مهلب بن ابی صفره کیست؟ / فیلم
رکنا: مهلب بن ابی صفره مشاور مصعب ابن زبیر بود؛ او در شکست مختار نقش بسیار مهمی را در اطلاع رسانی و مشاوره به مصعب داشت و به عبارتی همه نقشه های شکست مختار را کشید.
به گزارش رکنا، ابوسعید مهلّب بن ابیصفره از شخصیتهای خاندان آل مهلب است؛ این خاندان، خاندانی اصالتا ایرانی منسوب به مهلّب بن ابیصُفره بوده که در اوایل ظهور اسلام برآمد و لااقل تا سده ۷قمری/۱۳میلادی امیران، وزیران، شاعران و دانشمندانی از آن برخاستند. در ادامه می توانید فیلم سرنوشت مهلب مشاور مصعب را تماشا کنید.
در این ویدیو که به یکی از پربیننده ترین ویدئوهای مذهبی در شبکه های اجتماعی تبدیل شده است، سرنوشت و زندگینامه مهلب بن ابی صفره مشاور مصعب در سریال مختارنامه را نشان می دهد.
او پدر یزید بن مهلب است که در جریان جنگ با فرخان بزرگ، پس از کشتار مردم گرگان، با جریان خون مردم، آسیاب را به راه انداخت و پس از آرد کردن گندم با آن، نان خورد. مهلب در سالهای پایانی عمرش، والی حجاج در خراسان بود و پس از مرگ او، پسرش، یزید بن مهلب والی خراسان شد.
مهلب اصولاً خشونتطلب نبود و در جنگ های حضوری شرکت نمیکرد اما با سیاست و نیرنگ فتنه در سپاه دشمن می انداخت و باعث متلاشی شدن آنها می شد.
ابوسعید مهلّب بن ابیصفره، (۸۲ق/۶۲۹-۷۰۱م) گفتهاند که مقارن با فتح مکه به دست پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در سال ۸ق/۶۲۹م زاده شد.
مهلب بن ابیصفره یکی از چهرههای شاخص و تأثیرگذار در تاریخ اسلام به ویژه در دوران خلافت امویان است.
نسب و خاستگاه
مهلب بن ابیصفره از قبیلهی ازد بود.
نقش در جنگها و رویدادهای مهم
مهلب بن ابیصفره در بسیاری از جنگها و رویدادهای مهم آن دوره شرکت داشت. از جمله مهمترین این رویدادها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جنگهای با خوارج: مهلب در جنگ با خوارج که یکی از گروههای مخالف حکومت اموی بودند، نقش بسیار مهمی ایفا کرد. او با شجاعت و تدبیر خود به شکست خوارج کمک شایانی کرد.
جنگهای با دیگر قبایل: مهلب در جنگ با برخی از قبایل عرب نیز شرکت داشت و پیروزیهای مهمی را برای امویان به دست آورد.
سرکوب شورشها: او در سرکوب شورشها و ناآرامیهای داخلی نیز نقش فعالی داشت و به حفظ نظم و امنیت کمک کرد.
وفاداری به امویان
مهلب بن ابیصفره به عنوان یکی از وفادارترین سرداران اموی شناخته میشد. او به رغم برخی اختلاف نظرها با برخی از خلفای اموی، همواره به حکومت اموی وفادار ماند و از آن دفاع کرد.
ارزیابی تاریخی
مهلب بن ابیصفره با مهارتهای نظامی خود و وفاداری به حکومت، توانست به یکی از ستونهای قدرت امویان تبدیل شود. با این حال، برخی از مورخان به دلیل وفاداری او به حکومت اموی و سرکوب برخی از مخالفان، به او انتقاداتی وارد کردهاند.
میراث
مهلب بن ابیصفره پس از مرگ، به عنوان یکی از سرداران بزرگ تاریخ اسلام شناخته شد.
جنگها و فتوحات
از آن پس تا روزگار معاویه از او آگاهی در دست نیست ولی چنین مینماید که به سپاهی گری میپرداخت و در سال ۴۲ق/۶۶۲م همراه جنگجویان مسلمان به جنگ با سیستانیان رفت.
آنگاه که معاویه، حکم بن عمرو غفاری را به امارت خراسان فرستاد مهلب همراه او تا هرات و جوزجان پیشروی کرد (سال ۴۴ق/۶۶۴م) و در این جنگها شجاعت و سختکوشی خود را به اثبات رسانید.
وی ظاهراً از همانجا به پیشروی خود ادامه داد و پارهای از مناطق کوهستانی کابل را نیز تصرف کرد ولی در خراسان نماند و پس از جنگ جبلالاشل در سال ۵۰ق/۶۷۰م آن سامان را ترک کرد. در سال ۶۱ق/۶۸۰م که سلم ابن زیاد از سوی یزید بن معاویه امارت خراسان یافت، مهلب نیز دوباره با او وارد خراسان شد و به جنگ با طرخون پادشاه سغد که به درخواست خاتون، فرمانروای بخارا به جنگ با مسلمانان آمده بود، پرداخت و سرانجام بر او چیره شد و سایر امیران غیرمسلمان خراسان را مجبور به پرداخت جزیه کرد.
جانشینی سلم بن زیاد
هنگامی که سلم بن زیاد در سال ۶۴ق/۶۸۳م پس از مرگ یزید بن معاویه، به علّت پریشانی اوضاع خراسان و مخالفت مردم، آن سامان را به قصد سرخس ترک گفت، به سبب لیاقت و جنگجویی مهلب، وی را به جانشینی خود برگماشت ولی چون سلم مجبور شد بخشهایی از خراسان را به سلیمان بن مَرثَد و عبدالله بن خازم دهد، مهلب نیز جای خالی کرد و از خراسان بیرون رفت.
حکومت بر خراسان
چنین مینماید که شورش مردم خراسان بر سلم بن زیاد و نیز خروج مهلب از خراسان، با قیام عبدالله بن زبیر بر ضد امویان و اعلام خلافت خویش در مدینه بیارتباط نبوده است، زیرا مهلب بلافاصله به عبدالله بن زبیر پیوست و در سال ۶۵ق/۶۸۴م از سوی او به امارت خراسان منصوب شد. در این میان ازارقه ــ گروهی از خوارج منسوب به نافع بن ازرق ــ که با استفاده از اوضاع نابسامان خلافت میکوشیدند مناطقی را به تصرف درآوردند، به بصره تاختند. مهلب که عازم خراسان بود به خواهش بزرگان بصره پذیرفت که ازارقه را از آن شهر دور سازد بدان شرط که هرچه تصرف کند از آنِ خود او باشد.
این توافق سپس به تأیید عبدالله بن زبیر نیز رسید و مهلب پس از جنگهایی خوارج را سرکوب کرد.
این پیروزی چنان مهلب را در میان بصریان محبوب کرد که بصره را به نام او «بصرۀ مهلب» خواندند.
جنگهای مهلّب با ازارقه در عراق و ایران بخش مهمی از تاریخ زندگی اوست. وی از سال ۶۵ تا ۷۷ق/۶۸۴ تا ۶۹۶م تقریباً پیدرپی با ازارقه جنگ میکرد. حکومت مهلب بر خراسان دیری نپایید، زیرا در سال ۶۷ق/۶۸۶م که مُصْعَب بن زبیر خواست مختار ثقفی را در کوفه سرکوب کند، مهلب امارت فارس داشت و از شرکت در جنگ با مختار تن زد، ولی سرانجام با میانجیگری محمّد بن اشعث سپاه آراست و به مصعب پیوست.
مهلب پس از پایان کار مختار، دیگر به فارس بازنگشت و از سوی مصعب که میخواست میان خود و عبدالملک مروان خلیفۀ دمشق، سدّی پدید آوَرَد، به امارت موصل و جزیره و ارمنستان و آذربایجان منصوب شد.
وی اندکی بعد به جنگ ازارقه در اهواز رفت و در جنگ میان عبدالملک بن مروان و مصعب بن زبیر شرکت نجست، ولی چون مصعب کشته شد، مهلّب بیدرنگ به اطاعت عبدالملک گردن نهاد و از مردم برای او بیعت گرفت.
حکومت بر اهواز
در سال ۷۲ق/۶۹۱م از سوی خالد بن عبدالله امیر بصره به حکومت اهواز منصوب شد و از آن پس تا سال ۷۷ق/۶۹۶م سردرپی ازارقه نهاد و آنان را تا فارس تعقیب کرد و سرانجام بر سراسر فارس چیره شد.
حَجّاج بن یوسف ثقفی که در این هنگام حکومت عراق و قسمتهایی از ایران را داشت، والیانی بر شهرهای فارس گمارد، ولی به فرمان عبدالملک نخراج جبال فارس و دارابگرد و اصطخر و فسا» را به مهلب واگذاشت تا بتواند از طریق مالیات آن شهرها، مخارج جنگ با ازارقه را تأمین کند. با این همه چنین مینماید که از این پس میان وی و خوارج جنگ مهمی رخ نداده باشد.
حکومت خراسان و سیستان
مهلب در سال ۷۸ق/۶۹۷م
امارت خراسان و سیستان یافت و اندکی بعد به ماوراءالنهر لشکر کشید. در سال ۸۰ق/۶۹۹م کَش و نَسَف را به محاصره گرفت و پسر خود یزید را به جنگ امیر خُتل فرستاد.
لشکرکشی او به ماوراءالنهر تا سال ۸۲ق/۷۰۱م به درازا کشید و او سرانجام با مردم کش در مقابل فدیه صلح کرد و به مرو بازگشت.
به روایت خلیفة بن خیاط، مهلب هنگامی که کش را محاصره کرده بود، عبدالرحمن بن محمد اشعث امیر سیستان او را به نافرمانی از حجاج دعوت کرد و مهلب دست از محاصره برداشت و بازگشت، اما درستی این روایت قابل تردید است، زیرا نه تنها مورخان دیگر از این واقعه یاد نکردهاند، بلکه ذکری از بروز دشمنی میان حجاج و مهلب در مآخذ نیست. حتی گفتهاند که حجاج نسبت به مهلب بسیار مهر میورزید و عراقیان را بنده او میخواند.
سرانجام مهلب در راه بازگشت به مرو در محلی به نام زاغول بیمار شد و پسر خود یزید را به جانشینی برگزید و اندکی بعد درگذشت. مهلب علاوه بر جنگجویی به شاعران نیز اقبال تمام داشت و عطایا و صلات گران به آنان میبخشید.
شاعرانی چون کعب الاشقری از جمله ستایندگان او بودند.
منبع: ویکی فقه
ارسال نظر