یک تب با کلی مشقت

علاقه‌مندان به رژیم‌های لاغری و فراتر از آن لاغر شدن در مراجعه به پزشک پس از ناامیدی از رژیم‌های غذایی، از خواسته‌های خود مبنی بر لاغر شدن سریع دست نمی کشند. آنها این بار سراغ چیزهای عجیبی همچون لیپوساکشن می‌‌روند که ریسک بسیار بالایی دارد و می‌تواند حتی منجر به مرگ و بیماری های بسیار سخت برای افراد در ادامه زندگی شود.

از سوی دیگر افرادی که از طریق ورزش‌های تناسب اندام می‌خواهند سریع لاغر شوند و برای همین به مکمل‌ها یا پودرهای خاصی روی می‌آورند به نوعی دیگر در معرض انواع و اقسام بیماری‌ها قرار می‌گیرند.

همه این مسائل نشان دهنده تبی است که در جامعه ایرانی هر روز داغ‌تر می‌شود. آنچنان که همه اقشار جامعه را درگیر خود کرده و حتی برخی از اقشار جامعه با هر نوع طبقه مالی مصر هستند تا هزینه‌های کلان آن را به هر قیمتی و با هر فشاری تأمین کنند.

شیشه مصرف کن، مانکن شو

حتی شده که بخشی از شهروندان از جمله زنان برای لاغر شدن به سمت مصرف شیشه هم گرایش پیدا می‌کنند؛ مسأله‌ای که نشان می‌دهد لاغری برای آنها بویژه در ایام خاصی همچون عید نوروز از اهمیت خاصی برخوردار است و حتی برای انجام آن حاضرند هزینه‌های سنگین مصرف شیشه را هم بپردازند. در برخی از آرایشگاه‌های زنانه پیش از ایام ویژه‌ای همچون عید به بسیاری از بانوان مراجعه‌کننده پیشنهاد می‌شود که در صورت علاقه به کاهش وزن، سریع از مواد روانگردان همچون شیشه استفاده کنند.

با در نظر گرفتن این مسأله و چنین تبی در جامعه ایرانی و البته اپیدمی به وجود آمده، این سؤال مطرح می‌شود که چه بر سر جامعه ایرانی آمده که افراد به جای تندرستی و حفظ تناسب اندام در یک ریتم منظم و طولانی مدت همراه با ورزش روزانه به رفتارهای خطرناک گرایش پیدا کرده اند؟

برای پاسخ به این سؤال به باور کارشناسان باید تصویر درستی از گرایش‌های این روزهای جامعه ایرانی قبل از هر تحلیلی به دست آورد که می‌توان آن را متشکل از چند پازل مهم دانست.

پازل این روزهای جامعه ایرانی

قطعه اول پازل: یک جامعه جوان که به‌دلیل مشکلات بیشمار در عرصه‌های مختلف آن گونه که تمایل دارد دیده نشده است و نتوانسته استعدادهای خود را برای جلب نظر دیگران به مرحله ظهور برساند!

قطعه دوم پازل:شیوع ظاهربینی و علاقه افراطی به ظاهر و همچنین قضاوت‌های بیشمار بر اساس ظاهر در میان افراد جامعه که این مسأله سبب شده افراد بشدت و به طور افراطی و غیر عادی دائماً ظاهر خود را مورد تغییر قرار دهند!

قطعه سوم پازل: اپیدمی شدن مادی‌گرایی و برداشت‌های افراد از شخصیت دیگران بر اساس مسائل مادی؛ موضوعی که باز هم سبب می‌شود افراد دائماً به این فکر کنند که باید قبل از ساخت شخصیت و ابعاد باطنی خود و درونی، تنها به خوب بودن ظاهر خود بیندیشند.

حال با در نظر گرفتن این سه پازل از جامعه جوان ایرانی، می‌توان اشاره داشت که تمایل به تغییرات مداوم در ظاهر به چند دلیل مشخص رخ می‌دهد.

این جامعه ظاهردوست

روانشناسان همیشه بر این مسأله تأکید دارند که علاقه و اهمیت دادن به آراستگی ظاهری یکی از معیارهای تشخیص سلامت روانی در افراد جامعه است. اما وقتی که این علاقه و اهمیت دادن شکل افراطی به خود بگیرد دیگر نمی‌توان آن را از نشانه های سلامت در یک جامعه دانست. چراکه در این شرایط افراد هر روز در پی ایجاد تغییراتی در ظاهر خود هستند و به شکل بیمارگونه‌ای به این مسأله وسواس پیدا می‌کنند. این موضوع هم می‌تواند شامل عمل‌های اعضای صورت برای زیبایی باشد و هم موضوعاتی مانند تلاش‌های غیرمتعارف برای کاهش وزن را در بر بگیرد.

به‌نظر می‌رسد آنچه که امروز در جامعه ایرانی درباره بحث کاهش وزن مطرح است و به نوعی می‌توان آن را یک تب توصیف کرد یک تلاش گسترده برای نمایش خود است.

به باور صاحبنظران، دلیل اصلی علاقه جامعه به چنین نمایشی را باید در تفکرات بدنه جامعه مشاهده کرد.جایی که تفکرات ظاهر پرستانه جامعه به فرد این مسأله را تحمیل می‌کند که برای نشان دادن خود، به‌طور پیوسته در ظاهر تغییرات ایجاد کند. مهم‌ترین مسأله‌، تغییرات همین نگاه افراطی و حساسیت بیمارگونه روی وزن و تناسب اندام است.

به تعبیر دیگر جامعه به تناسب فکری خود و پرورش فکر و ذهن خود بسیار کمتر از فیزیک و جسم ظاهر خود اهمیت می‌دهد و این مسأله مستقیماً تحت تأثیر نگاه ظاهربینانه جامعه می‌باشد.

یک رقابت بی‌انتها برای هیچ

از سوی دیگر جامعه شناسان در چندین سال گذشته نسبت به اینکه یک رقابت بی‌انتها در جامعه ایرانی پیرامون مسائل سطحی و گذرا شکل بگیرد هشدار داده بودند. اما این هشدارها جدی گرفته شد و آنچه که امروز در جامعه ایرانی مشاهده می‌کنیم یک رقابت بی‌انتها در اموری است که نقشی در ساخت شخصیت فرد و بهتر شدن هویت او ندارد، بلکه افراد تنها به صرف اینکه از دیگری در برخی موارد در یک رقابت جا نمانند به سمت چنین رفتاری گرایش پیدا می‌کنند.

همین رقابت بی‌انتهاست که سبب می‌شود فرد برای به دست آوردن تناسب اندام در بازه زمانی کوتاه و به‌طور سریع دست به کارهای جنون آمیزی همچون مصرف موادمخدر و روانگردانیم همانند شیشه بزند.

آنچنان که با یک مشاهده میدانی در آرایشگاه‌های زنانه می‌توان به عینه دید که دختران جوان جامعه برای آنکه در ایام تعطیلات یا در میهمانی‌های خاص در زیبایی از دیگری جا نمانند، حاضر به قبول پیشنهاد مصرف شیشه می‌شوند. در همین باره روانشناسان بر این باورند که شکل‌گیری فرآیند رقابت در ذهن فرد آنهم در موضوعات پیش پا افتاده و ظاهری و سطحی او را به سمت چنین رفتار عجیب و غریبی سوق می‌دهد. چرا که فرد تمام داشته‌ها و زندگی خود را در گرو همین رقابت و به نوعی پیروزی در آن می‌بیند و این رقابت در دایره به رخ کشیدن داشته‌های فردی همیشه محصور است و به همین علت فقط دائماً با ظاهر و فیزیک و جسم خود درگیر خواهد بود.

مانکن می‌پسندد؟

در این بین تردید نیست که مسأله انتخاب همسر هم در گرایش جوانان به داشتن تناسب اندام مؤثر است. چرا که به طور طبیعی جنس‌های مخالف به زیبایی‌های بصری و فیزیکی و ظاهری اهمیت می‌دهند و سهم قابل توجهی در انتخاب خود برای این معیارها قائل هستند. اما آنچه که امروز در جامعه ایران درباره این معیارها مشاهده می‌شود یک مطلق‌گرایی تمام عیار است. آنچنان که هم پسران و هم دختران جامعه برای به دست آوردن طرف مقابل آنها به این اهمیت می‌دهند که ظاهری زیبا نسبت به بقیه داشته باشند. در این رقابت بی‌پایان شخصیت یا داشته‌های معنوی و فکری طرف مقابل اهمیتی ندارد و برای همین هم پسر و هم دختر جوان ایرانی تنها به دنبال این است که آن گونه باشد که چشمان طرف مقابل او را بپسندد و به این ترتیب حتی مسأله مصرف شیشه توسط تازه عروسان را که فاصله چندانی با مراسم روز عروسی خود ندارند می‌توان در چارچوب همین مسأله توضیح داد.

سواد رسانه‌ای نباشد، تن در عذاب است

در کنار تمام این مسائل باید توجه داشت که کارشناسان همیشه بر موضوع لزوم افزایش سطح سواد رسانه‌ای شهروندان تأکید ویژه دارند. چرا که بررسی‌ها نشان می‌دهد بخشی از موج مانکنیزم در جامعه ایرانی به‌دلیل تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی و همچنین خواص لایف استایلی است که از سوی برخی رسانه‌ها تبلیغ می‌شود. شاهد این ماجرا هم علاوه بر ادبیات مرتبط با این موضوع در رسانه‌ها، تبلیغات پرحجم قرص‌های لاغری مکمل های بدنسازی در این رسانه هاست.

صاحبنظران در این باره همیشه بر این مسأله تأکید دارند که نبود سواد رسانه‌ای موجب می‌شود که مخاطبان براحتی تحت تأثیر این گونه تبلیغات قرار گیرند. آنچنان که خیلی زود محتوای تبلیغات و پیام‌های رسانه‌ای را در سبک زندگی خود دخالت می‌دهند و بتدریج آنقدر در این مسأله غرق می‌شوند که سبک زندگی گذشته خود را فراموش می کنند و بتدریج به وضعی دچار می‌شوند که نمونه آن را می‌توان در تفکرات وسواس گونه برخی شهروندان درباره وزن خود در این روز‌های جامعه ایرانی دید. به طور حتم بخشی از این میزان شدید تأثیر‌پذیری از رسانه‌ها درباره مسأله کاهش وزن و حفظ ظاهر به‌دلیل ناآگاهی است که شهروندان نسبت به پروپاگاندای رسانه‌ای دارند.

برخی از شهروندان به هیچ وجه نسبت به ابعاد اقتصادی ماجرا و سودآور بودن یا نبودن آن آگاهی ندارند و با جدی تلقی کردن پیام‌های موجود در این تبلیغات، تن به دستورات آنها می‌دهند؛ مسأله ای که در نهایت هزینه‌های هنگفت روانی و مالی برای شهروندان در بر دارد.این در حالی است که اگر از چندین سال گذشته برای افزایش سواد رسانه ای شهروندان سرمایه‌گذاری صورت می‌گرفت دیگر برخی از مؤسسات سودجویی که اغلب آنها در خارج از کشور هستند نمی‌توانستند به این آسانی یک سبک زندگی را به جامعه ایرانی تحمیل کنند.

در مجموع به نظر می‌رسد که مسأله علاقه افراطی به ظاهر و همچنین تأکید بر تناسب اندام به‌صورت وسواس گونه همچنان در جامعه ایرانی نقل بحث‌های محافل خواهد بود و به طور حتم در سبک زندگی ایرانیان همچنان به تأثیر‌گذاری خود ادامه می‌دهد.به باور کارشناسان تنها راه مقابله و ایستادگی در مقابل این تغییرات در سبک زندگی مردم، همراه شدن با آنها و روشنگری از این منظر است. به این معنی که در روشنگری و جامعه‌پذیری و فرهنگ‌سازی نباید نگاهی از بالا به شهروندان داشت، بلکه شهروندان باید حس کنند که بانیان این امر به شکلی دلسوزانه و مشفقانه در کنار آنها قرار دارند تا از وارد آمدن آسیب‌های ناشی از سبک زندگی اشتباه به شهروندان جلوگیری کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

رضا فرخی