سقوط موصل را شش ماه قبل از آن به مالکی گفته بودم

رکنا سیاسیبه نقل از دیپلماسی ایرانی: عراق کشوری مسلمان با جمعیتی حدود 34 میلیون نفر و با ترکیب جمعیتی متنوع دارای اقوام، مذاهب مختلف و تاریخ کهن است. همین تاریخ کهن و تنوع باعث پیچیدگی های خاص در روابط اجتماعی میان مردم عراق شده است. عراق از نظر اجتماعی دارای شکاف ها و گسل های اجتماعی مختلفی باقی مانده از دوران کهن است. به عبارتی آنچه به عنوان دیدگاه های فکری و اعتقادی مطرح می شود، به بیش از 2500 سال قبل اصرار داشته و آن را دنبال می کنند. در چنین شرایطی پس از حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام در سال 2003، این کشور وارد مرحله گذار شد. عراق، کشوری با جامعه بسته حکومت اقتدارگرای دیکتاتوری، تبدیل به جامعه دموکراسی باز _ و البته دموکراسی وارداتی_ شد که شرایط خاصی را به وجود آورد.

نکته مهم ویژگی های مرحله گذار در هر جامعه ای نه فقط جامعه عراق است که شرایطی مانند التهاب، تغییرات سیاسی سریع، حاشیه های امنیتی و نظامی، بحران های اقتصادی و اجتماعی را به وجود می آورد. عراق همانند یک فنر به هم انباشته و فشرده شده ناگهان باز می شود که چنین حاشیه هایی را به همراه داشت.

دیگر آنکه هنوز فرایند دولت – ملت سازی در عراق تکمیل نشده است. یکی از ویژگی های جامعه عراق به غیر از مرحله گذار، تکمیل نشدن همین فرایند است که تبعات خاص خود را به همراه دارد.

حال با توجه به نکته های یاد شده و همزمانی با پدیده بهار عربی یا بیداری اسلامی در سطح خاورمیانه، که کشورهای این منطقه را به هم وصل کرده بود، شرایطی را به وجود آورد که حدود 46 هزار نفر از اقصی نقاط دنیا _ که حدود 12 هزار نفر از آنان از اروپا بودند _ را به منطقه جذب کند. این موارد، زمینه ای را به وجود آورد که روزها شاهد 21 انفجار در 17 استان عراق بودیم. مردم عراق در سال 2013 به فکر زنده ماندن بودند نه به فکر زندگی کردن. درواقع هر روز که کسی از خانه خارج می شد، خانواده او نمی دانستند که آیا او به خانه باز می گردد یا نه. شرایط و روزهای سختی بود.

در نهایت ساعت 11:30 صبح 20 خرداد ماه سال 93 (سال 2013) هنگامی که موصل سقوط Fall کرد، شرایط خاصی بر بغداد حاکم شد. به نحوی که بیش از 60 درصد مردم بغداد را ترک کرده بودند و افراد بسیار زیادی به کنسولگری های ایران برای دریافت اقامت مراجعه می کردند. گاهی که در شهر قدم می زدم، خیابان هایی که بعضا ترافیک داشت، خلوت شده بود. وضعیت روحی و روانی افت کرده بود. بنده در روز 14 دی ماه سال 92 یعنی 4 روز پس از سقوط فلوجه، (فلوجه 10 دی ماه سقوط کرد) در تهران مرخصی بودم، پس از آن به عراق بازگشتم و طی ملاقانی که با آقای مالکی داشتم، اعلام کردم که آن چیزی که در سوریه اجرا شد، می خواهند در عراق نیز اجرا کنند، دقیقا 6 ماه قبل از سقوط موصل گفتم که می خواهند حلبی در شمال عراق ایجاد کنند. بنده ویژگی های موصل و حلب را از نظر ترکیب جمعیتی، وضع اقتصادی، ادیان و جامعه شناسی برشمردم. چند روز بعد چنین موضوعی را به آقای مسعود بارزانی منتقل کردم. بعضی ها می گوند ما غافلگیر شدیم اما بنده به عنوان کارگزار جمهوری اسلامی ایران در یک جلسه رسمی، سقوط موصل را 6 ماه قبل از آن اعلام کرده بودم و حتی حمله داعش ISIS به اربیل را در روز چهارشنبه، یعنی یک روز بعد از سقوط موصل، به آقای نیچروان بارزانی اعلام کردم.

پس از سقوط موصول شرایط بسیار سخت بود. آمریکا با عراق پیمان همکاری نظامی و امنیتی داشت. در چنین شرایط به جای آن که وزیر وقت امور خارجه آمریکا هنگام سفر به این کشور اعلام کند، بدون هیچ محدودیتی برای مهار و کنترل داعش عمل می کند، اما شروط چهارگانه ای را گذاشت. درواقع وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد بر اساس این شروط کمک می کنیم. اما جمهوری اسلامی ایران بدون وقفه بی درنگ، پس از فتوای تاریخی مرجعیت عظما اقدام به کمک هایی مانند سازماندهی، ساماندهی، انتقال تجارب، آموزش و قرار دادن اطلاعات به ارتش عراق کرد و خوشبختانه داعشی که همانند بهمن به سرعت از شمال کوه به سمت جنوب حرکت می کرد، در گام اول متوقف شد. سپس پاکسازی مناطقی که در دست داعش بود آغاز شد. از جرف صخر گرفته تا امروز که شاهد پاکسازی کامل موصل هستیم.

به طور حتم داعش نظامی تمام شده است. تقریبا داعش امنیتی هم تمام شده اما داعش فکری و برخی از داعش های امنیتی همچنان فعالیت می کنند. مهم این است که سر مار کوبیده شده، هرچند ویرانی ها و تخریب ها و هزینه های زیادی به ملت و کشور عراق تحمیل شده است. اکثر شهرهای عراق که مردم اهل سنت بودند، بیشترین لطمه را دیدند و جوانان زیادی قربانی شدند. با این حال بعضی از ناامنی ها محتمل است.

فکر می کنم عراق بعد از داعش وارد مرحله جدیدی شده است. در حال حاضر عراق دارای فرصت ها و تهدیدهایی است. از جمله فرصت های عراق، حمایت مرجعیت از روند سیاسی و دولت سازی بوده که ابزار بسیار مهمی است. در طول تاریخ عراق هیچ گاه حکومت های آن از حمایت های مرجعیت از سال 1920 به بعد برخوردار نبوده است. مرجمعیت تا به امروز از هیچ دولتی حمایت نکرده است. اما با وجود مرجعیت آگاه اینک حمایت وجود دارد.

نکته دیگر، بازگشت اعتماد به نفس به نیروهای مسلح، رهبران سیاسی و احزاب در عراق است. هنگام سقوط موصل، عراق از نظر روحی در وضعیت بسیار بدی قرار داشت. ما برای دیدارها و ملاقات ها هیچ محدودیتی با هیچ یک از رهبران سیاسی نداشتیم. اما امروز خوشبختانه این اعتماد به نفس به نیروهای مسلح و نیروهای مردمی بازگشته و به عنوان یک فرصت تلقی می شود.

سومین فرصت، منابع و درآمدهای سرشار از فروش نفت و عتبات عالیات است که در اختیار دولت عراق قرار دارد. از طرفی حمایت های عمومی کشورهای خارجی از دولت عراق به ویژه حمایت ها و پشتیبانی های جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور موثر در منطقه که آمادگی کامل خود را برای حمایت از دولت و روند بازسازی عراق اعلام کرده، به عنوان فرصت دیگری قلمداد می شود.

در مقابل فرصت ها، عراق با چالش هایی از جمله انباشت مطالبات اقتصادی، رفاهی، ویرانی های باقی مانده از جنگ 10 ساله، دیدگاه های تجزیه طلبانه و آرمان خواهی ها، مواجه است. این موارد می تواند به چالش جدی برای دولت عراق تبدیل شود که انتظار می رود این موارد تعدیل، و تغییر کند و عراق وارد دوره سازندگی، بازسازی، نشاط و رفاه اقتصاید شود نه این که کشمکش های امنیتی، سیاسی، حقوقی و نظامی به وجود آید.

چالش دیگر، رقابت های بین حزبی است. گرچه رقابت های بین حزبی نسبت به گذشته کاهش یافته، اما تبدیل به رقابت های دورن حزبی شده که می تواند دولت عراق را با مشکلاتی رو به رو کند.

در نهایت این که، چه باید کرد؟ به نظرم طرح آشتی ملی، و اصل همزیستی مسالمت آمیز میان ملت و دولت عراق، میان رهبران، قومیت ها و مجموعه های مختلف راهگشاست. مجموعه های مختلف باید به این نتیجه برسند که با وجود اختلاف ها با همدیگر کار کنند و اهتمام به حل مسائل اقتصادی و دوری جستن از دیدگاه های آرمان خواهانه داشته باشند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی