newspaperimgl_6998_17

مقارن ساعت 9 بعدازظهر روز پنجشنبه بیست و دوم بهمن 1326 محمد مسعود در خیابان اکباتان مقابل چاپخانه مظاهری به ضرب دو گلوله به قتل رسید.فضای سیاسی ایران در آن روزها متلاطم بود. دولت «ابراهیم حکیمی» (حکیم‌الملک) مخالفین سرسختی داشت. کلیه احزاب و دسته‌جات سیاسی مخالف، یکدیگر را در توطئه قتل مسعود متهم می‌کردند و انگشت این اتهام بیشتر از همه دربار را نشانه رفته بود. با توجه به دستور رسیدگی «محمدرضا پهلوی» در تعقیب این پرونده و پیشرفت‌های حاصله در کشف ردپای قاتلان مسعود و انتساب آنها به حزب توده ایران، در اقدامی شگفت‌آور کلیه مقامات مسئول از جمله دادستان تهران (مهدی پیراسته)، بازپرس پرونده، رئیس شهربانی(سرتیپ صفاری)، رئیس ‌اداره آگاهی (سرهنگ آصفی) یکی پس از دیگری از مقام خود استعفا دادند و پرونده دو هزار صفحه‌ای ترورمحمد مسعود بدون اخذ نتیجه به مدت 9 سال و پنج ماه به بایگانی راکد دادگستری سپرده شد و مرگ او تا مدت‌ها به‌صورت رازی سر به مهر باقی ماند. تا آنکه «خسرو روزبه» مهره اصلی ترور در تیر 1336 دستگیر و با اعترافات او اسرار زیادی از ماجرای ترور محمد مسعود و سایر فعالیت‌ها و اقدامات پشت پرده حزب توده، خصوصاً قتل‌ها و ترورهای افراد حزبی و غیرحزبی فاش شد.

سروان توپخانه، خسرو روزبه که از سال 1322 به عضویت حزب توده درآمده بود و از قدیمی‌ترین اعضای سازمان نظامی حزب توده به شمار می‌آمد، در بازجویی‌ها به مشارکت خود و «حسام لنکرانی»، «ابوالحسن عباسی»، «بانو صفیه حاتمی»(صفا خانم)، «ناصر صارمی»، «سیف‌الله همایون فرخ»، «منوچهر رزم‌خواه» و «ابراهیم پرمان»، در ترور محمد مسعود اعتراف و اذعان داشت که مسعود یک روزنامه جنجالی به‌نام مرد امروز داشت و در آن حملات زیادی به شاه و «اشرف پهلوی» و دربار می‌کرد به همین خاطر تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم و تقصیر را متوجه دربار پهلوی نماییم. چند ماه پس از انحلال حزب توده در مهرماه سال 1362 سران حزب منحله توده، در میزگرد تلویزیونی برخی از اقدامات حزب را برملا ساختند. نورالدین کیانوری دبیر کل حزب در این گفت و شنود اقرار کرد، روزبه با یک گروه تروریستی که خود ایجاد کرده بود، این قتل را انجام داده است تا همه گمان کنند که این قتل توسط دربار انجام شده است.

دکتر «فریدون کشاورز» از سران حزب توده بعد از استعفا از حزب، در کتابی تحت عنوان «من متهم می‌کنم کمیته مرکزی حزب توده ایران را» اظهار می‌دارد: کمیته ترور را «عبدالصمد کامبخش» و کیانوری با استفاده از برخی افراد حزب بدون اطلاع کمیته مرکزی و حتی دبیرکل حزب به وجود آوردند و ترور مسعود توسط روزبه و یاران او به دستور مقام مافوق حزبی خود یعنی کیانوری، انجام شده است.

فریدون کشاورز در خصوص دلایل قتل مسعود می‌نویسد: در همان ایام در مطبوعات حزب توده، اسناد و مدارک محرمانه‌ای از ارتش چاپ شده بود که موجب حیرت و اعجاب گردید و بسیاری بر این باور بودند که حزب توده به تمامی اوراق و اسناد محرمانه ارتش دسترسی دارد و این گمان به وجود می‌آمد که در خفا بین حزب و سازمان ارتش ارتباطی برقرار است و در واقع حزب از حمایت ارتش که سپهبد حاجعلی رزم‌آرا ریاست ستاد کل آن را برعهده داشت، برخوردار است. مسعود هم پس از این ماجرا یکی دو بار گفته بود اسرار و اسنادی از رزم‌آرا در دست دارم که اگر در روزنامه انتشار یابد مثل بمب صدا خواهد کرد. در همان زمان شنیدم که مسعود ابراز تمایل کرده که با رزم‌آرا مسأله مهمی را به میان گذارد، هرچند نفهمیدم که بین آنها ملاقاتی دست داد یا نه، ناگفته نماند که بعضی از شرکت‌کنندگان در قتل مسعود از طرف شهربانی دستگیر و پس از مدت کوتاهی آزاد شدند.در این آزادی آیا رزم‌آرا دخالتی نداشت؟ کیانوری که روز 15 بهمن 1327 در تیراندازی به شاه در دانشگاه تهران دخالت داشت، توسط «ناصر فخرآرایی» با رزم‌آرا که ترتیب دهنده واقعی این ترور بود مربوط می‌شد. کیانوری شاید با قتل مسعود می‌خواست این کار به گردن شاه و دربار بیفتد و تنفر مردم از شاه بیشتر شود، تازه این عمل به نفع رزم‌آرا هم بود که نقشه کشتن شاه و گرفتن حکومت ایران را داشت. یکی دیگر از احتمالات، نگرانی حزب توده، سازمان مقاومت ملی نیز بود که توسط مسعود، از عده‌ای وطن‌پرست تشکیل شده بود.اخیراً دکتر «باری روبین» یکی از کارشناسان امور خاورمیانه با بررسی و مطالعه و استفاده از مدارک محرمانه و منتشر نشده وزارت امور خارجه امریکا، اطلاعات بسیار جالبی درباره اهداف پنهانی رزم‌آرا و تیرگی روابط او با شاه و امریکا و نزدیکی با شوروی به دست آورده است. بر مبنای همین اسناد و مدارک، اعترافات، کتاب‌های چاپ شده و بر مبنای یافته‌های خود، حدس قریب به یقین این می‌باشد که ترور محمد مسعود در بهمن ماه 1326 و سوء قصد به شاه در بهمن 1327 هر دو به دست عمال حزب توده و با آگاهی رئیس ستاد وقت ارتش، حاجعلی رزم‌آرا صورت گرفته بود.

منابع:

شیفته نصرالله، زندگینامه و مبارزات سیاسی محمد مسعود، 1363، تهران، نشر آفتاب حقیقت

کیانوری نورالدین، خاطرات کیانوری، 1371، تهران، انتشارات اطلاعات

کشاورز فریدون، من متهم می‌کنم، بی‌تا، بی‌جا

افراسیابی بهرام، تیغ و قلم (ازخود گذشتگان)، 1380 تهران، انتشارات آبفامبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

هومن صدیقی