز در خانه بماند و سپس تدفین شود تا شاید این سه روز بودن جنازه مادر در خانه بهانهای باشد برای اینکه خواهران و برادران پس از مدتی طولانی دور هم جمع شوند و روابط میان آنان بهبود پیدا کند. اما همین مسئله و درگیری فرزندان بر سر وصیت مادر داستانی پرماجرا و پرگره را ایجاد میکند که تا انتهای فیلم هم گرهها باز نمیشوند و برای فهمیدن آن نیاز به دوباره دیدن فیلم دارید تا بتوانید مهرههای این تسبیح شکافتهشده را کنارهم قرار داده و متوجه اصل ماجرا شوید.
مرگ ماهی، فیلمی است پربازیگر که بازیگرانی چون طنازطباطبایی، ریما رامین فر، علی مصفا و نیکی کریمی در آن به ایفای نقش پرداختهاند و همگی بازی دلچسب و قابل قبولی را از خود ارائه دادهاند.
در این فیلم از همه بازیگران شاهد نقشآفرینی مشابه نقشهای قبلیشان خواهید بود. از علیمصفا گرفته که همان نقش مردی ساکت و کمحرف را ایفا میکند تا ریمارامین فر و نیکیکریمی که به عنوان زن خیرخواه خانواده ایفای نقش کردهاند اما در این بین شاهد نقشی متفاوت از طنازطباطبایی هستیم. او که پیش از این در فیلمهای پیشین خود مثل
“رخ دیوانه” و “خشموهیاهو” در نقش دختری برونگرا بازی کرده این بار در نفش دختری درونگرا ایفای نقش کرده که حس افسردگی و خمودی را ناخوداگاه به مخاطب القا میکند و این کار را به باورپذیرترین شکل ممکن انجام میدهد. او به عنوان دختر خانواده به خوبی توانسته با بازی خود فضای ترس و بدبینی را در طول فیلم ایجاد کند و بازیگری باورپذیر و قابلپذیرشی را از خود ارائه دادهاست.
مرگ ماهی روایتی است از زندگی پرتلاطم و پرهیاهوی یک خانواده مفرح که سوالاتی را در ذهن بیننده ایجاد میکند و او را برای یافتن پاسخ این سوالات تا انتها با خود همراه میسازد.
ویلاییها، روایتی متفاوت از جنگ
ویلاییها، اولین اثر منیرقیدی فیلمی متفاوت در ژانر جنگ و دفاع مقدس است. فیلمی که برخلاف تمام فیلمهای جنگی مردمحور نیست بلکه کاملا زن محور است و تمام فیلم اساسا زنان هستند و برخلاف بسیاری از ساختههایی با موضوع جنگ به درد و مصیبت همسران و مادران رزمندگان پرداختهاست. داستان فیلم قصه خانواده فرماندهانسپاه و ارتش را روایت میکند که در یک ویلا در محلی نزدیک مناطق جنگی در حوالی خط مقدم زندگی میکنند.روایت همسرانی که در شرایط سخت هر لحظه منتظر پیکی حاوی خبر شهادت همسرشان هستند و کودکانی که با دیدن این پیک تمام وجودشان به یکباره فرو میریزد و به افقهای دوردست خیره میشوند.
داستان با روایتی آرام با ورود عزیز(ثریا قاسمی) آغاز میشود و با ورود سیما(طنازطباطبایی) به عنوان عروس عزیز روندی طوفانی به خود میگیرد. ماجرا از اینجا اغاز میشود که سیما با بازی متفاوت طنازطباطبایی که همسر او از فرماندهان جنگ است برای نجات جان فرزندان خود به ویلا میآید و چاره را در مهاجرت میبیند که اعتقادی معقول و منطقی است اما نقطه مقابلش مادربزرگ است که میخواهد نوههایش پدر خود را ببینند و براین مسئله تاکید دارد و تقابل بین این دو داستان فیلم را به پیش میبرد.
طنازطباطبایی با حضور در فیلمی درباره دفاع مقدس اثری متفاوت را در کارنامه خود قراردادهاست و به خوبی توانسته در این فیلم به ایفای نقش بپردازد. در نقش زنی که عقیدهای متفاوت با دیگر ساکنان ویلا دارد و دیگران سعی در تاثیرگذاری بر او و پرورش استقامت و مقاومت در او دارند.
در مجموع، ویلاییها به عنوان یک فیلم اولی فیلمی است با کارگردانی عالی و بازیگری خوب بازیگران به نام و سرشناس که دغدغه زن و جنگ دارد و مثال نقضی است بر کتاب “جنگ چهره زنانه ندارد” اثر الکساندرونا الکسیویچ.
شنای پروانه، داستانی آکنده از خشونت و انتقام
شنای پروانه، پروانهای که این بار به جای پیچیدن در پیله خود در تلهای ترسناک گیر افتاده و از هر طرف عاملان و شکارچیان در حال تماشای او هستند.
شنای پروانه، اولین ساخته بلند سینمایی محمد کارت به تهیه کنندگی رسول صدرعاملی که پدیده سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر نام گرفت توانست شش سیمرغ را برای این فیلم و عواملش به ارمغان بیاورد.فیلمی که جمع بزرگی از بازیگران سرشناس چون طنازطباطبایی، امیر آقایی، جواد عزتی و پانته آبهرام در آن به ایفای نقش پرداختهاند. محمد کارت مستندساز و فیلم کوتاه ساز جدی این بار دست به ساخت اثری زدهاست که بافت جنوب شهر را به گونهای ملموس برای همه اقشار جامعه به تصویر کشیدهاست.
ماجرا از آن جایی آغاز میشود که فیلم شنای پروانه با بازی طنازطباطبایی در حین شنا در استخر در فضای مجازی پخش میشود و شوهر پروانه(امیرآقایی) و برادر پروانه حجت(جوادعزتی) به دنبال انتقام از کسانی هستند که مسبب پخش این فیلم بودهاند که درگیرودار این ماجرای دلهرهآور و خشونتآمیز اتفاقاتی رخ میدهد که غوغایی در جنوب شهر برپا میکند.
بازی طنازطباطبایی در این فیلم به شدت تاثیرگذار است.او در این فیلم به عنوان زنی از قشر حاشیه نشین جامعه به گونهای هوشمندانه و ظریف ایفای نقش کرده که وحشت و بیپناهی یک زن را در طبقه جنوب شهر به خوبی به تصویر کشیدهاست که این ایفای نقش سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن از سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر را برای او به ارمغان آوردهاست.
شنای پروانه اثری است شاخص در سینمای اجتماعی چند سال اخیر که روایتی ساده اما دلهرهآور از زندگی مردم حاشیهنشین و مطرود جامعه را بیان میکند که با روندی متفاوت به قهرمان سازی پرداخته و مخاطب را تا انتها با خود همراه میسازد.
ارسال نظر